چکیده:
طبق آیه قرآن، هدف از خلقت انسان، تنها عبودیت برای خداوند متعال است و عبودیت فرع بر معرفت است. از سوی دیگر مطابق روایات، تنها وسیله برای معرفت و عبودیت خداوند متعال اهلبیت علیهم السلام هستند.
بنابراین ما باید نسبت به اهل بیت علیهم السلام و تعالیم و ارشادات آنها معرفت و شناخت پیدا کنیم.
ما در این نوشتار در صدد بیان اجمالی چند صفت از صفات حضرت زینب سلام الله علیها به عنوان یکی از مصادیق اهل بیت علیهم السلام هستیم. این صفات: علم، عبادت و صبر ایشان است.
کلید واژگان: حضرت زینب سلام الله علیها؛ علم؛ عبادت؛ عبودیت؛ معرفت؛ صبر
مقدمه
بدون تردید، هدف از خلقت انسان عبودیت خداوند است. خداوند در قرآن در این باره میفرمایند: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُون»[۱] «جن و انسان را خلق نکردم مگر برای پرستش و عبودیتم».
روشن است عبودیت فرع بر معرفت است؛ بدین معنا که اول باید نسبت به خداوند معرفت پیدا کنیم تا در مرحله بعدی بتوانیم او را پرستش کنیم و عبد و بنده او باشیم.
از سوی دیگر طبق فرموده امام باقر علیه السلام[۲]، معرفت و عبودیت خداوند تنها از طریق معرفت اهل بیت علیهم السلام و تعالیم و ارشادات آنها امکانپذیر است.
از اینرو شناخت حضرت زینب علیها السلام به عنوان یکی از اهل بیت علیهم السلام و شناخت تعالیم و سیره او در مقولات مختلف، نقش مهمی در راه کسب معرفت و عبودیت خداوند و رسیدن به کمال و سعادت اخروی ایفا خواهد کرد. بنابراین نوشته حاضر در صدد بیان آشنایی کوتاه و اجمالی با ایشان و برخی از صفات ایشان میباشد.
نام و نسب و شرح حال اجمالی
حضرت زینب علیها السلام فرزند سوم امیر المؤمنین علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا علیها السلام و نوه پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله هستند. ایشان در سال پنجم یا ششم هجری در مدینه متولد شدند.[۳]
کنیه حضرت مورد اختلاف است؛ برخی میگویند کنیه ایشان امالحسن است و برخی دیگر امکلثوم را به عنوان کنیه برای این بانو ذکر کردهاند[۴].
القاب فراوانی برای این بانوی دو سرا ذکر شده است که از آن جمله میتوان به صدیقه صغری، عقیله بنیهاشم، عالمه غیر معلمه، موثقه، عارفه، فاضله، کامله و عابده اشاره کرد.
حضرت زینب علیها السلام با پسر عموی خود عبدالله بن جعفر بن ابیطالب ازدواج کرد که حاصل این ازدواج چهار پسر به نامهای علی، عون اکبر، عباس و محمد و یک دختر به نام امکلثوم بود[۵].
این بانوی بزرگ همراه با برادرش امام حسین علیه السلام در کربلا حضور داشت و شاهد و ناظر کشته شدن برادران و فرزندان و خاندانش بود. بعد از آن نیز همراه با دیگر زنان و فرزندان امام حسین علیه السلام و اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله که در بین آنها امام زینالعابدین علیه السلام نیز حضور داشت، به سوی کوفه و شام به اسارت برده شدند.
ایشان در نهایت در پانزدهم رجب سال شصت و دوم هجری چشم از این جهان فرو بست و به دیار باقی شتافت.[۶]
علم
یکی از مهمترین و بلکه مهمترین فضیلت و صفت انسانی علم است؛ زیرا انسان به واسطه علم، حقائق هستی و نظام حاکم بر آن را کشف میکند، به وجود خالق و پروردگار حکیم پی میبرد و به کمال و سعادت اخروی میرسد. از این رو در دین اسلام به علم و تعلیم و تعلم اهمیت فراوانی داده شده و بسیار بر آن تاکید شده است.
خداوند در قران کریم در این باره میفرمایند: «قُلْ هَلْ یسْتَوِی الَّذینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یعْلَمُون»[۷] «بگو آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند مساوی هستند؟» یا در جای دیگری درجه و مقام کسانی که به آنها علم داده شده است را به مراتب بالا میبرد «یرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیر»[۸]
این مطلب در احادیث نیز به وفور یافت میشود به طوری که نقل آنها نیاز به کتابی مستقل دارد و در این مختصر نمیگنجد؛ ولی برای نمونه به چند حدیث اشاره میکنیم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی طلب علم را بر هر مسلمانی واجب دانسته و میفرماید: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم ألا إن الله یحب بغاة العلم»[۹]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایت دیگری میفرمایند: «فضل و برتری عالم بر عابد مانند فضل و برتری خورشید بر ستارگان است و فضل و برتری عابد بر دیگران مانند فضل و برتری ماه بر ستارگان است.»[۱۰]
پس از روشن شدن شدن فضل و اهمیت علم، باید گفت حضرت زینب علیها السلام کسی است که حدود پنج سال در دامان شهر علم پرورش یافته و بزرگ شده است. او دختر دروازه شهر علم است[۱۱].
مادر او کسی است که با فرشتگان سخن میگفت. همچنین مدت زیادی از محضر دو امام همام حسن و حسین علیهما السلام سید و آقایان جوانان اهل بهشت بهره برده است.
برای اثبات و درک علم وسیع و ویژه حضرت زینب علیها السلام کافی است به سخن امام زین العابدین علیه السلام درباره ایشان توجه کرد در جایی که حضرت زینب علیها السلام مشغول خطبه خواندن در جمع کوفیان بودند و آنها را مورد عتاب قرار میدادند، امام علیه السلام به ایشان فرمود: «یا عمة اسکتی ففی الباقی من الماضی اعتبار و أنت بحمد الله عالمة غیر معلمة فهمة غیر مفهمة إن البکاء و الحنین لا یردان من قد أباده الدهر فسکتت»[۱۲] «ای عمه ساکت و آرام باش، باقی ماندگان باید از گذشتگان عبرت بگیرند و بحمد الله تو عالمه و فهیمهای هستی که تعلیم ندیده، همانا گریه و زاری، کسی را که روزگار نابودش کرده است برنمیگرداند. پس حضرت زینب علیها السلام ساکت شد.»
از این روایت علم لدنی و موهوبی حضرت زینب علیها السلام استفاده میشود. علم موهوبی علمی است که اکتسابی و بر اساس تعلیم و تعلم عادی نیست بلکه با الهام از طرف خداوند و موهوبی است. و این حاکی از عظمت جایگاه و شأن این بانوی والا مرتبه است.
عبادت
یکی دیگر از فضائل و صفات بارز و درخشان زینب کبری سلام الله علیها، عبادت و بندگی اوست.
همانگونه که در مقدمه بیان شد، تنها هدف از خلقت انسان، عبودیت پروردگار جهانیان است.
با توجه به این که حضرت زینب سلام الله علیها از بالاترین مراتب علم و معرفت نسبت به خداوند و منعم حقیقی برخوردار است، در نتیجه بالاترین مراتب عبودیت نسبت به خداوند را نیز داراست تا جایی که سید الشهداء علیه السلام که خود مصداق اتمّ و اکمل علم و معرفت و عبودیت نسبت به خداوند است، در ضمن آخرین وصیتهایش، از زینب علیها السلام میخواهد که وی را در نماز شبهایش فراموش نکند.[۱۳] همچنان که قبلا ذکر شد، یکی از القاب ایشان عابده است که خود حاکی از عبادتهای بسیار این بانوست.
صبر
از دیگر صفات بارز ایشان که صفتی بسیار ممدوح است، صبر و همچنین رضایتشان به قضا و قدر الهی است. در قرآن کریم آیات بسیاری در رابطه با صبر، مدح صابران، امر به صبر و … آمده است[۱۴] که نشان از اهمیت و عظمت صفت صبر دارد.
در بیان صبر حضرت زینب کبری سلام الله علیها همین بس که در یک روز سر هیجده عزیزش از جمله سید الشهداء علیه السلام را در مقابلش بریدند و بر نیزه کردند سپس او و خاندان رسالت را به اسیری بردند و در مجلس شراب نشاندند و در خرابهها ساکن کردند. عجیب آنکه بعد از این همه مصیبت و الم و بلا در جواب یاوهگویی ابن زیاد که گفت: کار خدا در مورد برادرت و خاندانت را چگونه دیدی؟ فرمود: «ما رایت الا جمیلا»[۱۵] «چیزی جز زیبایی ندیدم»
پینوشتها:
[۱] الذاریات : ۵۶
[۲] الحسین بن محمد عن معلی بن محمد عن محمد بن جمهور عن علی بن الصلت عن الحکم و إسماعیل ابنی حبیب عن برید العجلی قال سمعت أبا جعفر علیه السلام یقول بنا عبد الله و بنا عرف الله و بنا وحد الله تبارک و تعالی و محمد حجاب الله تبارک و تعالی (کافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۱۰)
[۳] الجزائری، سید نور الدین: الخصائص الزینبیة، ص ۳۴
[۴] الجزائری، سید نور الدین: الخصائص الزینبة، ص ۴۷
[۵] ابن سعد: الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۳۴۰
[۶] النقدی، شیخ جفر: زینب الکبری، ص ۱۲۲
[۷] زمر: ۹
[۸] مجادله: ۱۱
[۹] کلینی: الکافی، ج ۱، ص ۳۰، ح ۱
[۱۰] حدثنا عمر بن موسی عن هارون بن مسلم عن مسعدة بن زیاد عن جعفر علیه السلام عن أبیه أن النبی صلی الله علیه و آله قال: إن فضل العالم علی العابد کفضل الشمس علی الکواکب و فضل العابد علی غیر العابد کفضل القمر علی الکواکب (صفار: بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد علیهم السلام، ص ۸)
[۱۱] اشاره به حدیث نبوی مشهور است: «انا مدینة العلم و علی بابها»
[۱۲] طبرسی، احمد بن علی: الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج ۲، ص ۳۰۵
[۱۳] الجزائری، سید نور الدین: الخصائص الزینبیة، ص ۱۰۵
[۱۴] برای نمونه:
«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین» «ای کسانی که ایمان آوردهاید! از صبر و نماز یاری جویید؛ زیرا خدا با صابران است» بقره: ۱۵۳
« لَیسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکةِ وَ الْکتابِ وَ النَّبِیینَ وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی وَ الْیتامی وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِک الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِک هُمُ الْمُتَّقُون» «نیکی این نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکی [واقعی و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادی] بردگان میدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپا میدارند، و زکات میپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستی و تهیدستی و رنج و بیماری و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دینداری و پیروی از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند.» بقره: ۱۷۷
«وَ کأَینْ مِنْ نَبِی قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیونَ کثیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یحِبُّ الصَّابِرین» «انبوهی دانشمندانِ الهی مسلک [و کاملان در دینِ] به همراه آنان جنگیدند، پس در برابر آسیبهایی که در راه خدا به آنان رسید، سستی نکردند و ناتوان نشدند و [در برابر دشمن] سر تسلیم و فروتنی فرود نیاوردند؛ و خدا شکیبایان را دوست دارد» آل عمران: ۱۴۶
«وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین» «و از خدا و پیامبرش فرمان برید، و با یکدیگر نزاع و اختلاف مکنید، که سست و بد دل میشوید، و قدرت و شوکتتان از میان میرود؛ و شکیبایی ورزید؛ زیرا خدا با شکیبایان است» انفال: ۴۶
[۱۵] ابن طاوس، علی بن موسی: اللهوف علی قتلی الطفوف، ص ۱۶۰
فهرست منابع
- قرآن کریم
- ابن سعد: الطبقات الکبری، حققه محمد عبد القادر عطا، الطبعة الاولی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ ه – ۱۹۹۰ م
- ابن طاووس، علی بن موسی: اللهوف علی قتلی الطفوف، ترجمه فهری زنجانی، تهران، جهان
- الجزائری، سید نور الدین: الخصائص الزینبیة، الطبعة الاولی، بیروت، دار الحوراء، ۱۴۲۵ ه- ۲۰۰۴ م
- صفار، محمد بن حسن: بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد علیهم السلام، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ ه
- طبرسی، احمد بن علی: الاحتجاج علی اهل اللجاج، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ ه
- کلینی، محمد بن یعقوب: الکافی، حققه غفاری علی اکبر و آخوندی محمد، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ ه
- النقدی، الشیخ جعفر: زینب الکبری، قم، منشورات مکتبة المفید