بسم الله الرحمن الرحیم
چکیده:
معرفت و شناخت نسبت به حضرات معصومين علیهم السلام، سبب پیشرفت در أمور دینی و أخروی است. مطالعه و شناخت زندگی امام هادی علیه السلام نیز در رسیدن به کمالات تأثیر بسیار زیادی دارد. امام دهم علیه السلام در عصر عباسیان زندگی میکردند و دائما از سوی آنان تحت مراقبت شدید بودند. تمام این مراقبتها نتوانست جلوی أهداف امامت را بگیرد و حضرت با تمام سختیها به هدایت مردم پرداختند تا جایی که به وسطه مطالعه زندگانی ایشان بسیاری از رموز زندگی، نمایان میشود.
حضرت علیه السلام بر اساس علم لدنیِ خود، سخنانی فرمودند که موجب سعادت بشریت است حتی علمای أهلسنت اعتراف به علم و فقاهت حضرت کردهاند که در ادامه بیان خواهد شد.
کلید واژگان: امام هادی علیه السلام/ عسکری/ فضائل امام هادی علیه السلام/ شهادت امام هادی علیه السلام/ خان الصعالیک.
مقدمه:
افتخار شیعه به پیشوایانی است که در عالم مانند آنان همانندی وجود ندارد چراکه هیچ آئین و مذهبی چنین افرادی را به خود ندیده است. یکی از این افراد، امام هادی علیهالسلام پیشوای دهم شیعیان است. تعریف و توصیف کامل ایشان خارج محدوده قدرت بشر است از اینرو برای درک ذرهای از شخصیت این امام همام به این مطالب پرداخته میشود؛
معرفی امام هادی علیه السلام، دلائل امامت امام هادی علیه السلام، جملات مخالفین در مورد ایشان، جملات ناب امام دهم علیه السلام، کرامات و معجزات ایشان و در آخر شهادت حضرت مورد بررسی قرار میگیرد.
معرفی امام هادی علیه السلام:
آشنایی با نام و نسب، اولین مقدمه برای شناخت بیشتر با هر فردی است. پدر امام هادی علیهالسلام، نهمین امام شیعیان یعنی امام جواد علیهالسلام و همچنین مادرشان، سمانه مغربیه سلام اللهعلیها هستند.
در حالات این بانوی بزرگوار نقل شده است که در عبادت و زهد همتایی نداشتهاند. همچنین امام هادی علیهالسلام در کلامی نسبت به مادرشان فرمودند:
مادرم عارفه به حق من است.
گذشته از مطالب یاد شده برای امام دهم القابی نیز ذکر شده است مانند؛ هادی، نقی، عسکری، نجیب، مرتضی، ناصح، أمین و کنیة معروف ایشان أبوالحسنالثالث (أبوالحسن سوم) است. ایشان در سال ۲۱۲ هجری متولد شدند و در ماه ولادت ایشان اختلاف است بعضی نقل کردهاند نیمه ذیالحجه و برخی دوم یا پنجم ماه رجب را نقل کردهاند.[۱]
با توجه به مطالب یاد شده، أکنون به آشنایی بیشتر با این امام همام میپردازیم.
دلائل امامت امام هادی علیهالسلام:
شاید اولین سؤالی که به ذهن هر شیعهای برسد این است که؛ دلیل بر امامت امام هادی علیهالسلام چیست؟
نزد شیعه مقام امامت و رهبریِ أمت دارای علائمی است که این علائم هم در منابع شیعه و همچنین در مصادر أهل سنت در رابطه با امامت امام دهم علیهالسلام موجود است بدین جهت ادله امامت ایشان را از دو منبع روایت و تاریخ بررسی میکنیم.
۱-دلیل امامت از روایت:
یکی از علائم شناخت امام این است که؛ امام قبل، امام بعد از خود را معرفی میکند چنانکه پیامبر صلی الله علیه آله وسلم در رورایت معروف؛ الأئمه بعدی إثنی عشر، جانشینان خود را یک به یک با اسم معرفی کردند[۲].
از امام جواد علیهالسلام نیز روایتی در کتاب کافی نقل شده است که ایشان جانشین بعد از خود را معرفی کردهاند؛
هنگامی که امام جواد علیه السلام به دستور خلیفه از مدینه به سمت بغداد میرفتند، إسماعیل بن مهران از جانشین ایشان سؤال میکند حضرت با تبسم نوید بازگشت خود را میدهند، اما در سفر دومِ امام جواد علیه السلام در رابطه با جانشین حضرت علیهالسلام از ایشان سؤال میکند و امام با گریه پاسخ میدهند:
«عند هذه يخاف علي الأمر من بعدي إلى ابني علي؛ در اين سفر من مورد خطرم، امر امامت بعد از من با پسرم على (ع) است[۳].
بنابراین امام جواد علیهالسلام به امامت فرزندشان توصیه و هدایت کردهاند که در این رابطه غیر از روایت یاد شده أحادیث بسیار زیادی در منابع دست اول موجود است.
۲-دلیل امامت از تاریخ:
دومین راه شناخت امام، وجود ویژگیهایی است که امام را از سایرین جدا میکند. به عبارت واضحتر یک امام باید پاسخگو به تمام سؤالات جامعه پاسخ باشد که البته شرط آن علمی است که خداوند به امام اعطاء میکند. به عنوان نمونه خطیب بغدادی(م۴۶۳) از علمای بزرگ أهل سنت مینویسد:
« متوکل به خاطر بیماری که داشت نذر کرده بود در صورت بهبودی دینارهای بسیار زیادی را صدقه بدهد. زمانی که بهبود یافت خواست نذر خود را أدا کند معنای کثیر(زیاد) را نمیدانست به همین جهت تمام علما را جمع کرد تا معنای کثیر را بفهمد و نذر خود را أدا کند. وقتی از پاسخ عاجز شدند به دنبال علی بنمحمد علیه السلام فرستاد و ایشان اینگونه پاسخ داد:
یتصدق بثلاثة و ثمانین دینارا
علت آن را پرسیدند و ایشان به آیه ۲۵ سوره توبه اشاره کردند:
لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ في مَواطِنَ كَثيرَةٍ
«به تحقیق خداوند شما را در جاهای بسیار زیادی کمک کرده است» و مواطن کثیره (بسیار زیاد) همان جنگهای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که ۸۳ مورد بوده است و با جنگ حنین ۸۴ مورد میشود بنابراین معنای کثیر ۸۴ مورد است و هر مقدار که خلیفه بیشتر از این مقدار را صدقه دهد، در دنیا و آخرت أجر دارد».[۴]
بنابراین امام هادیعلیه السلام شرط امامت و رهبری، یعنی علم را دارا بودند و در مقابل متوکل که داعیة خلافت را داشت، عاجز از پاسخ به سؤال خود بود و این شرط مهم و أساسی را نداشت.
کلمات مخالفین:
ضرب المثل مشهوری است که میگوید:
«الفضل ما شهدت به الاعداء»
«فضل و برتری آن است که دشمنان به آن اعتراف کنند».
علمای بزرگ أهلسنت در مورد امامهادی علیهالسلام جملات عجیبی بهکار بردهاند؛ ذهبی(م۷۴۸) در ضمن تمجید از امامجواد علیهالسلام، از فرزند ایشان نیز تعریف میکند:
« وكذلك ولده الملقب بالهادي: شريف جليل».[۵]
«و همچنین است فرزند محمد بن علی ملقب به هادی که باشرافت و صاحب جلالت است».
در جای دیگر مینویسد:
«وكان فقيها إماما متعبدا؛».[۶]
«علی بنمحمد فقیه و امام و عابد بوده است».
علاوه بر ذهبی(م۷۴۸) عالم دیگر أهلسنت به نام إبنحجر هیتمی(م۹۷۴) کلمات پُر معنایی را در وصف امام هادی علیه السلام بکار میبرد:
« وكان وارث أبيه علما وسخاء».[۷]
«علی بن محمد علیه السلام وارث پدرش در علم و سخاوت بود».
در نهایت باید گفت جای تعجب دارد که بزرگان أهلسنت در مورد پیشوایان شیعه چنین جملاتی دارند در حالی که ذرهای به آنان ایمان ندارند.
سخنان إمام هادی علیهالسلام:
سخنان زیبا نشان دهنده شخصیت و کمالات است. امام هادی علیهالسلام برای هدایت بشریت جملاتی را بیان فرمودهاند که در هیچجای عالم نمونه آن یافت نمیشود چه بسا فردی این جملات را بشنود و با خود فکر کند که چگونه میشود این سخنانِ همچون دُرّ، از شخصی که در این کره خاکی زندگی می کند صادر شود؟!!!
این امام عزیز در مورد دنیا میفرماید:
« الدنيا سوق ربح فيها قوم و خسر آخرون».[۸]
« دنیا بازاری است که در آن یک عده سود و عدهای دیگر ضرر میکنند».
و همچنین کلام عجیب حضرت در مورد شکرگزاری حیرتآور است؛
«الشاكر أسعد بالشكر منه بالنعمة التي أوجبت الشكر لأن النعم متاع و الشكر نعم و عقبى».[۹]
«خوشبختی و سعادت شکرگزار به واسطه خود شکر بیشتر از سبب شکر است زیرا نعمت هایی که سبب شکر هستند دنیایی هستند اما شکر علاوه بر دنیایی، آخرتی نیز است».
اما مهمترین و زیباترین کلام حضرت علیه السلام مربوط به محبّت فاطمه زهرا سلام اللهعلیها است، ایشان به نقل از اجداد پاک و مطهر خود میفرمایند:
«قال قال رسول الله ص إنما سميت ابنتي فاطمة لأن الله عز و جل فطمها و فطم من أحبها من النار».[۱۰]
«پیامبر فرمودند: به این جهت دخترم، فاطمه نامیده شد که خداوند محبین او را از آتش جهنم نگاه داشته است».
کرامات و معجزات امام هادی علیهالسلام:
امام از پدر و مادر بر انسان مهربانتر است. گاهی یک خدمت ناچیزی به امام، سبب دگرگونی زندگی میشود؛ چنانکه شخص فقیری برای امام هادی علیه السلام دعا کرد و زندگی مادی و معنوی او به واسطه توجه امام به او تغییر کرد در این رابطه علما نگاشتهاند که؛
« شخصی در اصفهان به نام عبدالرحمن زندگی میکرد که شیعه بود از او علت شیعه شدنش را پرسیدند وی جریانی را نقل کرد:
در سالی از سال ها در حالی که در فقر به سر می بردم اختلافی بین من و اطرافیانم بوجود آمد که به خاطر رفع اختلاف به بغداد نزد متوکل رفتیم. در کنار درب قصر متوکل منتظر بودیم تا خلیفه به ما اذن دخول دهد ناگهان عدهای سراسیمه برای احضار شخصی از قصر خارج شدند. از اطرافیان پرسیدم که این شخص کیست؟ گفتند مردی علوی است و بعضی گفتند متوکل او را حاضر کرده است تا او را به قتل برساند. با خود گفتم از اینجا نمیروم تا ببینم این مرد چه کسی است ؟.
بعد از ساعتی در حالی که امام هادی علیه السلام سوار بر اسب بودند وارد شدند و مردم در دو طرف صف بسته بودند و مرکب ایشان از میان مردم میگذشت.
وقتی دیدگانم به جمال زیبای علی بن محمد علیه السلام افتاد ناخودآگاه شیفته او شدم و دائم در قلب خود دعا میکردم تا خداوند او را از شر متوکل حفظ کند.
نگاه حضرت به پائین بود تا اینکه نزدیک من رسیدند و فرمودند:
استجاب الله دعاءك و طول عمرك و كثر مالك و ولدك.
خداوند دعای تو را مستجاب کند و عمر تو را طولانی و مال و فرزندت را زیاد کند.
با این جمله حضرت غش کردم و به زمین افتادم.
وقتی به اصفهان بازگشتم دربهای خوشبختی بر روی من باز شد و چنان مالم زیاد شد که در حال حاضر غیر از اموال بیرون، خانه هزار هزار درهم (یک میلیون درهم) در منزل دارم و صاحب ده فرزند هستم و عمرم نیز هفتاد و اندی سال است.
من به امامت کسی قائل هستم که از قلبم خبر داد و خداوند به واسطه او دعایم را مستجاب کرد».[۱۱]
گاهی با یک قدم کوچک مانند دعا کردن برای امام زمان میتوان دنیای مادی و معنوی خود را دگرگون ساخت و به خوشبختی دنیوی و أخروی رسید.
شهادت امام هادی علیهالسلام:
امام هادی علیه السلام در عمر ۴۲ ساله خود رنج های فراوانی کشیدند. متوکل برای اینکه امام هادی را کنترل کند، ایشان را از مدینه به سامرا آورد و در طول مسیر برای اینکه شأن امام هادی علیه السلام را پائین بیاورد در کاروانسرایی که بسیار پست بود حضرت را جای داد.
مرحوم کلینی(م۳۲۹) در این رابطه، چنین نقل میکند:
الحسين بن محمد عن معلى بن محمد عن أحمد بن محمد بن عبد الله عن محمد بن يحيى عن صالح بن سعيد قال:
دخلت على أبي الحسن ع فقلت له جعلت فداك في كل الأمور أرادوا إطفاء نورك و التقصير بك حتى أنزلوك هذا الخان الأشنع خان الصعاليك فقال هاهنا أنت يا ابن سعي ثم أومأ بيده و قال انظر فنظرت فإذا أنا بروضات آنقات و روضات باسرات فيهن خيرات عطرات و ولدان كأنهن اللؤلؤ المكنون و أطيار و ظباء و أنهار تفور فحار بصري و حسرت عيني فقال حيث كنا فهذا لنا عتيد لسنا في خان الصعاليك.
«صالح بن سعید نقل میکند گه داخل شدم بر امام هادی علیه السلام و گفتم: فدایت شوم در تمام امور می خواهند نور شما را خاموش کنند و جایگاه شما را پائین بیاورند تا جایی که شما را وارد کاروان سرایی پست کردند.
امام علیه السلام فرمودند: ای فرزند سعید اینجا باش، سپس با دست خود اشاره کردند و فرمودند: نگاه کن.
پس نگاه کردم دیدم که در باغهای زیبا و تازه هستم و خوش بو ترین بوها از ان استشمام می شود و پسرانی همچون در صدف درخشان و پرنده و آهوان و نهرهای روان در آن باغ ها بود که چشمانم خیره شد و دیده ام از کار افتاد سپس امام علیه السلام فرمود:
هر جا باشیم این منظره برای ما آماده است ما در کاروان سرای پست نیستیم»[۱۲].
بعد از ورود حضرت به سامرا، ایشان را در منطقه نظامی تحت کنترل قرار داد که علت معروف شدن امام هادی علیه السلام به عسکری نیز همین أمر است حضرت ۱۱ سال در این منطقه زندگی کردند.
افزون برآن؛ متوکل بارها امام علیه السلام را إحضار میکرد و حتی سربازانش به بهانههای مختلف وارد خانه حضرت میشدند و خانه ایشان را تفتیش میکردند.
اخرین خلیفه عباسی در عصر امام علیه السلام معتمد عباسی بود که با تمام محدودیتها و مشکلاتی که برای امام علیه السلام به وجود آورد، عملا نتوانست اثرات امام را در جامعه کمرنگ کند و در نهایت در سال ۲۵۴ هجری قمری به شیوه خلفای پیشین دست به حذف و شهادت امام علیه السلام زد.[۱۳]
نتیجه:
شخصیت إمام هادی علیهالسلام چنان تأثیر گذار بود که هیچ یک از خلفای ظالم نتوانستند عملکردی در قبال عملکرد ایشان را داشته باشند.
امام هادی علیه السلام به نوبه خود علی رغم عمر کوتاه و ظلمهایی که به ایشان شد، خدمات شایانی به اسلام رساندند که متأسفانه عده کمی معرفت به این امام مظلوم پیدا کردند. افتخار شیعه این است که پیشوای دهم او در خفقان سیاسی و فرهنگی حاکم بر منطقه، چنان تأثیر در جامعه داشت که لرزه به اندام دشمن انداخته بود همچنانکه پس از گذشت هزار و چهارصد سال توجه به هر موضوعی در زندگی امام هادی علیه السلام، دریچهای جدید از معارف أهلبیت علیهم السلام را برای انسان میگشاید.
پینوشتها:
[۱] منتهی الامال: ۲/ ۴۳۰، قادتنا کیف نعرفهم:۴ / ۳۲۱، الفصول المهمه:۲ / ۱۰۶۴
[۲] سلیم بن قیس: ۱ / ۱۷۲ و ۱۷۳ ، عیون اخبار الرضا: ۱ / ۴۰ باب ۶
[۳] الكافي:۱/ ۳۲۳
[۴] تاريخ بغداد وذيوله: ۱۲/ ۵۶
[۵] سير أعلام النبلاء:۱۳/ ۱۲۱
[۶] العبر في خبر من غبر:۱/ ۳۶۴ و رک: مرآة الجنان وعبرة اليقظان: ۲/ ۱۱۹ ، البداية والنهاية: ۱۴/ ۵۰۲، شذرات الذهب في أخبار من ذهب:۳/ ۲۴۲
[۷] الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة: ۲/ ۵۹۸
[۸] تحف العقول: ۴۸۳
[۹] همان
[۱۰] بحار الانوار: ۴۳ / ۱۵ / ح ۱۲، مستدرک عوالم العلوم:۲۴ / ۲۶۸ باب۲۰
[۱۱] قادتنا كيف نعرفهم:۴/ ۳۳۱، منتهی الامال: ۲ /۴۳۷، الثاقب في المناقب:۵۵۰ ، الخرائج و الجرائح: ۱/ ۳۹۲
[۱۲] الكافي:۱/ ۴۹۸
[۱۳] منتهی الامال: ۲/ ۴۵۶
فهرست مصادر:
- منتهی الآمال: شیخ عباس قمی(ره)/ چاپ پیام مقدس/ قم/ چاپ چهارم/ ۱۳۹۱ هجری شمسی
- تحف العقول: ابن شعبه حرانى، حسن بن على/ تحقیق: علی اکبر غفاری/ چاپ جامعه مدرسین/ قم/ چاپ دوم/ ۱۴۰۴ هجری قمری
- قادتنا کیف نعرفهم: آیه الله سید محمد هادی میلانی (ره)/ تحقیق: سید علی میلانی/ چاپ حقائق/ قم/ چاپ دوم/ ۱۴۲۸ هجری قمری
- الفصول المهمه: علی بن محمد بن احمد المالکی المکی م۸۵۵/ تحقیق: سامی الغریری/ چاپ دارالحدیث/ قم/ چاپ اول/ ۱۴۲۲ هجری قمری
- الکافی: شیخ کلینی م۳۲۹/ چاپ اسلامیه/ تهران/ چاپ دوم/ ۱۳۶۲ هجری شمسی
- سلیم بن قیس هلالی: سلیم بن قیس هلالی م۸۵/ چاپ هادی/ قم/ چاپ اول/ ۱۴۰۵ قمری
- عیون اخبار الرضا علیه السلام: شیخ صدوق(ره) م۳۸۶/ چاپ نشر جهان/ تهران/ چاپ اول/ ۱۳۷۸ قمری
- تاریخ بغداد و ذیوله: أبوبكر خطیب بغدادی م۴۶۳/ تحقیق: مصطفی عبدالقادر عطا/ چاپ دار الکتب العلمیه/ بیروت/ چاپ اول/ ۱۴۱۷ هجری قمری
- سیر اعلام النبلا: إبن قایماز شمس الدین ذهبی م۷۴۸/ تحقيق: مجموعهاي از محقیقین به سرپرستی شیخ شعیب الأرنؤوط/ چاپ مؤسسه الرساله/ بیروت/ چاپ سوم/ ۱۴۰۵ هجری قمری
- العبر فی خبر من غبر: إبن قایماز شمس الدین ذهبی م۷۴۸/ تحقیق: أبو هاجر محمد السعيد بن بسيوني زغلول/ چاپ دار الكتب العلمية/ بیروت/ چاپ اول/۱۴۰۵ هجری قمری
- مرآه الجنان: أبومحمد الیافعی م۷۶۸/ چاپ دار الکتب العلمیه/ بیروت/ چاپ اول/ ۱۴۰۷
- البدایه و النهایه: إبن کثیر دمشقی م۷۷۴/ تحقیق: عبد الله بن عبد المحسن التركي/ چاپ دار هجر/ چاپ اول/ ۱۴۲۴
- شذرات الذهب: عبد الحي بن أحمد بن محمد ابن العماد العَكري الحنبلي، أبو الفلاح م۱۰۸۹/ تحقیق: محمود الأرناؤوط/ چاپ دار ابن کثیر/ بیروت – دمشق/ چاپ اول/ ۱۴۰۶
- الصواعق المحرقه: أبو العباس أحمد بن محمد بن علي بن حجر الهيتمي م۹۷۴/ تحقیق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي – كامل محمد الخراط/ چاپ مؤسسة الرسالة/ لبنان/ چاپ اول/ ۱۴۱۷ هجری قمری
- بحار الأنوار: علامه مجلسى م۱۱۱۱ ق/ چاپ مؤسسة الوفاء/ بيروت/ ۱۴۰۴ هجری قمری
- مستدرک عوالم العلوم: سید محمد باقر موحد ابطجی/ تحقیق: مؤسسه امام مهدی(عج)/ چاپ دارالنشر/ قم/ چاپ اول/ ۱۴۳۸
2 پاسخ
عالی . اجرکم عند الله
سلام علیکم
خداوند به حضرتعالی خیر دهد
بسیار متشکر از الطافتان
ان شالله مورد رضایت و عنایت حضرت ولیعصر علیه السلام واقع شود