حضرت زهرا صلوات الله علیها چهار جایگاه در مقامات و در مناصبشان مطرح است. جایگاه اول جایگاه ذوی القربی است جایگاه دوم جایگاه صحابیه بودن حضرت زهرا سلام الله علیها است جایگاه سوم جایگاه الگوگیری از رفتار و گفتار حضرت زهرا سلام الله علیها است جایگاه چهارم مقام حجیت حضرت زهرا سلام الله علیها و مرجعیت ایشان است

کلیپ صوتی استاد حجة الاسلام و المسلمین سید علیرضا سبزواری

 

 

متن کامل سخنرانی استاد حجة الاسلام و المسلمین سید علیرضا سبزواری

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و خیر الصلاة و السلام علی خیر خلقه و اشرف بریته

سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته المعصومین الهداة المهدیین لا سیما بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف.

و اللعن علی اعدائهم اجمعین

 

حضرت زهرا صلوات الله علیها چهار جایگاه در مقامات و در مناصبشان مطرح است.

جایگاه اول جایگاه ذوی القربی است یعنی ایشان یکی از افراد شاخص ذوی القربی هستند، قدر متیقن ذوی القربی هستند

فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هستند که در این جهت شیعه و اهل سنت هر دو اشتراک دارند، یعنی حضرت زهرا را نسبت به ایشان محبت دارند و نیز از جهت اینکه دختر پیامبر اکرم است احترام می­کنند.

جایگاه دوم جایگاه صحابیه بودن حضرت زهرا سلام الله علیها است، ایشان یکی از اصحاب پیامبر اکرم هستند که از پدرشان روایاتی را و معارفی را اخذ کردند و با توجه به جایگاه اصحاب الرسول راوی روایات پیامبر صلی الله علیه وآله هستند.

و از این جهت که یک شخصیت صحابی بزرگ هستند چون بین صحابه هم درجاتی است درجه­ی حضرت زهرا سلام الله علیها در روایات متفق بین الفریقین به عنوان سیدة نساء العالمین است.

با توجه به این مسئله حضرت زهرا سلام الله علیها در بالاترین جایگاه صحابیه هستند.

بین این دو جایگاه اهل سنت بیشتر به جایگاه اول توجه می­کنند یعنی به حضرت زهرا سلام الله علیها احترام می­کنند و محبت دارند به عنوان دختر پیامبر ولی عنوان صحابیه بودن حضرت زهرا سلام الله علیها در مباحث اهل سنت کمتر به آن توجه می­شود.

علت آن چیست؟ یکی از عللی که تحلیل بنده است عرض می­کنم این است که اگر اهمیت صحابه بودن حضرت زهرا سلام الله علیها با توجه به روایت سیدة نساء العالمین روشن شود طبعا بیعت با ابی­بکر و اجماع بر بیعت ابوبکر زیر سوال خواهد رفت، یعنی امت اسلامی به اجمعهم در رابطه با بحث خلافت ابوبکر اتفاق ندارند، یکی از بزرگترین صحابه پیامبر یعنی حضرت زهرا سلام الله علیها با این خلافت مخالف بوده­اند خود این مخالفت تا آخر عمر ادامه داشته است، طبق روایت صحیح بخاری، بنابراین حضرت زهرا امامشان قطعا ابوبکر نبوده است ولی این جایگاه صحابیه با این عظمت را نسبت به عایشه خیلی تاکید می­کنند، اخذ علم از عایشه، حرمت عایشه به عنوان یک صحابی بزرگ، راویه روایات پیامبر است، اما نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها این توجه در میان اهل سنت نیست چون هرچقدر این مقام و جایگاه برتر و رفیعتر در نگاه آن­ها نشان داده شود طبعا به ضرر اعتقاد اصلی آن­ها در مسئله خلافت ابوبکر خواهد بود.

پس ما باید بدانیم که جایگاه­هایی که برای حضرت زهرا سلام الله علیها مطرح است کدام یک موافق با عقیده اسلامی است و کدام یک مخالف مکتب اهل سنت است، فکر اهل سنت است.

جایگاه سوم جایگاه الگوگیری از رفتار و گفتار حضرت زهرا سلام الله علیها است به این معنا که شخصیت فردی، خانوادگی و اجتماعی حضرت زهرا به عنوان یک الگوی رفتاری به آن توجه می شود، مباحثی مانند تربیت فرزند، شوهرداری، حجاب و عفاف، اخلاق حضرت زهرا سلام الله علیها، در این جایگاه مورد بهره­برداری و استفاده واقع شده و تبلیغ این جایگاه، در کلمات بسیاری از اهل منبر نیز دیده می­شود.

این جایگاه در میان شیعه جایگاه عمومی است که برای حضرت زهرا سلام الله علیها قائل هستند، یعنی توجهی که نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها شده به عنوان یک الگوی اخلاقی، چه اخلاق فردی چه اخلاق اجتماعی مورد توجه است.

ولی به نظر ما روایاتی که در رابطه با مقامات حضرت زهرا سلام الله علیها به تواتر قطعی، بلا تردید رسیده است، این جایگاه برای حضرت زهرا سلام الله علیها جایگاهی فروتر از آن مقامی است که برای ایشان بیان شده است، لذا توجه به جایگاه چهارمی باید پیدا شود.

آن جایگاه چهارم مقام حجیت حضرت زهرا سلام الله علیها و مرجعیت ایشان است که در این جایگاه قول حضرت زهرا سلام الله علیها و فعل حضرت زهرا سلام الله علیها کنار قول پیامبر و امیرالمؤمنین صلوات الله علیهما و آلهما است، یعنی قول ایشان هم به عنوان یک شخصیتی که دارای عصمت است داخل در سنت است، فعل ایشان، تقریر ایشان، همه­ی این ها مشمول ادله حجیت است، این مقام برای حضرت زهرا سلام الله علیها در روایات ما نه تنها در آِیه­ی تطهیر بلکه در روایات متواتره طوائفی از روایات رسیده است.

با توجه به این مقام همان اصطفی مطلقی که برای پیامبر و ائمه علیهم السلام مطرح است برای حضرت زهرا سلام الله علیها هم مطرح است، ایشان هم در دایره اصطفی هستند، ما یک حقیقت در اصطفی داریم مقام نبوت، مقام امامت برگرفته از آن اصطفی است، اصطفی مطلق، آن اصطفی در دین ما جایگاهش بلندترین جایگاه دینی است، که حجیت یکی از لوازم آن اصطفی است، وقتی به نحو مطلق پیامبر یا امام را خداوند متعال بر می­گزیند بنای او از این اصطفی چیست؟ تفویض هدایت به پیامبر یا امام.

امام و پیامبر می­شوند مرجع دینی و قولشان حجت است، فعلشان حجت است، تقریرشان حجت است، این مقام مقام حضرت زهرا سلام الله علیها است.

دقت بفرمایید من عرضم این است در این مقام حضرت زهرا سلام الله علیها اگر چه شأن حکومت ندارند و شأن حاکمیت ندارند ولی بقیه مناصب امام را دارا هستند، این­ها روایات متواتر ما است، هم اصل اصطفی­شان، هم مقام علمشان، که من دیگه خودداری می­کنم از روایاتی که در مقام علم حضرت زهرا سلام الله علیها رسیده و خوف این دارم که بعضی­ها باورشان یک مقداری تحمل باورشان کم باشد، والا بعضی از این مطالب و روایات را عرض می­کردم که در رابطه با علم حضرت زهرا سلام الله علیها چه خبرهایی رسیده در روایات، با توجه به این  روایات در علم، عصمت حضرت زهرا سلام الله علیها شکی نیست که قول ایشان مساوی با قول پیغمبر صلی الله علیه وآله در جمیع صفات و احکام می­باشد، هیچ فرقی نمی­کند، چنانچه قول امام سلام الله علیه مخصص عمومات است، مقید مطلقات است، قول حضرت زهرا سلام الله علیها هم اینچنین است، هیچ فرقی نمی­کند، شناخت حضرت زهرا سلام الله علیها در شیعه این چنین باید انجام شود، این بحث را نمی­خواهم ادامه بدهم، خودش دوره­هایی از بحث مطالب بسیاری است.

با توجه به این ادله متقن در مسئله حضرت زهرا سلام الله علیها که در روایات ما موجود است، دیگر جا ندارد که ما در باب حضرت زهرا سلام الله علیها کتاب که می­نویسیم احوالات تاریخی را بگوییم و کنارش هم یکسری فضائل و یکسری صفات حضرت را بگوییم، نه این نگاه نگاه تاریخی است، چنانچه که ما نگاهمان به ائمه­مان نگاه تاریخی نیست، بلکه در صلب عقیده، بلکه در بالاترین رتبه عقیده است، در رابطه با حضرت زهرا سلام الله علیها هم اعتقاد باید اعتقاد قطعی و جزمی باشد حالا که این مطلب با ادله متقنه ثابت می­شود پس ما باید در این زمان زمانی که این همه آثار و کتاب و روایات در مقام حضرت زهرا سلام الله علیها در دست ما است نگاه شیعه را، و باور شیعه را در رابطه با این شخصیت بسیار بالاتر از یک الگوی رفتاری و اخلاقی ببریم و در این نگاه حضرت زهرا را در عداد ائمه معصومین قرار بدهیم.

این کاری است که وظیفه مبلغین است، یک مبلغ در این ایام که به طور معمول وقتی صحبت می­شود در رابطه با حضرت زهرا سلام الله علیها به طور عادت معمول اهل منبر یکی دو تا از روایات فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها می­گویند بعد نهایت یه مسئله اخلاقی هم از حضرت زهرا سلام الله علیها بیان می­کنند، این جایگاه برای شیعیان با توجه به این پشتوانه قوی آیات و روایاتی که است به نظر من کمتر به آن توجه شده، ما این نکته را باید در این ایام که ایام ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها است به عموم شیعیان برسانیم که حضرت زهرا سلام الله علیها در جنبه­ی مباحث دینی ما مرجع دین ما است، منبع علم الهی است، هر آنچه که برای ائمه­مان سلام الله علیهم  قائل هستیم، بله حضرت زهرا سلام الله علیها عمرشان کوتاه بوده که اگر عمرشان طولانی می­بود یقینا معارف عجیبی بسار بیشتر از آنچه که به دست ما رسیده برای ما بیان می­فرمودند و همین­ها هم که از حضرت زهرا سلام الله علیها برای ما رسیده است جای یک نگاه جدیدی به آن است، نگاه معرفتی نگاه دقیق معرفتی به این روایات، چنانچه ما به روایات نهج البلاغه کار دقیق تفسیری، بیان و شرح و تفسیر انجام می­دهیم، روایات حضرت زهرا سلام الله علیها را نباید فقط گردآوری بکنیم، گردآوری که شده بوده، کم و بیش روایات حضرت زهرا سلام الله علیها در دست بوده اما کار الان یک طلبه شرح روایات حضرت زهرا سلام الله علیها است با همان دقتی که شرح نهج البلاغه می­شود با همان دقت، بعد استفاده اش در مباحث دینی، در فقه، خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها با آن همه اسنادی که داره باید بیاد در فقه ما، خیلی مطالب دارد که در فقه قابل استفاده است، باید بیاد و بشود جزء منابع فقهی ما، در مسائل اعتقادی توحید  در نگاه حضرت زهرا سلام الله علیها این­ها باید بیاد جنبه معرفتی خودش را این روایات پیدا بکند، این وظیفه­ای است که ما داریم.

به تعبیری که یکی از علمای اهل سنت دارد، آلوسی صاحب تفسیر روح المعانی که از شخصیت­های بزرگ از مفسرین است، می گوید: روایاتی که نقل می کنند: خذوا ثلث دینکم من حمیراء، یا شطر دینکم من حمیراء، – که این روایت سندا هم مشکل دارد – این روایت که نقل می­کنند این قدح مقام حضرت زهرا سلام الله علیها نیست، آلوسی می­گوید، چرا؟ چون پیغمبر می­دانسته است که حضرت زهرا سلام الله علیها عمری نمی­کند، و اگر پیامبر می­دانست که عمر حضرت زهرا سلام الله علیها طولانی بود می­فرمود: خذوا کل دینکم من حضرت زهرا.

این بیان آلوسی است این را در روح المعانی دنبال کنید این تعبیر آلوسی بیان می­کند، وقتی یک سنی مرجعیت حضرت زهرا سلام الله علیها را اینگونه تاکید می­کند دیگر جا ندارد در شیعیان این مبحث بسیار مهم مغفول قرار بگیرد و این نگاه تاریخی صرفا یک الگوی رفتاری تو اخلاق صرفا از حضرت زهرا سلام الله علیها ارائه بدهیم.

خداوند متعال ما را جزء شیعیان و پیروان حضرت زهرا سلام الله علیها قرار بدهد.

 

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *