معرفی اجمالی
از فرزندان بلافصل و والا مقام حضرت امام محمد باقر علیه السلام، علی بن محمد معروف به سلطان علی میباشند که طبق نظر مشهور در مشهد اردهال ۴۰ کیلومتری شهر کاشان مدفون میباشند و دارای بارگاه و ضریح هستند.
شیخ مفید رحمة الله علیه در کتاب الارشاد در ذکر نام فرزندان امام باقر علیه السلام نام ایشان را ذکر مینماید و مینویسد:
قَدْ ذَكَرْنَا فِيمَا سَلَفَ أَنَّ وُلْدَ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام سَبْعَةُ نَفَرٍ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّد… وَ عَلِيٌّ وَ زَيْنَبُ لِأُمِّ وَلَدٍ[۱].
مشهد اردهال در کلام رضوی علیهالسلام
در روایتی از علی بن موسی الرضا علیه السلام درباره مشهد اردهال نقل شده است:
وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ خَزْرَجِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ خَزْرَجٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَ تَعْرِفُ مَوْضِعاً يُقَالُ لَهُ وراردهار قُلْتُ نَعَمْ وَ لِي فِيهِ ضَيْعَتَانِ فَقَالَ الْزَمْهُ وَ تَمَسَّكْ بِهِ ثُمَّ قَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ نِعْمَ الْمَوْضِعُ وراردهار[۲].
امام رضا علیه السلام به موسی بن خزرج فرمودند: آیا مکانی را که میگویند اسمش وراردهار است را میشناسی؟ گفتم: بله و در این مکان دو قطعه زمین دارم. حضرت فرمود التزام و تمسک به آن پیدا کن، سپس سه مرتبه فرمودند: وراردهار خوب مکانی است.
کرامات حضرت سلطانعلی
از کراماتی که درباره این امام زده عظیم الشأن بیان شده است ماجرای تشرف آیت الله مرعشی نجفی به سرداب این بارگاه است.
در ورودی حرم حضرت سلطانعلی بن امام محمدباقرعلیه السلام، ایوانی قرار دارد که به ایوان صفا مشهور است. بعد از ورود به ایوان صفا در سمت راست پلهها، سردابی به عمق سه و نیم متر وجود دارد که طول آن شش متر و عرض آن سه متر است.
ماجرا از این قرار است که در سال ۱۳۱۳ هجری، “اعتضاد الدوله” فرماندار قم به مشهد اردهال کاشان آمد و فرمان داد تا روی سرداب را بشکافند. او شخصاً داخل سرداب شد و حدود یکصد تابوت را در آنجا دید که در هر یک، پیکری سالم و از هم متلاشی نشده در حالی که لباس به تن دارند و روی گونههای بعضی از آنها، خون خشکیده دیده میشود که احتمال داد این پیکرها متعلق به یاران شهید حضرت علی بن محمد باقر علیه السلام باشد.
ماجرای این کشف، پس از چندی در میان مردم مشهور شد و حس کنجکاوی اهل تحقیق را برانگیخت که از جمله افرادی که درباره این موضوع شگفت انگیز که به ظاهر با توجیهات علمی ناسازگار است، حساس شدند آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی رحمت الله علیه از مراجع عظام تقلید بود.
ایشان در سال ۱۳۴۱ هجری شمسی، دعوت اهل محل را برای مسافرت به مشهد اردهال پذیرفت و به نیت تأمین موتور برق برای حرم که تا آن زمان از برق محروم بود، به این منطقه رفت و پس از اقامت چند روزه، برای مشاهده سرداب از نزدیک، اقدام کرد.
که این مطلب به صورت بنر روی دیوار سرداب حرم مطهر نصب شده است.
ایشان نیمه شب دستور دادند خادمان حرم، گوشهای از سطح ایوان صفا را شکافته و دریچهای به سردابه باز کنند؛ پس از تهویه مصنوعی هوای داخل سرداب، یکی از جوانان محلی که گفته میشود هنوز در قید حیات است، داوطلب و پیش قدم شد و چراغی در دست گرفت و با کمک چند نفر از معتمدان و مؤمنان، داخل سرداب شد و پس از کسب اطمینان، آیت الله مرعشی رحمت الله علیه به کمک وی، از خاکریز کنار سرداب به داخل رفت و وارد محوطه بزرگی در زیر این آستان مقدس شد.
این مرجع عالیقدر پس از خروج از سرداب، ماجرا را این گونه نقل کرد: «در جانب شرقی سرداب، متجاوز از یکصد تابوت به اندازههای مختلف بلند و کوتاه و رنگهای متفاوت زرد و سیاه، در سه ردیف، روی یکدیگر گذاشته شده است که قسمتی از تخت های چند تابوت شکسته شده است و درون هر یک، جسدی در لباس، با سر و صورت باز و موهای ژولیده نمودار است».
ایشان که از برجستهترین متخصصان علم تاریخ و انساب بودند، از پوسیده نشدن تابوتها و سالم ماندن این اجساد، اظهار تعجب و اعلام کردند که این پیکرهای مطهر، مربوط به یاران شهید حضرت علی بن باقر علیهماالسلام است.
اما ماجرا از آن قرار است که مردم منطقه فین کاشان، در سال ۱۱۳ هجری، قاصدی را به نام “عامر بن ناصر فینی” به مدینه نزد امام محمد باقر علیه السلام فرستادند و از آن امام، درخواست تعیین مرجعی برای شیعیان این منطقه کردند. امام علیه السلام، فرزند خود سلطان علی، برادر امام جعفر صادق علیه السلام را رهسپار ایران و شهر کاشان کردند. امامزاده علی بن محمد علیهماالسلام که در سال ۱۱۳ هجری به کاشان رسید در محله “فین بزرگ” ساکن شد اما تابستان ها به دلیل شدت گرمای هوا، به منطقه اردهال میرفت. چند سالی اوضاع بدین صورت بود تا اینکه امامزاده سلطانعلی علیه السلام، از نفوذ زیادی در بین مردم برخوردار گشت و این باعث ترس حاکم اردهال که “زرین کفش بارِکَرَسفی” نام داشت شد.
وی سپاهی را برای قتل حضرت سلطان علی به منطقه فرستاد و آن حضرت، سرانجام در یک جنگ نابرابر که ۱۳ روز طول کشید، در روز ۲۷ جمادی الثانی سال ۱۱۶ هجری قمری، همراه یارانش در منطقه اردهال به شهادت رسید و دشمنان، سر او را از تن جدا کرده و برای حاکم وقت منطقه قزوین که از سوی خلیفه عباسی به این منصب گماشته شده بود، ارسال و پیکرش در همان نقطه ای که خود، از مدت ها پیش، وصیت کرده بود به خاک سپرده شد.
در کتاب “مدارک معتبره بر مشهد حضرت سلطانعلی بن امام محمد باقرعلیهماالسلام” اثر آیت الله حاج رضا مدنی کاشانی به نقل از شیخ ابو سعید آمده است که از هنگام شهادت این امامزاده تا سال ۱۱۶ هجری قمری، در روز ۲۷ جمادی الثانی هر سال، از زیر همه سنگ ها در منطقه اردهال، آوای ناله و گریه شنیده می شد و این چیزی بود که تمامی مردم آن را می شنیدند و به آن شهادت می دادند[۳].
پینوشتها:
[۱].الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ۲ / ۱۷۶
[۲].بحار الأنوار (ط – بيروت) ۵۷ / ۲۱۴
[۳]. به نقل از سایت امامزاده مشهد اردهال.