مناظره با یحیی بن اکثم و اثبات افضلیت امام جواد علیه السلام داستانی را که علامه حلی رحمه الله در این جا مطرح کرده، یکى از رویدادهای قطعی است که اهل سنت ـ طبق عادت همیشگى ـ آن را نقل نکرده اند. البته سبط ابن جوزی به آن اشاره ای می‌کند و این مطلب را به امامیه نسبت می‌دهد و می‌گوید: شیعیان امامیه روایتی طولانی را نقل می‌کنند که در آن آمده: زمانی که مأمون، محمد جواد علیه‌السلام را به همسری دخترش برگزید، وی هفت سال و چند ماه بیشتر سن نداشت. و او خود خطبه ازدواج را خواند. عباسی ها در برابر خواسته مأمون توطئه کردند. آنان قاضی یحیی بن اکثم را با مال تحریک کردند تا مسائلی دشوار را انتخاب کند و امام محمدجواد علیه‌السلام را با آن امتحان کند. ولی امام جواد علیه‌السلام به همه این پرسش ها پاسخ داد. این روایت طولانی را شیخ مفید در کتاب الارشاد خود نقل کرده است و خدا داناتر است.

 

مناظره با یحیی بن اکثم و اثبات افضلیت امام جواد علیه السلام

امامت و ولایت مسأله‌ای است که اجر رسالت پیامبراکرم صلی الله علیه واله بلکه همه انبیاء الهی است و پایه‌های عالم آفرینش بر اساس امامت و ولایت بنا نهاده شده؛ و این ولایت و امامت که نشأت گرفته شده از نور الهی است در ۱۲ وجود مقدس تجلی یافته و چراغ هدایت بشریت بلکه عالم آفرینش گردیده است.
خورشید نهم از امامان اهل بیت علیهم السلام که در قبال طعنه‌های بی خردان، چشم همه شیعیان به انتظار ولادت ایشان بود و به نص صریح روایات، مولودی پر برکت برای جهانیان هستند، نور وجود مقدس حضرت جوادالائمه امام محمدتقی علیه‌السلام است.
در این نوشتار که از بیانات حضرت آیت الله سیدعلی حسینی میلانی حفظه‌الله اقتباس شده، به طور مختصر در ضمن گزارش مناظره حضرت جواد علیه‌السلام با یحیی بن اکثم تمیمی، معرفی اجمالی از زندگانی حضرت صورت گرفته و در ادامه بیانی گوهربار از آن امام همام پیرامون مناقب امامان ذکر شده تا مرحمی بر زنگارهای قلب انسان باشد.

 

کلیدواژگان: امام جواد علیه‌السلام، یحی بن اکثم، ابن تیمیه، ام فضل، آفرینش نوری

 

نگاهی کوتاه به زندگانی حضرت امام جواد علیه السلام

علامه حلّى رحمة الله علیه مى نویسد:

فرزند حضرت امام رضا علیه‌السلام امام جواد علیه‌السلام نیز در علم، تقوا و بخشش همانند پدر خویش بود. آن گاه که پدر بزرگوارش به شهادت رسید مأمون از این که امام جواد علیه‌السلام در سنین کودکی از چنین علم، دین و خردِ سرشاری برخوردار است، شیفته آن حضرت شده بود. به همین دلیل خواست دخترش اُمّ فضل را به ازدواج آن حضرت درآورد.

البته پیش از این نیز، دختر دیگر خود اُمّ حبیب را به ازدواج امام رضا علیه‌السلام درآورده بود.

این موضوع بر عباسی ها سخت و گران آمد و از این که حکومت از دست خاندان عباسی خارج شود و مأمون از امام جواد علیه‌السلام پیروی کند ـ هم چنان که از پدرش امام رضا علیه‌السلام پیروی کرد ـ بیمناک شدند.

به همین دلیل نزدیکان مأمون جمع شده و از او خواستند این ازدواج را رها کند. به او گفتند: سنّ او کم است و علم و دانشی ندارد. مأمون گفت: من او را بیشتر می‌شناسم. اگر مى‌خواهید او را امتحان کنید. آنان نیز پذیرفتند. به یحیی بن اکثم پول فراوانی دادند تا مسأله‌ای را در حضور امام جواد علیه‌السلام مطرح کند که آن حضرت از پاسخ آن ناتوان باشد.

آن گاه روزى را برای این کار تعیین کردند. عباسی ها و قاضی یحیی بن اکثم در آن مجلس حاضر شدند. مأمون نیز آن حضرت را دعوت نمود.
ابن اکثم گفت: از تو مسأله‌ای را می‌پرسم.

حضرت امام جواد علیه‌السلام فرمود: بپرس!

پرسید: فردى که در حال احرام شکار کرده، چه حکمی دارد؟

امام جواد علیه‌السلام پاسخ داد: آیا در محدوده حرم شکار کرده یا خارج از آن؟

آگاه بوده یا جاهل؟

برای اولین بار به شکار آن پرداخته یا مرتبه دوم بوده است؟

حیوان کوچک صید کرده یا حیوان بزرگ؟

این صیدکننده بنده بوده یا آزاد؟

شکار کوچک بوده یا بزرگ؟

شکار از پرندگان بوده یا غیر پرنده؟

یحیی بن اکثم شگفت زده شد. نشانه‌های ناتوانی در برابر حضرت امام جواد علیه السلام، در چهره او نمایان شد. به گونه‌ای که حاضران در مجلس این مسأله را دریافتند.

در این هنگام مأمون به خویشانش گفت: آیا آنچه را انکار می‌کردید، دریافتید؟

سپس مأمون به امام جواد علیه‌السلام رو کرد و پرسید: آیا از دخترم خواستگاری می‌کنی؟

پاسخ فرمود: بله.

سپس به او گفت: پس خطبه نکاح را بخوان!

حضرت امام جواد علیه‌السلام نیز خطبه را خواند و با پانصد درهم مرغوب که مهریه مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها بود، با آن دختر ازدواج کرد.

 

“شیفتگی مأمون عباسی به مقام علمی امام جواد علیه السلام با وجود سن اندک حضرت و اشتیاق وی به تزویج دخترش با ایشان با وجود عدم رضایت خاندان بنی العباس و به راه انداختن مجلس مناظره با یحیی بن اکثم به منظور اثبات مقام علمی حضرت جواد الائمه علیه السلام”

_________________________________________________________________arrowarrowarrow_________________________________________________________________________

 

یحیی بن اکثم کیست؟

در توضیح این فراز از گفتار علاّمه حلّى رحمة الله علیه می‌گوییم:

یحیی بن اکثم مروزی، قاضی القضات بود. در فقه و حدیث او را به امام توصیف کرده اند. در شرح حال او نوشته اند: او اهل مشروب، لواط و دیگر گناهان زشت بوده است.

یحیی بن معین درباره نقل حدیث یحیی بن اکثم می‌نویسد:

او دروغگو بود.

ابن راهویه نیز او را دجّال لقب می‌دهد.

ابن جنید درباره یحیی می‌گوید: او حدیث می‌دزدید.

ابوحاتم می‌گوید: یحیی محل تأمل است. گویند: یحیی دیوان صدقه‌های ویژه نابینایان را عهده دار شد. اما چیزى از این صدقات را به این بیماران نداد.۲

جالب است که به تصریح اهل سنت، یحیی قاضی القضات آن ها بوده و چنین عمل کرده است!!!

 

امام جواد علیه‌السلام و پرسش‌هاى یحیی بن اکثم

داستانی را که علامه حلی رحمه الله در این جا مطرح کرده، یکى از رویدادهای قطعی است که اهل سنت ـ طبق عادت همیشگى ـ آن را نقل نکرده اند. البته سبط ابن جوزی به آن اشاره ای می‌کند و این مطلب را به امامیه نسبت می‌دهد و می‌گوید:

شیعیان امامیه روایتی طولانی را نقل می‌کنند که در آن آمده: زمانی که مأمون، محمد جواد علیه‌السلام را به همسری دخترش برگزید، وی هفت سال و چند ماه بیشتر سن نداشت. و او خود خطبه ازدواج را خواند.

عباسی ها در برابر خواسته مأمون توطئه کردند. آنان قاضی یحیی بن اکثم را با مال تحریک کردند تا مسائلی دشوار را انتخاب کند و امام محمدجواد علیه‌السلام را با آن امتحان کند.

ولی امام جواد علیه‌السلام به همه این پرسش ها پاسخ داد. این روایت طولانی را شیخ مفید در کتاب الارشاد خود نقل کرده است و خدا داناتر است.۳

 

شبهه ابن تیمیه نسبت به مناظره امام جواد علیه‌السلام و یحیی بن اکثم

دیدگاه واهى ابن تیمیه

ابن تیمیه در این باره می‌نویسد:

داستانی که در این جا نقل شده، هم چون مطالب پیشین است. رافضی‌ها، عقل صریح و نقل صحیح ندارند. آنان به دنبال اقامه حق و از بین بردن باطل نیستند، نه از طریق استدلال و بیان و نه با دست و سرنیزه. آنچه را که او (علامه حلی رحمه الله) نقل کرده، فضیلتى را برای محمد بن علی علیهماالسلام اثبات نمی‌کند تا چه رسد که امامت او را ثابت کند. زیرا این داستانی که از یحیی بن اکثم نقل شده، یکى از دروغ‌هایی است که فقط انسان های جاهل را دلخوش می‌کند.

باید دانست که یحیی بن اکثم، فقیه‌تر، عالم تر و فاضل تر از این است که در صدد از پا درآوردن فردى باشد و از او درباره فردی محرم سؤال کند که شکار کرده است.

زیرا کمترین فقیهان حکم این مسأله را می‌دانند و این مسأله، از امور دقیق و پیچیده نیست و اختصاص به عالمان برجسته ندارد.

از سوی دیگر، آنچه در این داستان ذکر کرده فقط تقسیم حالت‌هایی است که صید کننده، دارد. اما بیان حکم این اقسام را ذکر نکرده است.

از طرفی، تقسیم یک مسأله به فروع مختلف، به تنهایی، بیانگر علم به احکام همه اقسام آن نیست.

 

پاسخ به شبهه ابن تیمیه

پاسخ به دیدگاه واهی

در پاسخ به ابن تیمیه می‌گوییم:

چه بسیارند حقایقی که پیش از این نیز این مرد به صراحت، آن ها را انکار کرد و ما آن ها را به لطف الهی اثبات کردیم.

اما دلالت این داستان بر این که امام جواد علیه‌السلام، عالم تر و فقیه تر از قاضی القضات آنان بوده، دلالتی بسیار روشن است و انکار آن از سوی انسان های لجوج صورت می‌گیرد…. وقتی اعلم بودن مطلق برای حضرت امام جواد علیه‌السلام ثابت شد، امامت مطلق نیز برای ایشان اثبات می‌گردد.

از سوى دیگر، علامه حلّى رحمه الله، این حکایت را به طور خلاصه آورده است. اگر ابن تیمیه به کتاب «الارشاد» شیخ مفید رحمه الله یا کتاب هاى دیگر مراجعه مى‌کرد، درمى‌یافت که حضرت امام جواد علیه‌السلام حکم اقسام مختلف مسأله را به درخواستِ مأمون، بیان کرده است.

هم چنین آمده است که حضرت امام جواد علیه‌السلام، پس از این مسأله، به درخواست مأمون از یحیی بن اکثم مسأله‌اى را پرسید و یحیی بن اکثم اعتراف نمود که حکم آن را نمى‌داند و از آن حضرت خواست پاسخ آن را بیان کند…

براى جلوگیرى از طولانى شدن مباحث، خوانندگان گرامى را به خواندن کامل این رویداد در کتاب شیخ مفید رحمه الله، دعوت مى‌کنیم.۴

 

 

آفرینش نوری ائمه علیهم‌السلام از دیدگاه حضرت جوادالائمه علیهم‌السلام

روایتی از محمّد بن سنان نقل شده است، همو که برخى در وثاقتش اشکال مى‌کنند ؛ البته تا آن جایى که در روایات او دقت شده، هیچ گونه غلوى درباره او یافت نشده است. محمّد بن سنان گوید:

كنت عند أبي جعفرالثاني عليه‌السلام: فأجريت اختلاف الشيعة. فقال: يا محمّد! إنّ الله تبارك وتعالى لم يزل متفرّداً بوحدانيّته ثمّ خلق محمّداً وعلياً وفاطمة، فمكثوا ألف دهر، ثمّ خلق جميع الأشياء، فأشهدهم خلقها وأجرى طاعتهم عليها وفوّض أمورها إليهم، فهم يحلّون ما يشاؤون ويحرّمون ما يشاؤون، ولن يشاؤوا إلاّ أن يشاء الله تبارك وتعالى۵

خدمت امام جواد علیه‌السلام بودم و اختلاف شیعه را مطرح کردم. حضرت فرمود: اى محمد! همانا خداى تبارک و تعالى همواره به یگانگى خود یکتا بود، سپس محمد، على و فاطمه را آفرید، آن‌ها هزار دوران ماندند، سپس چیزهاى دیگر را آفرید و ایشان را بر آفرینش آن‌ها گواه گرفت و اطاعت ایشان را در میان مخلوق جارى ساخت و کارهاى مخلوق را به ایشان واگذاشت.

پس ایشان هر چه را خواهند حلال کنند و هر چه را خواهند حرام سازند، ولى هرگز جز آن چه خداى تبارک و تعالى خواهد نخواهند.
عجیب است که در ذیل این روایت آمده که امام جواد علیه‌السلام به محمّد بن سنان فرمود:

يا محمّد! هذه الديانة الّتي من تقدّمها مرق، ومن تخلّف عنها محق. ومن لزمها لحق. خذها إليك يا محمّد!۶

اى محمد! این است آن دیانتى که هر کس از آن پیش رود از دایره اسلام بیرون رفته و هر کس عقب بماند نابود گشته و هر کس به آن بچسبد، به حق رسیده است. اى محمد! همواره ملازم این دیانت باش.

شاید به ذهن برخى آمده که چون ائمه و اهل بیت علیهم السلام از نور خداوند متعال آفریده شده‌اند پس این‌ها مثلاً همانند خداوند متعال قدمت دارند. نه، روایت صراحت دارد که چنین نیست. بعضى تأمّل مى‌کنند و مى‌گویند: منظور از جریان اطاعت و تفویض چیست؟ باید گفت این همان ولایت است که در کتاب «با پیشوایان هدایتگر۷» شرح داده‌ایم.

و از روایت استفاده مى‌شود که این گونه مطالب براى هر کسى قابل درک نیست و لذا به هر کسى نباید گفته شود، ولى چون نوشته شده و به دست ما نیز رسیده ذکر مى‌کنیم.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱. آیت الله سیدعلی حسینی میلانی، پیشوایان معصوم علیهم السلام، جلد پنجم

۲. ر.ک: الجرح والتعديل: ۹ / ۱۲۹، سير أعلام النبلاء: ۱۲ / ۵، ميزان الاعتدال: ۴ / ۳۶۱ و کتاب هاى دیگر

۳. تذكرة الخواص: ۳۵۹

۴. الإرشاد فى معرفة حجج الله على العباد: ۲ / ۲۸۱ ـ ۲۸۸

۵. الكافى: ۱ / ۴۴۱، حدیث ۵، بحار الأنوار: ۲۵ / ۳۴۰، حدیث ۲۴.

۶. الكافى: ۱ / ۴۴۱، حدیث ۵، بحار الأنوار: ۲۵ / ۳۴۰، حدیث ۲۴.

۷. با پیشوایان هدایتگر، ج ۳، آیت‌الله سیدعلی حسینی میلانی مد ظله

 

منابع و مآخذ:

۱. قرآن کریم

۲. صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات

۳. صدوق، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه، عیون اخبارالرضا

۴. صدوق، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه، کمال الدین

۵. کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب، الکافی

۶. ابن شهر آَشوب، ابوجعفر محمد بن علی، مناقب ابن شهر آشوب

۷. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة

۸. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد

۹. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی

۱۰. سبط ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة الخواص

۱۱. ابن خلکان، شمس الدین احمد بن ابراهیم، وفیات الاعیان

۱۲. علامه حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، منهاج الکرامة

۱۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار

۱۴. ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة

۱۵. حسینی میلانی، سیدعلی، قادتنا کیف نعرفهم

۱۶. حسینی میلانی، سیدعلی، با پیشوایان هدایتگر

۱۷. حسینی میلانی، سیدعلی، پیشوایان معصوم علیهم السلام

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مناظره با یحیی بن اکثم و اثبات افضلیت امام جواد علیه السلام

نویسنده: سجاد آزاد

امامت پژوه مرکز حقایق اسلامی

رتبه علمی: علمی - ترویجی

تعداد صفحه: 9 صفحه

دانلود