چکیده
جریان سقیفه ، شرایط اجتماعی ، سیاسی بعد رسول خدا صلی الله علیه وآله را به گونه ای رقم زد که زمینه را برای دروغ بستن به پیامبر صلی الله علیه و آله و جعل حدیث بسیار آماده کرد .
از جاعلان حدیث که احادیثش سبب جریان سازی های بسیاری در طول تاریخ شده است عایشه همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است که به واسطه ی موقعیت اجتماعی مناسبی که دستگاه خلافت برای او درست کرد با انگیزه های مختلف دست به جعل حدیث از لسان مبارک پیامبر خدا صلی الله علیه و آله زده است که در این نوشتار در صدد بررسی جایگاه عایشه در نقل احادیث و انگیزه های وی برای جعل آنها میپردازیم .
کلید واژگان : سقیفه ، عایشه ، جعل حدیث ، فتوا
مقدمه
از مهمترین انحرافاتی که بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله بواسطه دستگاه سقیفه در جامعه اسلامی به طور گسترده پراکنده شد که بعد ها نیز سبب کج روی های اعتقادی فراوانی شد جعل حدیث از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله بود . بازار جعل حدیث به قدری داغ شد که بزرگان فریقین در برهه های مختلف به فکر پالایش احادیث افتادند و کتاب هایی در این زمینه نوشته شد .
این جعلیات توسط افراد مختلفی صورت گرفته است که اتفاقا برخی از آنان از نزدیک ترین افراد به پیامبر صلیاللهعلیهوآله هستند . لذا برای شناسایی این احادیث باید بدون هیچ پیش زمینه ذهنی و پیش داوری و تعصب نسبت به هیچ شخصیتی به بررسی آنها بپردازیم تا حقیقت برای ما روشن شده و سره از ناسره مشخص شود .
از دست دادن فرصتی استثنایی
عایشه حدود ۸ سال در خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله زندگی کرده است و در این مدت نسبتا طولانی باید از اخلاق و سجایای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بهره می جست و این موقعیت زمینه ای مساعد برای رشد اخلاقی و و شکوفا شدن استعداد های الهی نهفته در وجود هر انسانی برای عایشه بوده است .
چنانکه قران کریم میفرماید : وَ اذْکُرْنَ ما یتْلی فی بُیوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَةِ إِنَّ اللَّهَ کانَ لَطیفاً خَبیراً[۱]
ای همسران پیامبر، آنچه از آیات خدا و معارف الهی که در خانه های شما تلاوت می شود، به خاطر بسپارید و از آنها غفلت نکنید، که علم و قدرت خدا نافذ است و او به هر چیزی آگاهی دارد.
زیرا وی در خانه رسولی از خداوند متعال می زیسته است که به شهادت ایات قرآن کریم و روایات والاترین ترین و شریف ترین مخلوق خداوند بوده است .
اما ویژگی های اخلاقی عایشه که شخصیت او را در طول تاریخ ساخته است چنان در وجود او ریشه کرده بود که نه تنها از این فرصت استثنایی بهره نبرده است بلکه آن را دستاویز خواسته های نفسانی و دنیایی خود قرار داده و نهایت سوء استفاده از آن را کرده است .
به شهادت روایات اهل سنت عایشه در زندگی مشترک خود گاهی آنچنان رسول خدا صلی الله علیه و آله را آزرده است که حضرتشان را به عصبانیت شدید واداشته است .
آنچه در تاریخ از شخصیت فردی و اجتماعی عایشه به چشم میخورد او فردی عصبی ، سرکش ، دارای هوش و ذکاوت و در عین حال دارای رذیله اخلاقی حسادت است .
رشک و حسادت عایشه هیچ حریمی نمی شناخت و هرکسی میتوانست در قلمرو و حوزه حسادت او باشد . از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله گرفته تا فرزندان و نوادگان آن بزرگوار و از شخصیت های برجسته دینی گرفته تا نخبگان سیاست و قدرت .
در اعمال حسادت او تفاوتی بین زندگان و مردگان وجود نداشت چنانکه ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها اولین همسر گرامی رسول خدا صلی الله علیه وآله قبل از ازدواج عایشه با پیامبر صلیاللهعلیهوآله به لقاء حق جل شانه رسیده بود مورد حسادت او قرار میگرفت و خود در این باره چنین می گوید : ما غرت الی احد من نساء النبی ما غرت علی خدیجه و ما رایتها [۲]
یعنی : به هیچ یک از همسران پیامبر صلیاللهعلیهوآله به اندازه خدیجه حسادت نداشتم ، هر چند او را ندیده بودم .
عایشه بر خلاف علاقه شدید پیامبر صلی الله علیه وآله به دخترش فاطمه سلام الله علیها ، بر او نیز نتوانست نگاه محبت آمیز داشته باشد
ابن ابی الحدید مینویسد :
و کانت تکثر الشکوی من عائشة و یغشاها نساء المدینة و جیران بیتها فینقلن إلیها کلمات عن عائشة[۳]
بدگویی های او نسبت به فاطمه سلام الله علیها ، به قدری زیاد بود که زنان مدینه خبر بدگویی های او را به فاطمه سلام الله علیها می رساندند و ایشان خیلی از عایشه شکایت داشت.
جریان سازی اعتقادی
شاید مهمترین بخش زندگی عایشه را بتوان در دوران خلافت عثمان و امیرالمومنین علیه السلام یافت که بسیار نیز در مورد آن قلم فرسایی شده است . که با بر پایی جنگ جمل در برابر خلیفه الهی وقت خودش به بهانه ی خونخواهی عثمان – که در حیات او بسیار با او دشمن بود – برهه ی تاریکی در تاریخ به جای گذاشته است .
اما این بخش فعالیت اجتماعی عایشه است . ناهنجاری ها و جریان سازی های اعتقادی و فرهنگی عایشه را باید در زمان دو خلیفه اول پی گرفت . که شدت تخریب آن شاید به مراتب بیشتر از تمرد اجتماعی او و جنگ جمل باشد .
آن زمانی که به بهانه ی همسری رسول خدا صلی الله علیه وآله با همکاری شدید حکومت محل رجوع صحابه و تابعین در نقل حدیث بود و میراث حدیثی رسول خدا صلی الله علیه وآله را به گرایش و دلخواه خودش دستخوش تحریفات و غرض ورزی ها قرار داد .
تاریخ اسلام از ابتدای بعثت تا بیعت با یزید و اتفاقات هولناکی مثل کربلا و واقعه حره به درستی درک نخواهد شد مگر این که احادیث عایشه که از منابع مهم تاریخ صدر اسلام است با دقت مورد بررسی قرار بگیرد تا حقیقت آن به درستی درک شود .
همان زمانی که امام سجاد علیه السلام فرمودند در مکه و مدینه بیست نفر نیستند ما را دوست داشته باشند . [۴]
و از حسن بصری نقل شده است : اگر اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله به نزد شما بیایند جز قبله ، چیزی در بین شما نمیابند .[۵]
و نیز باید بخشی از ریشه های اعتقادی باطل علمای اهل سنت و عامه ایشان در طول تاریخ را در همین روایات مجعول و منقول از عایشه جست و جو کرد .
جایگاه عایشه در نقل حدیث
تاریخ گواه میدهد که عایشه بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله محل رجوع مردم بوده است و برای آنها نقل حدیث میکرده و حتی گاهی از خود فتوا نیز صادر میکرده است .
قبل از آنکه علل پیدایش این جایگاه را بررسی کنیم به چند گزارش تاریخی در مورد اهمیت جایگاه وی دقت کنید .
ابو موسی می گوید : «مَا کانَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وسلم یشُکونَ فِی شَیءٍ إِلَّا سَأَلُوا عَنْهُ عَائِشَةَ، فَیجِدُونَ عِنْدَهَا مِنْ ذَلِک عِلْمًا»[۶]
امری بر ما دشوار نمیشد جز آنکه به نزد عایشه میرفتیم و دانش آن را نزد او میافتیم
ابوسلمه بن عبدالرحمن میگوید : «مَا رَأَیتُ أَحَدًا أَعْلَمَ بِسُنَنِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وسلم، وَلَا أَفْقَهَ فِی رَأْی إِنِ احْتِیجَ إِلَی رَأْیهِ، وَلَا أَعْلَمَ بِآیةٍ فِیمَا نَزَلَتْ، وَلَا فَرِیضَةٍ مِنْ عَائِشَةَ»[۷]
هیچ کس را نسبت به سنت های رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دانا تر از عایشه ندیدم . او در رای و نظر از همه فقیه تر و در تفسیر آیات و احکام اعلم از همگان بود .
در روایتی محمود بن لبید صریحا بیان میکند که عایشه بعد رسول الله صلی الله علیه و آله فتوا میداد و خلفا به او رجوع میکردند .
وَکانَتْ عَائِشَةُ تُفْتِی فِی عَهْدِ عُمَرَ وَعُثْمَانَ إِلَی أَنْ مَاتَتْ، یرْحَمُهَا اللَّهُ، وَکانَ الْأَکابِرُ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وسلم عُمَرُ وَعُثْمَانُ بَعْدَهُ یرْسِلَانِ إِلَیهَا فَیسْأَلَانِهَا عَنِ السُّنَنِ»[۸]
این جایگاه برای عایشه به قدری برای آیندگان خوشایند بود که برای تثبیت این جایگاه و بهره تام از احادیث عایشه حدیثی جعل کردند : «خُذُوا شَطْر دِینِکم مِنَ الحُمَیرَاء» یعْنِی عَائِشَةَ[۹] نصف دینتان را از عایشه بگیرید
گرچه ابن حجر روایت را موضوع می داند و میگوید : لا أعرف له إسنادا [۱۰]
تثبیت جایگاه عایشه توسط خلفا
برخورد دو خلیفه ی اول در زمان خلافتشان با عایشه به گونه ای جایگاه وی را تثبیت کرد که نه تنها عایشه در صدر اسلام از میان ۹ همسر رسول خدا صلی الله علیه واله شاخص شد بلکه در جهان اسلام در ادوار تاریخ مورد توجه قرار گرفت و انظار به سوی او معطوف شد .
ابوبکر و عمر از هیچ یک از زنان رسول خدا صلی الله علیه و اله به جز عایشه در خواست فتوا نکردند و حتی اجازه این امر را به کسی ندادند . و این تنها عایشه بود که در موقعیت های گوناگون مورد سوال در مورد سنت رسول خدا صلی الله علیه و اله قرار میگرفت و از او فتوا میخواستند و به آن عمل میکردند .
ذهبی در سیر اعلام می نویسد :
«کانَتْ عَائِشَةُ قَدِ اسْتَقَلَّتُ بِالفَتْوَی فِی خِلَافَةِ أَبِی بَکرٍ وَعُمَرَ، وَإِلَی أَنْ مَاتَتْ»[۱۱]
برای تثبیت بیشتر این جایگاه حتی خلیفه دوم به بهانه محبت شدید رسول خدا صلی الله و آله به عایشه ! مستمری او را از بیت المال بیشتر از زنان دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آله میداد .
ذهبی در تاریخ الاسلام می نویسد :
«عَنْ مُصْعَبِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ: فَرَضَ عُمَرُ لأُمَّهَاتِ الْمِؤْمِنِینَ عَشْرَةَ آلافٍ، عَشْرَةَ آلافٍ، وَزَادَ عَائِشَةُ أَلْفَینِ، وَقَالَ:
أَنَّهَا حبیبة رسول الله صلی الله علیه وآله وَسَلَّمَ »[۱۲]
البته دادن این موقعیت ها به عایشه از سر علاقه و احترام به وی یا احترام به رسول خدا صلی الله علیه و آله نبوده است بلکه دختر ابوبکر به عنوان همسر پیامبر صلی الله علیه و آله بهترین گزینه برای تثبیت ، و جایگاه دادن به مقام خلافت غاصبین بوده است و به قول معروف بین عایشه و خلفا بده و بستون بوده است . و این آمد و شد ها برای هر دو طرف سودمند بوده است .
و در آینده بحث می کنیم که عایشه با جعل روایت چگونه به خلفا خوش خدمتی کرده است !
عایشه و تثبیت جایگاه خود
عایشه برای به دست آوردن جایگاهی مورد قبول و تثبیت جایگاه خود در جامعه ، با انگیزه حدیث سازی ، گاهی احادیث صحابه را رد میکرد و مدعی میشد که من به سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله آگاه تر هستم
در مستدرک حاکم نقل شده عایشه بعد نقل روایتی از ابوهریره او را فراخواند و با اعتراض به او گفت :
«یا أَبَا هُرَیرَةَ، مَا هَذِهِ الْأَحَادِیثُ الَّتِی تَبْلُغُنَا أَنَّک تُحَدِّثُ بِهَا عَنِ النَّبِی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ، هَلْ سَمِعْتَ إِلَّا مَا سَمِعْنَا؟ وَهَلْ رَأَیتَ إِلَّا مَا رَأَینَا؟»[۱۳]
یعنی : ابو هریره این سخنان چیست که به ما میرسد و می شنویم که تو انها را از پیامبر صلیاللهعلیهوآله روایت میکنی ؟ آیا تو چیزی جز آنچه ما شنیده ایم شنیده ای ؟ و آیا چیزی جز آنچه ما دیده ایم دیده ای؟
و حتی برای مخالفت کردن با روایات صحابه عملا وارد میدان می شده است .
وقتی عایشه از ابوهریره حدیثی شنید که رسول الله صلی الله علیه و آله نهی فرمودند از راه رفتن با یک لنگه کفش ، خودش عملا برای مخالفت با این روایت وارد میدان شد و در انظار با یک لنگه کفش راه رفت تا بگوید این روایت اشتباه است و من به سنت رسول الله صلی الله و اله آگاه تر هستم [۱۴]
موفقیت عایشه در تثبیت جایگاه نقل حدیث
تلاش های عایشه و خدمات دستگاه خلافت برای بالا بردن جایگاه اجتماعی وی به اندازه ای موفقیت آمیز بود که مکرر در تاریخ و احادیث عامه امده است که وقتی حدیثی را از صحابه می شنیدند . اگر باور نمیکردند یا معارض آن را شنیده بودند یا نیاز به توضیح بیشتری داشتند به عایشه رجوع میکردند .
برای نمونه احمد بن حنبل در مسندش از ابوهریره از قول رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روایتی نقل کرده است که :
اگر کسی بر جنازه ای نماز بخواند اجر او به اندازه یک قیراط است و اگر کسی در تشییع جنازه ای شرکت کند اجر او به اندازه دو قیراط است که یکی از انها اندازه کوه احد است .
وقتی خبر به ابن عمر میرسد او این کلام را بزرگنمایی ابوهریره دانست . و برای حل مسئله به دنبال عایشه میفرستد و عایشه کلام را از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تایید میکند .
با تایید عایشه مطلب چنان برای ابن عمر واضح میشود که حسرت میخورد تا به حال چه قدر ثواب از دست داده است . فَقَالَ ابْنُ عُمَرَ: لَقَدْ فَرَّطْنَا فِی قَرَارِیطَ کثِیرَةٍ[۱۵]
و در روایت مستدرک حاکم ابن عمر بعد از تایید عایشه با بیان عذر خواهی به ابوهریره میگوید :
یا أَبَا هُرَیرَةَ کنْتَ أَلْزَمَنَا لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ وَأَعْلَمَنَا بِحَدِیثِهِ[۱۶]
با دقتی در کتب حدیثی اهل سنت از میان همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله بیشترین احادیث را از عایشه میابیم به گونه ای که به تنهایی ۲۲۱۰ روایت از وی نقل شده و این در حالی ست که از ۸ همسر دیگر رسول خدا صلی الله علیه وآله تنها ۶۱۲ حدیث نقل شده است . و حتی به گواه تاریخ برخی از همسران مثل ام سلمه سال های بیشتری در کنار رسول خدا صلی الله علیه وآله زندگی کرده اند.
حال آیا این تعداد از احادیث و همت دستگاه خلافت برای رجوع به عایشه مقداری مشکوک به نظر نمی رسد و نیاز به بررسی و پالایش احادیث وی نیست ؟
اگر بخواهیم به صورت دقیق انگیزه های جعل حدیث توسط عایشه را بررسی کنیم به موارد متعددی دست پیدا خواهیم کرد . ما در این نوشتار ابتدائا فقط به برخی از مهمترین انگیزه های عایشه در جعل روایات اشاره ای میکنیم و بعد به بررسی و توضیح آنها میپردازیم .
انگیزه های جعل حدیث توسط عایشه
- تسویه حساب های شخصی عایشه توسط جعل حدیث از لسان رسول الله صلی الله علیه و آله
- شخصیت سازی و بازیابی آبروی از دست رفته خودش
- تحکیم جایگاه غاصبانه خلافت خلیفه اول و دوم
- تزلزل جایگاه نبوت و شخص رسول خدا صلی الله علیه و آله برای همسان سازی خلفا با پیامبر صلی الله علیه و آله
تسویه حساب های شخصی
موقعیت والا و مقبولیت قابل توجهی که برای عایشه در جامعه اسلامی زمان خلفا درست شده بود بار دیگر کینه ها و حسادت هایش او را بر آن میداشت که با جعل و نقل احادیثی از اندرونی زندگی خود با رسول الله صلی الله علیه و آله پرده بردارد تا در رقابت های زنانه با دیگر زنان رسول الله عقب نیفتند .
عایشه که هیچگاه در طول زندگیش با رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله مورد توجه خاص و محبت آن حضرت قرار نگرفت و بلکه حتی رسول خدا صلی الله علیه و آله بارها از او شکایت کرده بود . این مسئله او را بر آن وا میداشت تا عکس العمل های شدیدی نسبت به زنان مورد علاقه رسول خدا صلی الله علیه و آله مثل ماریه ، زینب بن جحش و خدیجه سلام الله علیهما از خود نشان دهد .
قبل از آنکه به بررسی آن روایات بپردازیم حساسیت و حسادت عایشه نسبت به همسران مورد علاقه پیامبر صلیاللهعلیهوآله را در روایاتی بیان میکنیم .
عایشه و زینب بنت جحش
حاکم در مستدرکش بیان میکند که ایه ۳۷ احزاب در مورد تزویج زینب در خانه عایشه نازل شد . و او میگوید بعد نزول ایه خیالات وجودم را فرا گرفت زیرا وصف جمال و زیبایی اش را شنیده بودم .
فَأَخَذَنِی مَا قَرُبَ وَمَا بَعُدَ لِمَا کانَ بَلَغَنِی مِنْ جَمَالِهَا وَأُخْرَی هِی أَعْظَمُ الْأُمُورِ وَأَشْرَفُهَا مَا صَنَعَ اللَّهُ لَهَا زَوَّجَهَا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مِنَ السَّمَاءِ»
وَقَالَتْ عَائِشَةُ: «هِی تَفْخَرُ عَلَینَا بِهَذَا»[۱۷]
و با خود گفتم او با چنین ویژگی هایی بر ما مباهات میکند .
در روایت دیگری نیز از عایشه نقل شده است :
« لم یکن أحد من نساء النَّبِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ تسامینی فِی حسن المنزلة عنده غیر زینب بنت جحش»[۱۸]
هیچ زنی در حسن منزلت به درجه من نمیرسید مگر زینب بنت جحش .
عایشه و ماریه
عایشه میگوید : «مَا غِرْتُ عَلَی امْرَأَةٍ إِلَّا دُونَ مَا غِرْتُ عَلَی مَارِیةَ؛ وَذَلِک أَنَّهَا کانَتْ جَمِیلَةً مِنَ النِّسَاءِ جَعْدَةً ، وَأُعْجِبَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وسلم
بر هیچ زنی مانند ماریه حسادت نکردم زیرا او بسیار زیبا بود و مویی مجعد داشت و پیامبر صلیاللهعلیهوآله بسیار او را دوست داشت .
وَکانَ رَسُولُ اللَّهِ مُعْجَبًا بِأُمِّ إِبْرَاهِیمَ وَکانَتْ بَیضَاءَ جَمِیلَةً[۱۹]
پیامبر صلیاللهعلیهوآله بسیار ام ابراهیم ( ماریه ) را دوست داشت و او سفید و زیبا بود .
عایشه و ام المومنین خدیجه سلام الله علیها
به شهادت تاریخ و روایات فریقین ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها محبوب ترین همسر در نزد رسول خدا صلی الله علیه و اله بوده است تا جایی که تازمان حیات ایشان رسول الله صلی الله علیه واله با هیچ کس ازدواج نکرده است
و همین موضوع بهترین دستاویز برای ابراز حسادت های ریشه دار عایشه بوده است
در روایتی از مسند احمد وارد شده وقتی با ذکر خیر حضرت خدیجه سلام الله علیها توسط رسول خدا صلی الله علیه و اله حسادت عایشه بر انگیخته شد با بی ادبی گفت : چه قدر از آن پیرزن بی دندان قریشی یاد میکنی؟ مدتهاست که او مرده و خدا بهتر از او را به تو ارزانی داشته .
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله با عصبانیت فرمود : «مَا أَبْدَلَنِی اللهُ عَزَّ وَجَلَّ خَیرًا مِنْهَا»[۲۰]
هرگز خدا نیکو تر از او را به من نداده است .
اگر از اظهار حسادت ها و آزار و اذیت ها و برخورد های فیزیکی عایشه نسبت به هوو هایش چشم پوشی کنیم که بحث در مورد آن مجالی بسیار میطلبد . وی برای مقابله با آنها و برای اینکه نشان دهد او نیز مورد محبت رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است دست به جعل روایاتی شرم آور از خلوت خود با پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله زده است .
ما قبل از بیان این روایات از کتب صحیح اهل سنت از خوانندگان عزیز عذرخواهی میکنیم .
صورت پیامبر بر ران های عایشه !
در سنن ابی داوود از عایشه روایت شده است :
«قالتْ: أُخبِرُک بما صنعَ رسولُ الله – صلی الله علیه وسلم -: دخلَ فمضی إلی مَسجِدِه -تعنی مَسجِدَ بَیتِهِ- فلم ینصَرِف حتَّی غَلَبَتنی عَینی وأوجَعَه البَردُ، فقال: (ادْنی منِّی)، فقلتُ: إنِّی حائِضٌ، فقال: “وإنْ، اکشِفی عن فَخِذَیک”، فکشفتُ فَخِذَی، فوَضَعَ خَدَّهُ وصَدرَه علی فَخِذَی، وحَنَیتُ علیه حتَّی دَفِئَ ونامَ . [۲۱]
ایا به تو خبر بدهم از آنچه رسول الله صلی الله علیه و آله انجام داده است ؟ او وارد منزل شد و به محل نمازش رفت تا اینکه من خوابم برد . سرما او را آزار داد پس فرمود : نزدیک من بیا ! من گفتم در حال عادت هستم . فرمود : بیا اگر چه عادت باشی . و رانت هایت را برای من عریان کن . سپس گونه و سینه اش را بر ران های من گذاشت و من بر روی او خم شدم تا گرم شد و خوابید .
بوسیدن عایشه در حال روزه !
این روایات شنیع را علمای اهل سنت در کتب مختلفشان نقل کرده اند و ما به چند روایت اکتفا میکنیم .
«حَدَّثَنَا عَفَّانُ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ دِینَارٍ، عَنْ سَعْدِ بْنِ أَوْسٍ، عَنْ مِصْدَعٍ أَبِی یحْیی الْأَنْصَارِی، عَنْ عَائِشَةَ، ” أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ، کانَ یقَبِّلُهَا وَهُوَ صَائِمٌ، وَیمُصُّ لِسَانَهَا»
ابی یحیی انصاری از عایشه نقل میکند که رسول الله صلی الله علیه وآله در حالی که روزه بود مرا میبوسید و زبان مرا میمکید .!!!
در روایت دیگری مسروق از عایشه نقل میکند
عَنْ مَسْرُوقٍ، قَالَ: قَالَتْ عَائِشَةُ ” إِنْ کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ لَیظَلُّ صَائِمًا، ثُمَّ یقَبِّلُ مَا شَاءَ مِنْ وَجْهِی حَتَّی یفْطِرَ.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله در حال روزه مدام هر چه میخواست مرا میبوسید تا افطار شود .!!
ملاحظه میفرمایید عایشه برای اینکه ثابت کند رسول خدا صلی الله علیه و آله همانطور که به دیگر همسرانش محبت داشته است به او نیز محبت داشته بلکه محبت پیامبر صلیاللهعلیهوآله به او سرآمد بوده است ، دست به چه یاوه گویی هایی زده است . و در طول قرون علمای اهل سنت بدون هیچ اغماضی از روایات عایشه که تناقض واضح با برخی اصول و فروع دین دارد این روایات را نقل کرده اند .
شخصیت سازی و بازیابی آبروی از دست رفته
آزار ها و اذیت های عایشه نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و اله آنقدر موارد متعددی دارد که نه تنها رسول الله با ضربه دست او را تادیب کرد و پدرش ابوبکر به او حمله کرد تا او را سیلی بزند بلکه خداوند متعال در قرآن کریم عایشه را به خاطر آزار رسول خدا صلی الله علیه و آله دعوت به توبه میکند.
برخورد شدید رسول الله با عایشه
در روایات متعدد از قول عایشه نقل شده است وقتی پیامبر صلی الله علیه و اله شبانه برای مناجات میرفت حسادت زنانه من گل میکرد و گمان میکردم او به نزد زن های دیگرش میرود و او را تا بقیع تعقیب میکردم .
مسند احمد از عایشه نقل میکند در یکی از این تعقیب های شبانه وقتی پیامبر صلی الله علیه و اله متوجه من شد به دنبال من آمد و من تا منزل و حجره دویدم . وقتی پیامبر صلیاللهعلیهوآله داخل حجره شد و اعتراف کردم که من او را تعقیب میکردم . «فَلَهَزَنِی فِی ظَهْرِی لَهْزَةً، أَوْجَعَتْنِی»[۲۲] چنان با دست به پشت من زد که من احساس درد کردم
حمله ابوبکر به عایشه
نسایی در کتاب خصائصش نقل میکند :
روزی ابوبکر صدای عایشه را شنید که با تندی و بلندی به پیامبر صلی الله علیه و آله میگوید :
لقد علمت أَن علیا أحب إِلَیک من أبی
فهمیدم که علی علیه السلام از پدر من نزد تو محبوب تر است .
فَأَهوی إِلَیهَا أَبُو بکر لیلطمها وَقَالَ یا ابْنة فُلَانَة أَرَاک ترفعین صَوْتک علی رَسُول الله صلی الله عَلَیهِ وَسلم فأمسکه رَسُول الله صلی الله عَلَیهِ وَسلم وَخرج أَبُو بکر مغضبا»[۲۳]
ابوبکر، به دخترش عایشه حمله برد تا سیلی به رخسارش بزند و به او گفت: ای دختر فلانه! میبینم که تو برسر رسول خدا صلی الله علیه و آله فریاد میزنی! رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در این حالت جلوی ابوبکر را گرفت. ابوبکر، خشمگین شد و از منزل بیرون رفت.
دستور خدا به توبه عایشه
صحیح بخاری در روایتی نقل میکند که ایات سوره تحریم و توبیخ خداوند در شان عایشه و حفصه نازل شده است .
حَدَّثَنِی الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ صَبَّاحٍ: حَدَّثَنَا حَجَّاجٌ، عَنِ ابْنِ جُرَیجٍ قَالَ: زَعَمَ عَطَاءٌ أَنَّهُ سَمِعَ عُبَیدَ بْنَ عُمَیرٍ یقُولُ: سَمِعْتُ عَائِشَةَ رَضِی اللهُ عَنْهَا أَنَّ النَّبِی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ «کانَ یمْکثُ عِنْدَ زَینَبَ بِنْتِ جَحْشٍ وَیشْرَبُ عِنْدَهَا عَسَلًا، فَتَوَاصَیتُ أَنَا وَحَفْصَةُ أَنَّ أَیتَنَا دَخَلَ عَلَیهَا النَّبِی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ، فَلْتَقُلْ إِنِّی أَجِدُ مِنْک رِیحَ مَغَافِیرَ، أَکلْتَ مَغَافِیرَ، فَدَخَلَ عَلَی إِحْدَاهُمَا فَقَالَتْ لَهُ ذَلِک، فَقَالَ: لَا، بَلْ شَرِبْتُ عَسَلًا عِنْدَ زَینَبَ بِنْتِ جَحْشٍ، وَلَنْ أَعُودَ لَهُ. فَنَزَلَتْ {یا أَیهَا النَّبِی لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللهُ لَک} إِلَی {إِنْ تَتُوبَا إِلَی اللهِ} لِعَائِشَةَ وَحَفْصَةَ {وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِی إِلَی بَعْضِ أَزْوَاجِهِ} لِقَوْلِهِ: بَلْ شَرِبْتُ عَسَلًا.»[۲۴]
خلاصه ترجمه :
عایشه میگوید : پیامبر صلی الله علیه و آله نزد زینب بنت جحش عسلی خورد و به نزد من آمد . من از روی حسادت گفتم : مغافیر [۲۵]خورده ای ؟ بوی مغافیر میدهی ! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : نه نزد زینب عسلی خورده ام که دیگر نمیخورم . که این ایات نازل گردید : {یا أَیهَا النَّبِی لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللهُ لَک} إِلَی {إِنْ تَتُوبَا إِلَی اللهِ}
ای پیامبر چیزی را که ما بر تو حلال کرده ایم بر خود حرام میکنی ؟ تا اینجا که : اگر شما دو زن توبه کنید یعنی عایشه و حفصه .
با این اوصافی که از عایشه در قرآن و روایات بیان شده است و اجمالا چند مورد را از نظر خوانندگان محترم گذراندیم . عایشه نه تنها نمی تواند جایگاه اجتماعی خاصی پیدا کند بلکه باید منفور و مورد مذمت مسلمین باشد زیرا مورد مذمت کتاب خدا و لسان رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است . لذا باید برای این مشکل چاره ای بیندیشد و دستاویز روایات جعلی در شان و فضیلت خودش بشود .
حال به چند روایتی که عایشه با زیرکی برای آبروی خود چاره جویی کرده و دست به جعل آنها زده است اشاره میکنیم .
مژده به پیامبر صلیاللهعلیهوآله به آمدن عایشه
در صحیح بخاری و دیگر کتب عایشه در فضیلت خودش اینگونه نقل میکند :
«قَالَ لِی رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ: رَأَیتُک فِی الْمَنَامِ یجِیءُ بِک الْمَلَک فِی سَرَقَةٍ مِنْ حَرِیرٍ، فَقَالَ لِی هَذِهِ امْرَأَتُک، فَکشَفْتُ عَنْ وَجْهِک الثَّوْبَ، فَإِذَا أَنْتِ هِی، فَقُلْتُ: إِنْ یک هَذَا مِنْ عِنْدِ اللهِ یمْضِهِ.»[۲۶]
یعنی : پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود : در خواب دیدم فرشته ای تو را در پارچه ای از حریر برای من آورد ! و به من گفت این همسر توست …. لذا گفتم : اگر این از سوی خدا باشد به انجامش می رساند .
عایشه جبرئیل را میبیند
در صحیح بخاری از عایشه روایت شده است :
«أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ لَمَّا رَجَعَ یوْمَ الْخَنْدَقِ وَوَضَعَ السِّلَاحَ وَاغْتَسَلَ فَأَتَاهُ جِبْرِیلُ وَقَدْ عَصَبَ رَأْسَهُ الْغُبَارُ فَقَالَ: وَضَعْتَ السِّلَاحَ فَوَاللهِ مَا وَضَعْتُهُ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ: فَأَینَ. قَالَ: هَا هُنَا وَأَوْمَأَ إِلَی بَنِی قُرَیظَةَ. قَالَتْ: فَخَرَجَ إِلَیهِمْ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ.»[۲۷]
خلاصه ترجمه : وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله از جنگ خندق بازگشت و سلاح بر زمین نهاد . جبرییل با چهره ای غبار آلود نزد او آمد و گفت : سلاح بر زمین نهادی ؟ والله من هنوز سلاح بدست دارم برخیز و به سوی بنی قریظه برو …
ملاحظه فرمودید عایشه چگونه برای خود چهره ای ملکوتی درست کرد . و محدثین اهل سنت با ذوق و شوق فراوان آن را نقل کرده اند .
آیا با اینگونه احادیث که عایشه را از آسمان در پارچه ای حریر به پبامبر خدا صلی الله علیه و آله قبل ازدواج مژده داده اند و او آنقدر در معنویت به اوج رسیده است که ملک مقرب خداوند ، جبرییل را از نزدیک با گرد و غبار صورت مشاهده میکند در حالیکه کمتر کسی چنین ادعایی کرده است .
باز هم به ذهن خطور میکند که خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآله از او ناراضی باشند و جایگاهش جز بهشت باشد !!!
تحکیم جایگاه غاصبانه خلافت خلیفه اول و دوم
همانطور که در گذشته عرض شد ما بین عایشه و خلفا معامله ای وجود داشته است . همانطور که ابوبکر و عمر خانه ی او را محل فتوا و رجوع مردم قرار داده بودند و جایگاه اجتماعی وی را به هر ترفندی حفظ و ارتقا داده بودند . حالا نوبت عایشه است تا بوسیله ی این جایگاه اجتماعی الطاف خلفای غاصب را جبران کند و در برابر اینهمه لطف و عنایت بیکران آنها قدمی بردارد .
تعیین ابوبکر برای خلافت
عایشه خوش خدمتی خودش را به پدرش و دستگاه خلافت اینگونه اظهار میکند که حدیث معروف قلم و قرطاس را که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در لحظات پایانی عمر شریفش برای تاکید جانشینی علی بن ابی طالب علیه السلام که قبلا بارها تذکر داده بود و سه ماه قبل در جریان غدیرخم به طور عمومی از مردم بیعت گرفته بود قلم و کاغذی درخواست کرد اما عمر به حضرتش تهمت هذیان زد و درخواست او را رد کردند. در شان پدرش ابوبکر میخواند
ابوداود طیالسی روایت را از عایشه اینگونه نقل میکند :
عَنْ عَائِشَةَ ، قَالَتْ: «قَالَ لِی رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ فِی مَرَضِهِ الَّذِی مَاتَ فِیهِ: ادْعِی لِی عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ أَبِی بَکرٍ، أَکتُبُ لِأَبِی بَکرٍ کتَابًا لَا یخْتَلَفُ عَلَیهِ بَعْدِی ثُمَّ قَالَ: دَعِیهِ، مَعَاذَ اللهِ أَنْ یخْتَلِفَ الْمُؤْمِنُونَ فِی أَبِی بَکرٍ»[۲۸]
عمر با غیرت تر از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله
عایشه برای خدمت به دستگاه خلافت و بالا بردن جایگاه خلفا از هیچ چیزی دریغ نمیکند و حتی معاذ الله رسول خدا صلی الله علیه و آله را بی غیرت جلوه میدهد.
مسلم در صحیحش از عایشه اینگونه نقل میکند :
عَنْ عَائِشَةَ « أَنَّ أَزْوَاجَ رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ کنَّ یخْرُجْنَ بِاللَّیلِ إِذَا تَبَرَّزْنَ إِلَی الْمَنَاصِعِ وَهُوَ صَعِیدٌ أَفْیحُ، وَکانَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ یقُولُ لِرَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ: احْجُبْ نِسَاءَک! فَلَمْ یکنْ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ یفْعَلُ، فَخَرَجَتْ سَوْدَةُ بِنْتُ زَمْعَةَ زَوْجُ النَّبِی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ لَیلَةً مِنَ اللَّیالِی عِشَاءً، وَکانَتِ امْرَأَةً طَوِیلَةً، فَنَادَاهَا عُمَرُ: أَلَا قَدْ عَرَفْنَاک یا سَوْدَةُ! حِرْصًا عَلَی أَنْ ینْزَلَ الْحِجَابُ. قَالَتْ عَائِشَةُ: فَأَنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ الْحِجَابَ .»[۲۹]
ترجمه :
عایشه میگوید: زنان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شبانه برای قضای حاجت به زمین وسیعی که در خارج مدینه بود، میرفتند. عمر بن خطاب به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میگفت: زنانت را بپوشان، اما رسول خدا صلیاللهعلیهوآله گوش فرا نمیداد تا اینکه شبی سوده برای قضای حاجت خارج شد، وی زنی بلند قامت بود، عمر او را دید و فریاد زد: ای سوده ما تو را شناختیم، (عایشه ادامه میدهد و میگوید): این کار عمر بخاطر این بود که حریص بر نزول آیه حجاب بود، خدا نیز (بخاطر خواسته قلبی او) آیه حجاب را نازل نمود.
تزلزل جایگاه نبوت و شخص رسول خدا صلی الله علیه و آله برای همسان سازی خلفا با پیامبر
هر چند که عایشه و دیگران برای خلفای غاصب فضیلت تراشی کنند و هر آنچه در شان و فضیلت علی بن ابی طالب علیه السلام وارد شده بود عینا برای آنها جعل کنند اما باز مشکل دیگری وجود دارد و آنهم مطاعن ، رذائل و صفات نقصی که در درون آنها ریشه دوانده بود و با وجود این نقص ها جایگاه جانشینی پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله برای آنها متزلزل میشد .
چرا که در عقل و عرف و شرع کسی شایستگی جانشینی یک پیامبر الهی صلیاللهعلیهوآله را دارد که از هر جهتی به صفات وی نزدیک تر باشد و این علی بن ابی طالب علیه السلام بود که در آیه مباهله از سمت خداوند به عنوان نفس رسول الله صلی الله علیه وآله معرفی شده بود .
تنها راهی که برای خلفا و طرفداران مکتب سقیفه باقی مانده بود همسان سازی رسول الله صلی الله علیه و آله با خلفا بود . درست است که از طرفی فضائلی برای آنها جعل شد اما این کفایت نمیکرد چون این فضائل در کنار نقص های آشکاری بود که مانع از رسیدن آنها به درجه و مرتبه و بلندی رسول خدا صلی الله علیه و آله بود لذا تنها راه باقی مانده این بود که پیامبر را از جایگاه خودش به زیر بکشند و او را از مقام پیامبری به یک انسان عادی و معمولی جلوه دهند تا بلکه روایات جعلی دستور پیامبر صلیاللهعلیهوآله مبنی بر رجوع به ابوبکر و عمر مقداری باور پذیر تر بشود .
به بیانی دیگر کاری که عایشه به نحو احسن آن را انجام داد این بود که دو جایگاه عرشی و فرشی را به یکدیگر رساند . یعنی با جعل فضائل دروغ ابوبکر و عمر را از جایگاه فرشی ، رفعت داد و با جعل منقصت برای رسول خدا صلی الله علیه و آله به ظاهر ایشان را از جایگاه عرشی خود تنزل داد .
به عنوان نمونه به چند روایت اشاره میکنیم
راهنمایی جبران ناپذیر پیامبر
«عَنْ عَائِشَةَ. أَنّ النَّبِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ مَرَّ بِقَوْمٍ یلَقِّحُونَ. فَقَالَ “لَوْ لَمْ تَفْعَلُوا لَصَلُحَ” قَالَ فَخَرَجَ شِیصًا. فَمَرَّ بِهِمْ فَقَالَ “مَا لِنَخْلِکمْ؟ ” قَالُوا: قُلْتَ کذَا وَکذَا. قَالَ “أَنْتُمْ أَعْلَمُ بِأَمْرِ دُنْیاکمْ”»[۳۰]
مسلم از عایشه نقل میکند : پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله از کنار قومی گذشت که مشغول گرد افشانی درختان خرما بودند . پیامبر صلیاللهعلیهوآله به آنها گفت اگر این کار نکنید برایتان بهتر است . گویند : محصول آن سال خشکید . پیامبر صلیاللهعلیهوآله سوال کرد درخت هایتان چه شد ؟ گفتند : تو خود گفتی چنین و چنان کنید ! پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود : شما به امور دنیایی خودتان آگاه تر هستید .!!!
کدام مخلوقی دیگر به چنین پیامبری اطمینان میکند ؟!! پیامبری که دارای مقام عصمت هست به کجا تنزل میدهند ؟! و سوال مهم تر این است که به چه علت او را از مقامش حتی نه به حد یک انسان عادی بلکه پایین تر از آن تنزل میدهند ؟!! چرا که تمام مردمان شبه جزیره عربستان میدانند برای باروری درخت خرما باید گردافشانی صورت بگیرد و پیامبر خدایی که در همان منطقه زندگی میکند نمیداند !
زنان آوازه خوان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله
بار دیگر عایشه برای تخریب چهره رسول خدا صلی الله علیه و آله دست به جعل روایتی شرم آور میزند و جناب بخاری آن را در کتاب صحیح ! خودش نقل میکند
عَنْ عَائِشَةَ رَضِی اللهُ عَنْهَا قَالَتْ: «دَخَلَ أَبُو بَکرٍ وَعِنْدِی جَارِیتَانِ مِنْ جَوَارِی الْأَنْصَارِ، تُغَنِّیانِ بِمَا تَقَاوَلَتِ الْأَنْصَارُ یوْمَ بُعَاثٍ[۳۱]، قَالَتْ: وَلَیسَتَا بِمُغَنِّیتَینِ، فَقَالَ أَبُو بَکرٍ: أَمَزَامِیرُ الشَّیطَانِ فِی بَیتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ؟ وَذَلِک فِی یوْمِ عِیدٍ، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ: یا أَبَا بَکرٍ، إِنَّ لِکلِّ قَوْمٍ عِیدًا، وَهَذَا عِیدُنَا»[۳۲]
عایشه میگوید : ابوبکر به منزل ما داخل شد در حالی که دو کنیز آوازه خوان ، آواز روز بعاث را میخواندند. ابوبکر گفت ابزار شیطان در خانه رسول خدا ؟ پیغمبر فرمود : ( رهایشان کن ) هر قومی برای خود عیدی دارند و امروز روز عید ماست.
پیامبر آیه قرآن را فراموش میکند
در روایتی از صحیحه بخاری از عایشه اینطور نقل شده است :
عَنْ عَائِشَةَ رَضِی اللهُ عَنْهَا قَالَتْ: «سَمِعَ النَّبِی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ رَجُلًا یقْرَأُ فِی الْمَسْجِدِ فَقَالَ: یرْحَمُهُ اللهُ، لَقَدْ أَذْکرَنِی کذَا وَکذَا آیةً، مِنْ سُورَةِ کذَا»[۳۳]
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روزی وارد مسجد شد و شنید که مردی آیاتی از قرآن کریم را میخواند؛ پس گفت: خداوند او را رحمت کند، به درستی که او فلان و فلان آیه را از فلان سوره به یادم آورد.
علاوه بر اینکه این روایت با مقام عصمت منافات دارد . قطعا اطمینان خاطر مردم را نسبت به یک پیامبر الهی مکدر میکند و از جایگاه خود فرو مینشیند .
اصلا از کجا معلوم که آیات دیگری را که خدا به رسولش نازل کرده است او آنها را نیز فراموش نکرده باشد و ما از وجود آیات بیبهره نشده باشیم؟
دستیابی به سر جعل این حدیث از جانب عایشه خیلی امر مشکل و پیچیده ای نیست . زیرا در کتب اهل سنت وارد شده است که ۱۲ سال طول کشید تا عمر سوره بقره را یاد بگیرد .و به شکرانه آن چندین شتر ذبح کرد .
«عن ابن عمر قال: تعلم عمر بن الخطاب رضی الله عنه البقرة فی إثنی عشرة سنة فلما أتمها نحر جزورا»[۳۴]
بسیار ساده است برای اینکه این کند ذهنی خلیفه ناحق رسول خدا صلی الله علیه و آله را توجیه کنند نقص حافظه را به پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز نسبت میدهند.
پینوشتها:
[۱] 34 احزاب
[۲] «صحیح البخاری» (۵/ ۳۸ ط السلطانیة)
[۳] شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید ؛ ج۹ ؛ ص۱۹۳
[۴] مَا بِمَکةَ وَ الْمَدِینَةِ عِشْرُونَ رَجُلًا یحِبُّنَا بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۴۶، ص: ۱۴۳
[۵] قَالَ الْحَسَنُ الْبَصْرِی: «لَوْ خَرَجَ عَلَیکمْ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ مَا عَرَفُوا مِنْکمْ إِلَّا قِبْلَتَکمْ» «جامع بیان العلم وفضله» (۲/ ۱۲۲۲)
[۶] «الطبقات الکبری ط دار صادر» (۲/ ۳۷۵)
[۷] همان
[۸] همان
[۹] «النهایة فی غریب الحدیث والأثر» (۱/ ۴۳۸)
[۱۰] «تفسیر القرآن العظیم – السخاوی» (۱/ ۵۳۲)
[۱۱] «سیر أعلام النبلاء – ط الرسالة» (۵/ ۵۵)
[۱۲] «تاریخ الإسلام – ت تدمری» (۴/ ۲۵۱)
[۱۳] «المستدرک علی الصحیحین للحاکم – ط العلمیة» (۳/ ۵۸۲)
[۱۴] «وَأَخْرَجَ التِّرْمِذِی بِسَنَدٍ صَحِیحٍ عَنْ عَائِشَةَ أَنَّهَا کانَتْ تَقُولُ لَأُخِیفَنَّ أَبَا هُرَیرَةَ فَیمْشِی فِی نَعْلٍ وَاحِدَة» «فتح الباری لابن حجر» (۱۰/ ۳۱۰)
[۱۵] «مسند أحمد» (۱۶/ ۲۸۶ ط الرسالة)
[۱۶] «المستدرک علی الصحیحین للحاکم – ط العلمیة» (۳/ ۵۸۴)
[۱۷] «المستدرک علی الصحیحین للحاکم – ط العلمیة» (۴/ ۲۵)
[۱۸] «الاستیعاب فی معرفة الأصحاب» (۴/ ۱۸۵۰)
[۱۹] «الطبقات الکبری ط دار صادر» (۸/ ۲۱۳)
[۲۰] «مسند أحمد» (۴۱/ ۳۵۶ ط الرسالة)
[۲۱] «سنن أبی داود» (۱/ ۱۹۳ ت الأرنؤوط)
[۲۲] «مسند أحمد» (۴۳/ ۴۴ ط الرسالة)
[۲۳] «خصائص علی» (ص۱۲۶)
[۲۴] «صحیح البخاری» (۷/ ۴۴ ط السلطانیة)
[۲۵] مغافیر صمغ درختی است که شیرین و بدبو است.
[۲۶] «صحیح البخاری» (۷/ ۱۴ ط السلطانیة)
[۲۷] «صحیح البخاری» (۴/ ۲۱ ط السلطانیة)
[۲۸] «مسند أبی داود الطیالسی» (۳/ ۱۰۴)
[۲۹] «صحیح مسلم» (۷/ ۷ ط الترکیة)
[۳۰] «صحیح مسلم» (۷/ ۹۵ ط الترکیة)
[۳۱] روز بعاث روز نبرد میان قبیله اوس و خزرج بوده که در آن روز قبیله اوس بر قبیله خزرج پیروز شده است .
[۳۲] «صحیح البخاری» (۲/ ۱۷ ط السلطانیة)
[۳۳] «صحیح البخاری» (۶/ ۱۹۳ ط السلطانیة)
[۳۴] «شعب الإیمان» (۲/ ۳۳۱ ت زغلول)
فهرست منابع
- قرآن کریم
- مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار (ط – بیروت) – بیروت، چاپ: دوم، ۱۴۰۳ ق.
- البخاری الجعفی ، محمد بن اسماعیل ، صحیح البخاری ، السلطانیة – مصر، الطبعة الأولی عام ۱۴۲۲ هـ
- أبو الحسین ، مسلم بن الحجاج ، الجامع الصحیح «صحیح مسلم» ، دار الطباعة العامرة – ترکیا
- أبو عمر ، یوسف بن عبد البر، جامع بیان العلم وفضله ، دار ابن الجوزی – السعودیة ، الطبعة: الأولی، ۱۴۱۴ هـ
- أبو عبد الله ، محمد بن سعد ، الطبقات الکبری ، دار صادر – بیروت ، الطبعة: الأولی، ۱۹۶۸ م
- ابن الأثیر ، مجد الدین أبو السعادات المبارک ، النهایة فی غریب الحدیث والأثر ، المکتبة العلمیة – بیروت
- السخاوی المصری ، أبو الحسن علی بن محمد ، تفسیر القرآن العظیم ، دار النشر للجامعات، الطبعة: الأولی، ۱۴۳۰ هـ
- الذهبی ، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان ، سیر اعلام النبلاء ، الناشر: مؤسسة الرسالة ، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۵ هـ
- الذهبی ، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان ، تاریخ الإسلام ، دار الکتاب العربی- بیروت ، الطبعة: الثانیة، ۱۴۱۳ هـ
- الحاکم النیسابوری ، أبو عبد الله محمد بن عبد الله ، المستدرک علی الصحیحین للحاکم ، ط العلمیة – بیروت ، الطبعة: الأولی، ۱۴۱۱
- القرطبی ، أبو عمر یوسف بن عبد الله ، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب ، دار الجیل- بیروت ، الطبعة: الأولی، ۱۴۱۲ هـ
- أبو الفضل العسقلانی ، أحمد بن علی بن حجر ، فتح الباری لابن حجر ، دار المعرفة – بیروت، ۱۳۷۹
- أبو عبد الله ، أحمد بن محمد بن حنبل ، مسند أحمد ، مؤسسة الرساله ، الطبعة: الأولی، ۱۴۲۱ هـ
- أبو داود ، سلیمان بن الأشعث الأزدی السجستانی، سنن أبی داود ، دار الرسالة العالمیة ، الطبعة: الأولی، ۱۴۳۰ هـ
- النسائی ، أبو عبد الرحمن أحمد بن شعیب ، خصائص أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب ، مکتبة المعلا – الکویت ، الطبعة: الأولی، ۱۴۰۶
- أبو داود الطیالسی ، سلیمان بن داود ، مسند أبی داود الطیالسی ، دار هجر – مصر ، الطبعة: الأولی، ۱۴۱۹ هـ
- أبو بکر ، أحمد بن الحسین البیهقی ، شعب الایمان ، دار الکتب العلمیة، بیروت- لبنان ، الطبعة: الأولی، ۱۴۲۱ هـ
- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید – قم، ۱۳۷۸-۱۳۸۳ ش.