چکیده
زیارت امام حسین علیه السلام از جمله اعمال با فضیلتی است که توسط ائمه اطهار علیهم السلام در زمانهای مختلف به آن توصیه شده است. از جمله این زمانها زیارت حضرت در ماه رجب است. در فرازی از زیارت حضرت در این ماه، ایشان به باب حطه تعبیر شدهاند.
این عبارت ریشه قرآنی دارد که جایگاهی مقدس و سنگ محکی برای قوم بنی اسرائیل بود.
در روایات فریقین اهل بیت پیامبر علیهم السلام به باب حطه در این امت معرفی شدهاند که از جمله آنان حضرت سیدالشهداء علیه السلام هستند.
با نگاهی به روایات، و همین طور مباحث تاریخی برای ما روشن میشود که حضرت سیدالشهداء علیه السلام یک شاخص و یک مسیر هدایت و طریقی مستقیم برای امت اسلامی بودهاند که هر کس به ایشان تمسک کرد به هدایت و سعادت ابدی رسید و هر کس از ایشان دوری کرد به هلاکت افتاد.
کلیدواژگان: باب حطه / زیارت / سیدالشهداء / آمرزش / هلاکت
مقدمه
ماه رجب، هفتمین ماه از ماههای قمری و نخستین ماه از ماههای حرام است.
یکی از اعمال مستحب که در این ماه سفارش شده است، زیارت امام حسین علیه السلام در اين ماه می باشد.
زیارت امام حسین علیه السلام از بافضیلتترین اعمال نزد شیعیان است و در جوامع روایی شیعه فضیلتها و ثوابهای بسیاری برای این کار ذکر شده است.
از جمله این ثواب ها که مربوط به اول ماه رجب است در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده که میفرماید: من زار الحسين بن علي عليهما السلام في أول يوم من رجب غفر الله له البتة[۱]
هر كه زيارت كند حسين بن على عليهما السلام را در روز اول رجب بيامرزد خداوند عالم او را البته.
لذا علمای شیعه مثل شیخ مفید، شیخ طوسی، شیخ کفعمی و شیخ بهایی[۲] به استحباب زیارت سیدالشهداء در این روز اشاره کردهاند.
زیارت نامه
در منابع شیعی، زیارتنامههای بسیاری برای زیارت امام حسین علیه السلام ذکر شده است که زیارت اول ماه رجب از جمله آنها است.
سید بن طاوس در اقبال الاعمال[۳] این زیارت را برای روز اول ماه رجب و روز نیمه شعبان نقل میکند.
شیخ ابراهیم کفعمی در بلد الامین[۴] این زیارت را برای شب اول ماه، روز اول ماه، شب نیمه ماه و روز نیمه ماه رجب نقل میکند.
علامه مجلسی در بحارالانوار[۵] از قول شیخ مفید و سید بن طاوس این زیارت را برای اول رجب و نيمه آن و نيمه شعبان نقل می کند.
شهید اول در المزار[۶] این زیارت را برای روز اول ماه رجب و شب اول آن و شب نیمه شعبان میآورد.
محدث قمی هم در مفاتیح الجنان[۷] در زيارات مخصوصه حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام چند زيارت نقل میکنند که اولین آنها، زیارت اول رجب و نيمه آن و نيمه شعبان است. ایشان مینویسد: شيخ مفيد و سيد بن طاوس ذكر كردهاند كه اين زيارت كه ذكر مىشود براى روز اول رجب و شب نيمه شعبان است و لكن شهيد علاوه كرده بر آن، شب اول رجب و شب و روز نيمه رجب و روز نيمه شعبان را پس به حسب فرموده ايشان اين زيارت براى شش وقت است.
اهل بیت باب حطّه هستند
با نگاهی به متن زیارتی که برای این روز وارد شده به فرازی برمی خوریم که امام حسین علیه السلام را باب حطّه معرفی می کند.
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بابَ حِطَّةٍ الَّذِي مَنْ دَخَلَهُ كانَ مِنَ الْآمِنِينَ
در قرآن کریم به دو آیه برمیخوریم که باب حطّه در آن ذکر شده است
خداوند در آیه ۵۸ سوره بقره میفرماید:
«وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَٰذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ»[۸]
و همینظور در آیه ۱۶۱ سوره اعراف میفرماید:
«وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هَٰذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ»
باب حطّه از درهای مسجدالاقصی و جایگاهی مقدس برای توبه در میان بنیاسرائیل بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در بیانی اهل بیت خود را به باب حطّه تشبیه کردهاند که در مصادر شیعه و سنی نقل شده است.
اهل سنت از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل کردهاند که : «إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ، مَنْ دَخَلَ غُفِرَ لَهُ[۹] مثل اهل بیت من در میان شما مثل باب حطه در بنی اسرائیل است، هرکس داخل شود آمرزیده می شود.»
در مصادر شیعی هم آمده که پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي كَبَابِ حِطَّةٍ مَنْ دَخَلَهُ كٰانَ آمِناً»[۱۰]
یا ابوذر از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل میکند: «انما مثل اهل بيتى فيكم مثل سفينة نوح من ركب فيها نجى ومن تخلف عنها غرق انما مثل اهل بيتى فيكم باب حطة من دخله غفر له ومن لم يدخل لم يغفر له»[۱۱]
در این روایات چه در منابع شیعی و چه در منابع اهل سنت به صراحت به نقش کلیدی اهل بیت علیهم السلام در جامعه به عنوان تنها راه سعادت اشاره شده است. این بیان، در کلمات ائمه اطهار هم نمود پیدا کرده است. به عنوان نمونه، امام صادق علیه السلام در روایتی میفرماید: نَحْنُ بَابُ حِطَّةٍ وَ هُوَ بَابُ السَّلَامِ مَنْ دَخَلَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَوَى[۱۲] که بعد از معرفی ائمه علهم السلام به باب حطه، امامان را میزان نجات و هلاکت معرفی میکند.
هدایت گری امام حسین علیه السلام
حضرت سیدالشهداء علیه السلام هم یکی از اهل بیت است که به باب حطّه معرفی شده است و اطاعت از او باعث نجات و امنیت، و دوری از ایشان باعث هلاکت میشود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در توصیف جایگاه امام حسین علیهالسلام، ایشان را چراغ هدایت و کشتی نجات معرفی میکنند. در این روایت وقتی أُبی بن کعب از توصیف جایگاه بالای سیدالشهداء علیهالسلام در کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم تعجب میکند، حضرت میفرمایند:
یَا أُبَیُّ وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ [۱۳]
قسم به خدایى که به حقّ مرا پیامبر فرموده است، [مقام] حسین بن على در آسمان بالاتر از [مقام] او در زمین است، و در طرف راست عرش الهى در باره او چنین نوشته شده است: چراغ هدایت و کشتى نجات.
حضرت سیدالشهداء علیه السلام در نامهای که به بزرگان بصره نوشتند به نقش هدایت گری خود به وضوح اشاره کردند و فرمودند: … إني ادعوكم إلى الله وإلى نبيه فإن السنة قد أميتت فإن تجيبوا دعوتي وتطيعوا أمري أهدكم سبيل الرشاد.[۱۴]
شما را به خدا و پیامبر فرا میخوانم. به راستیکه سنت، از میان رفته است. اگر دعوتم را اجابت کنید و از فرمانم پیروی کنید، شما را به راه درست، هدایت میکنم.
در نامه امام به صراحت به نابود شدن سنت نبوی، که در نتیجه باعث گمراه شدن مردم میشود اشاره شده است. حضرت شرط خروج از این گمراهی را پیروی از فرمایشاتشان بیان میکنند.
امام صادق علیه السلام هم در زیارت اربعین درباره اباعبدالله علیه السلام میفرماید:
وبذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الضلالة والجهالة والعمى والشك والارتياب إلى باب الهدى والرشاد[۱۵]
و جانش را در راه تو بذل کرد تا بندگانت را از گمراهی و جهالت و کوری و شک و بی اعتمادی برهاند به سوی باب هدایت و رشد.
که این شأن هدایت گری امام، و خروج مردم از هر گمراهی را بیان میکند. قرآن هم وقتی میخواهد به این مسأله اشاره کند میفرماید: «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا»[۱۶] که امامانی که توسط خداوند انتخاب می شوند مردم را به سمت دستورات الهی هدایت می کنند که سبب نجات میشود.
رسول خدا در روایتی دیگر درباره جایگاه امام حسین علیه السلام میفرماید:
«هو سيد شباب أهل الجنة، وباب نجاة الأمة[۱۷]. او سرور جوانان بهشت و باب نجات امت است.»
که همان تبیین جایگاه باب حطه بودن امام را بیان میکنند.
افرادی که وارد باب حطّه شده، سعادتمند میشوند
این جایگاه امام، باعث میشود هر که به این باب حطّه روی بیاورد اهل نجات و رستگاری میشود. با نگاهی به یاران حضرت سیدالشهداء علیه السلام در صحرای کربلا میبینیم که وقتی هدایت امام را قبول کردند، به نجات و سعادت ابدی رسیدند تا به جایی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در شأن ایشان فرمود: أولئك من سادة شهداء أمتي يوم القيامة.[۱۸]شما از سروران شهدای امت من در روز قیامت هستید
جدای افرادی که از ابتدا به امام اعتقاد داشتند و در مسیر هدایت قرار گرفتند، بودند افرادی که مسیر خود را از امام جدا کرده بودند ولی به واسطه هدایت گری امام به سعادت اخروی رسیدند؛ افرادی مانند حربن یزید ریاحی[۱۹]، زهیر بن قین بجلی[۲۰]،ابوشعثاء یزید بن زیاد کندی[۲۱]، عبدالله بن عمیر کلبی[۲۲] که بعضی در سپاه دشمن بودند و بعضی اصلاً در فکر یاری امام نبودند ولی در نهایت به سعادت ابدی رسیدند.
عدم یاری امام و آتش جهنم
از آن طرف افرادی هم بودند که امام را یاری نکردند و در این باب حطّه، و باب نجات امت داخل نشدند. امام به صراحت آنها را بر حذر داشت، که پس دور شوید که اگر صدای مرا بشنوید و یاریام نکنید اهل آتش جهنم هستید.
عبیدالله بن حر جُعْفی وقتی پیشنهاد یاری امام حسین علیه السلام را رد کرد، امام به او فرمودند: فإِن لم تنصرْنا فاتّقِ اللّهَ أن تكونَ ممّن يُقاتلُنا؛ واللّهِ لا يسمعُ واعيتَنا أحدٌ ثمّ لا ينصرُنا إلاّ هلكَ[۲۳]
اگر قصد یارى ما را ندارى، پس از خدا بترس و با آنان که با ما مىجنگند مباش! به خدا سوگند هر کس فریاد استغاثه ما را بشنود و به یارى ما نشتابد یقیناً هلاک میشود.
هرثمة بن أبی مسلم كه در صفين كنار امیرالمؤمنین عليه السلام بود و دید كه حضرت در كربلا چه تعابير بلندی را برای شهدای كربلا به كار بردند، وقتي خدمت امام رسيد و جريان را تعريف كرد، امام به او فرمود: با ما هستی یا علیه ما؟ گفت نه با تو و نه علیه تو. کودکانی [در خانه] گذاشته ام که بر آن ها از عبید الله بن زیاد میترسم.
حضرت فرمود: فامض حيث لا ترى لنا مقتلا، ولا تسمع لنا صوتا، فو الذي نفس الحسين بيده، لا يسمع اليوم واعيتنا أحد فلا يعيننا إلا كبه الله لوجهه في جهنم[۲۴]
پس به جایی برو که نه کشته شدن ما را ببینی و نه صدای ما را بشنوی؛ چرا که سوگند به آن که جانم در دست اوست، امروز، هیچ کس نیست که فریاد ما را بشنود و به کمک ما نیاید، جز آن که خداوند، او را به رو، به دوزخ می اندازد.
عمرو بن قیس مشرقی با پسرعمویش در منزلگاه بنی مقاتل خدمت حضرت رسیدند. بعد از مطالبی، امام به آنها فرمود: برای یاریام آمدهاید؟ آن دو بهانه بدهی و عیالواری و امانت مردم آوردند، امام فرمود:
فَانْطَلِقَا فَلَا تَسْمَعَا لِي وَاعِيَةً وَ لَا تَرَيَا لِي سَوَاداً فَإِنَّهُ مَنْ سَمِعَ وَاعِيَتَنَا أَوْ رَأَى سَوَادَنَا فَلَمْ يُجِبْنَا وَ لَمْ يُعِنَّا كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُكِبَّهُ عَلَى مَنْخِرَيْهِ فِي النَّارِ.[۲۵]
پس بروید و فریادم را نشنوید و جمعیتم را نبینید که هر کس فریاد ما را بشنود یا جمعیت ما را ببیند، ولی ما را اجابت نکند و به فریادرسی ما نیاید، حقّ خداست که او را به صورت، در آتش افکند
این سه شاهد تاریخی به وضوح جایگاه امام به عنوان باب حطّه را نشان میدهد و اینکه سعادت و شقاوت یک فرد بسته به یاری و عدم یاری امام دارد و اگر کسی امام را یاری نکند جایگاه هلاکت و جهنم برای اوست.
هلاکت، نتیجه عدم توجه به باب حطّه
از جمله افرادی که به این باب حطه توجهی نکرد شبث بن ربعی بود . او از جمله کوفیانی بود که برای دعوت امام به کوفه نامه نوشت[۲۶] ولی نه تنها امام را یاری نکرد، بلکه در صف لشکریان ابن سعد قرار گرفت[۲۷]
در عصر عاشورا امام حسین علیهالسلام در ضمن خطبهای به نام شبث بن ربعی و برخی از اشراف کوفه که از حضرت دعوت کرده بودند، اشاره کردند و نامه دعوتشان را به رخشان کشیدند؛ اما شبث و دیگران نیز که چارهای جز انکار نمیدیدند در پاسخ، منکر چنین نامهای شدند.[۲۸]
او نهایتا ده سال بعد واقعه کربلا زندگی کرد ولی با یاری نکردن امام و دشمنی با او تا قیامت جزو ملعونین قرار گرفت و در قیامت جایگاهی جز جهنم نخواهد داشت.
یاری سیدالشهداء محدود به زمان ایشان نیست
باب حطّهی سیدالشهداء علیه السلام تا قیامت گشوده است و مختص به مردم زمان حیات ظاهری ایشان نیست.
امام رضا علیه السلام در روایتی به ریان بن شبیب فرمودند:
يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) فَقُلْ مَتَى مَا ذَكَرْتَهُ «يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً»[۲۹] اى پسر شبيب اگر میخواهى ثواب شهيدان با حسين را دريابى هر وقت بيادش افتادى بگو كاش با آنها بودم و به فوز عظيمى مىرسيدم.
این کلام امام، به خوبی به این مطلب تصریح میکند که اگر نیّت و علاقه یاری امام را داشته باشید، همان ثواب برای شما هم میباشد و این مقیّد به زمان خود سیدالشهداء علیه السلام نیست و در هر زمانی مصداق پیدا میکند.
این مطلب با وضوح بیشتری در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه وجود دارد که امیرالمؤمنین علی عليه السلام به مردى كه دوست داشت برادرش نيز مىبود تا پيروزى خدا بر دشمنانش را در جنگ جمل ببيند فرمود: فَقد شَهِدَنا ، و لَقد شَهِدَنا في عَسكَرِنا هذا أقوامٌ (قَومٌ) في أصلابِ الرِّجالِ و أرحامِ النِّساءِ ، سَيَرعَفُ بِهِمُ الزَّمانُ ، و يَقوى بِهِمُ الإيمانُ .
آيا دل برادرت با ماست؟ عرض كرد: آرى. حضرت فرمود: پس، او با ما بوده است. هر آينه در اين سپاه ما افرادى حضور داشته اند كه هنوز در پشت پدران و زهدان مادرانند. به زودى روزگار آنان را به جهان هستى آورد و با وجود آنها [جبهه] ايمان نيرو گيرد.[۳۰]
عطيّه عوفى وقتی قضیه زیارت امام حسین علیه السلام به همراه صحابی رسول خدا صلی الله علیه و آله جابر بن عبدالله انصاری را نقل میکند به اینجا میرسد که جابر شهدای کربلا را خطاب قرار داد: سوگند به خدايى كه محمد را به حق براى پيامبرى برانگيخت، ما با شما شهيدان در راهى كه وارد شده ايد، شريكيم.
عطیه كه اين سخن را شنيد، با شگفتى پرسيد: چگونه ما شريک آنها هستيم، با آن كه (براى يارى حسين عليه السلام) نه فراز و نشيبى را پيموديم و نه شمشيرى زديم، درحالى كه اينان، ميان سرها و بدن هايشان جدايى افتاد و فرزندانشان يتيم شدند و زنانشان بى شوهر؟ جابر پاسخ داد: يا عَطيَّةُ! سَمِعْتُ حَبيبي رَسُولَ اللهِ(صلى الله عليه وآله) يَقُولُ مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ، وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْم أُشْرِكَ في عَمَلِهِمْ، وَ الَّذي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبيّاً إنَّ نِيَّتي وَ نِيَّةَ أَصْحابي عَلى ما مَضَى عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ وَ أَصْحابُهُ[۳۱]
اى عطيّه! از حبيبم رسول خدا شنيدم كه مىفرمود: «هركس گروهى را دوست داشته باشد در قيامت با آنان محشور خواهد شد و هر كس عمل گروهى را دوست داشته باشد، در عمل آنها شريك است». سوگند به خدايى كه محمّد را به حق براى رسالت برانگيخت، [اگر من بر اثر ناتوانى نتوانستم همراه امام حسين عليه السلام باشم]، ولى نيّت و خواسته من و يارانم، بر همان مسيرى است كه حسين عليه السلام و يارانش پيموده اند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وقتی خبر شهادت سیدالشهداء علیه السلام را به حضرت زهرا سلام الله علیها دادند و ایشان به شدت گریه کردند، حضرت از پیامبر پرسیدند چه کسی برای حسینم گریه خواهد کرد و چه کسی متصدی عزاداری وی خواهد شد!؟پیامبر معظم فرمود: ای فاطمه! زنان امت من بر زنان اهل بیتم و مردان ایشان بر مردان اهل بیت من گریه خواهند کرد، یجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کلِّ سَنَةٍ همه ساله هر گروهی پس از دیگری عزاداری را تجدید مینمایند. هنگامی که روز قیامت فرا رسد تو زنان امت من و من مردان آنان را شفاعت خواهیم کرد. هر یکی از ایشان که در مصیبت امام حسین گریه کند ما دست او را میگیریم و داخل بهشت مینمائیم.ای فاطمه! هر چشمی فردای قیامت گریان است غیر از چشمی که در مصیبت حسین گریه کند، به درستی صاحب آن چشم خندان و به مژده نعمت های بهشت مسرور و شادمان است.[۳۲]
نتیجهگیری
زیارت در روز اول ماه رجب توصیه اهل بیت علیهم السلام به شیعیان است و برای آن اجر و ثواب بالایی هم بیان فرمودهاند.
سیدالشهداء علیه السلام مانند سایر اهل بیت به باب حطّه در این امت معرفی شده که به واسطه قبول یا عدم قبول ایشان است که مردم به هدایت یا گمراهی می رسند. واقعه کربلا به خوبی این مطلب را به تصویر کشیده است که عده ای با تمسک به امام و یاری ایشان به سعادت ابدی رسیدند و عدهای با دوری از ایشان به هلاکت رسیدند.
این باب حطّه اختصاص به مردم عصر سیدالشهداء علیه السلام ندارد و در هر عصری، مردم با تمسک به چراغ هدایت سیدالشهداء میتوانند به منزل سعادت ابدی برسند.
پینوشتها
[۱] كامل الزيارات، ابن قولويه ۱ / ۱۸۲؛ مسار الشيعة، شیخ مفید ۱/ ۵۷؛ المزار ، شیخ مفید ۳۹؛ مصباح المتهجد، شیخ طوسی ۲ / ۸۰۱ ؛ المزار الکبير، ابن مشهدی ۳۴۵؛ إقبال الأعمال، سید بن طاوس ۲ / ۶۴۹؛ مصباح الزائر، سید بن طاوس ۱ / ۲۹۱ ؛ عوالي اللئالي، ابن ابی جمهور ۴ / ۸۲
[۲] ويستحب فيه زيارة سيدنا أبي عبد الله الحسين عليه السلام في أول يوم منه، فقد روي عن الصادق عليه السلام انه قال: (من زار الحسين بن علي عليهما السلام في أول يوم من رجب غفر الله له البتة) مسار الشيعة، شیخ مفید ۱/ ۵۷؛
يستحب فيه زيارة أبي عبد الله الحسين بن علي عليهما السلام روى بشير الدهان عن جعفر بن محمد عليهما السلام قال: من زار الحسين بن علي عليهما السلام أول يوم من رجب غفر الله له البتة. مصباح المتهجد،شيخ طوسی ۱ / ۸۰۱
ويستحب في ليلته زيارة ابى عبد الله الحسين عليه السلام وكذلك في نهاره. توضیخ المقاصد، شیخ بهائی، ۱۶
يستحب زيارة الحسين ع في أول ليلة منه و يومه و كذا ليلة نصفه و يومه. البلد الأمين ۲۸۱
[۳] إقبال الأعمال، سيد بن طاووس ۲ / ۷۱۲
[۴] البلد الأمين و الدرع الحصين، کفعمی ۲۸۱
[۵] بحار الأنوار، مجلسي ۱۰۱ / ۳۳۶
[۶] المزار، شهيد الأول ۱۴۲
[۷] کلیات مفاتیح الجنان، محدث قمی، ۴۳۸
[۸] و (به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتیم: «در این شهر [= بیت المقدس] وارد شوید! و از نعمتهای فراوان آن، هر چه میخواهید بخورید! و از در (معبد بیت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گردید! و بگویید: «خداوندا! گناهان ما را بریز!» تا خطاهای شما را ببخشیم؛ و به نیکوکاران پاداش بیشتری خواهیم داد.»
ترجمه آیت الله مکاری شیرازی
[۹] المعجم الأوسط، طبرانی ۶ / ۸۵؛ الصواعق المحرقة، ابن حجر هیتمی ۲ / ۶۷۵؛ ترتيب الأمالي الخميسية، شجری ۱ / ۱۹۹؛ جامع الأحاديث، سیوطی۱۰/ ۸
[۱۰] متشابه القرآن و مختلفه ابن شهرآشوب مازندرانی, جلد۲ , صفحه۵۷
[۱۱] بصائر الدرجات،صفار قمي: ۳۱۷
[۱۲] الخصال، شیخ صدوق: ۲ / ۶۲۶
[۱۳] عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ۱، ص ۵۹ – ۶۴،
[۱۴] مثير الأحزان، ابن نما: ۲۷
أما بعد ، فإني أدعوكم إلى إحياء معالم الحق وإماتة البدع ، فإن تجيبوا تهتدوا سبل الرشاد. الاخبار الطوال،دينوري: ۲۳۱
[۱۵] تهذیب الاحکام ۶ / ۵۹
[۱۶] سجده / ۲۴
[۱۷] الأمالي، شيخ صدوق: ۱۷۷
[۱۸] الأمالي، شيخ صدوق: ۱۷۷
[۱۹] تاریخ طبری: ۴ / ۳۲۱
[۲۰] تاریخ طبری: ۴ / ۲۹۸
[۲۱] تاریخ طبری، ۵ / ۴۴۶
[۲۲] تاریخ طبری: ۵ / ۴۲۹
[۲۳] الإرشاد،شيخ المفيد، ۲ ، ۸۲
[۲۴] الأمالی، شیخ صدوق: ۲۰۰
[۲۵] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، شیخ صدوق: ۲۶۰
[۲۶] الكامل في التاريخ، ابن الأثير: ۴ / ۲۰
[۲۷] الاخبار الطوال نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة جلد : ۱ صفحه : ۲۵۶
[۲۸] فنادى: يَا شبث بن ربعي، ويا حجار بن أبجر، ويا قيس بن الأشعث، ويا يَزِيد بن الْحَارِث، ألم تكتبوا إلي أن قَدْ أينعت الثمار، واخضر الجناب، وطمت الجمام، وإنما تقدم عَلَى جند لك مجند، فأقبل! قَالُوا لَهُ: لم نفعل، فَقَالَ: سبحان اللَّه! بلى وَاللَّهِ، لقد فعلتم
تاريخ الطبري: ۵ صفحه : ۴۲۵
[۲۹] الأمالي،شيخ صدوق : ۱۹۲
[۳۰] نهج البلاغه، خطبه ۱۲
[۳۱] بحار الأنوار ،علامه مجلسی: ۶۸ / ۱۳۱
[۳۲] بحار الأنوار،علامه مجلسی: ۴۴ / ۲۹۲
منابع و مآخذ
-قرآن کریم
ـ قمی، شیخ عباس، کلیات مفاتیح الجنان، نشر اسوه
ـ ابن اثیر، على بن محمد بن محمد بن عبدالكريم شيبانى جزرى ، الكامل في التاریخ، دار صادر، بیروت، چاپ اول، ۱۳۸۵ ق
ـ ابن حجر هیتمی، أحمد بن محمد بن علي بن حجر الهيتمي السعدي الأنصاري، الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، المحقق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي – كامل محمد الخراط، الناشر: مؤسسة الرسالة – لبنان، الطبعة: الأولى، ۱۴۱۷هـ – ۱۹۹۷م
ـ ابن شهر آشوب مازندرانی، رشيد الدين محمد بن على، متشابه القرآن و مختلفه- بيان المشكلات من الآيات المتشابهات، دار البيدار للنشر: ۱۳۶۹ قچاپ اول، قم
ـ ابن طاووس، على بن موسى، اقبال الاعمال، ناشر: دار الكتب الإسلاميه، تهران، چاپ دوم، ۱۴۰۹ ق
ـ ابن بابویه، محمد بن علی، الامالي ، تحقيق قسم الدراسات الاسلامية – مؤسسة البعثة
ـ ابن بابويه، محمد بن على، الخصال، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر،انتشارات جامعه مدرسين، قم، ۱۳۶۲ شنوبت چاپ اول
ـ ابن بابويه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الشريف الرضي للنشر، قم، ۱۴۰۶ ق، چاپ دوم
ـ ابن نماحلی، جعفر بن نما، مثير الأحزان، الناشرمدرسة الامام المهدی،المطبعة : مطبعة الأمير
ـ دینوری، ابوحنیفه احمد بن داوود، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، ص۲۵۶، قم، منشورات رضی، ۱۳۶۸ش.
ـ سید رضی، محمّد الرضي بن الحسن الموسوي، نهج البلاغة، المحقق:الدكتور صبحي الصالح، الناشردار الكتاب اللبناني
ـ شجری، يحيى (المرشد بالله) بن الحسين (الموفق) بن إسماعيل بن زيد الحسني الشجري الجرجاني ، ترتيب الأمالي الخميسية، رتبها: القاضي محيي الدين محمد بن أحمد القرشي العبشمي، تحقيق: محمد حسن محمد حسن إسماعيل، الناشر: دار الكتب العلمية، بيروت – لبنان، الطبعة: الأولى، ۱۴۲۲ هـ – ۲۰۰۱ م
ـ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، الناشر: مؤسسة الوفاء الطبعة: ٢، تاريخ النشر : ١٤٠٣ هـ.ق
ـ محمد بن مکی، شهید اول، المزار، محقق و مصحح: مدرسه امام مهدى عليه السلام، موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر، ناشر: مدرسه امام مهدى عليه السلام، قم، ۱۴۱۰ ق، نوبت چاپ: اول
ـ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۵، ص۴۲۵، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.
_طوسی، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام فی شرح المقنعة للشیخ المفید، محقق:خرسان، حسن، دار الکتب الإسلامیة، تهران،نوبت چاپ: چهارم: ۱۳۶۴ش
ـ طوسی، محمد بن الحسن، مصباح المتهجد،حقوق الطبع محفوظة الطبعة الأولى ۱۴۱۱ ه – ۱۹۹۱ م مؤسسة فقه الشيعة بيروت – لبنان
ـ طبرانی، سليمان بن أحمد بن أيوب بن مطير اللخمي الشامي ، المعجم الأوسط، المحقق: طارق بن عوض الله بن محمد , عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني، الناشر: دار الحرمين – القاهرة
ـ کفعمی، شيخ تقىالدين، ابراهيم بن على عاملى، البلد الأمين و الدرع الحصين، مؤسسه الأعلمي للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق
ـ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،نشر كنگره شيخ مفيد، قم، ۱۴۱۳ ق، چاپ اول
ـ مفید،محمد بن محمد، مسارالشیعة، سلسة مؤلفات الشيخ المفيد ج ۷ مسار الشيعة في مختصر تواريخ الشريعة ، تحقيق الشيخ مهدي نجف دار المفيد طباعة – نشر – توزيع
ـ مفید،محمد بن محمد، المزار، تحقيق اية الله السيد محمد باقر الابطحي، تحقیق و نشر مدرسة الامام المهدی ، قم المقدسة
ـ صفار، محمد بن الحسن بن فروخ ، بصائر الدرجات الكبرى في فضائل آل محمد علیهم السلام، تقديم وتعليق وتصحيح العلامة الحجة: الحاج ميرزا محسن كوچه باغى، منشورات الاعلمي،طهران