چكيده
امام حسین علیه السلام هم در قرآن و هم در روایات عامه و خاصه، مورد مدح و ستایش قرار گرفته اند. همۀ انبیا علیهم السلام به امام حسین علیه السلام توسل داشته اند و با نام آن حضرت انس گرفته بودند. در باب زیارت ایشان، روایات صحیح السند بسیاری وارد شده است که درباره سایر ائمه علیهم السلام اینگونه روایات نیامده است و امتیازهای ویژه ای فقط به ایشان عطا شده است.
کلید واژگان: امام حسین علیهالسلام، زیارت، انبیا، آیه تطهیر، آیه مباهله
ولادت امام حسین (علیه السلام)
در روز سوم شعبان المعظم سال چهارم هجری آقای شهیدان وسرور و سالار شیعیان و دلباختگان، اشک هر مؤمن، امام زاهد عابد، شهید غریب، عطشان نینوا حضرت اباعبداللَّه الحسین الشهید علیه السلام در مدینه طیبه، عالم را به نور خود منور فرمود.
اقوال دیگر در ولادت آن حضرت پنجم شعبان وسی ام ربیع الاول و دوازدهم رجب است.[۱]
القاب مبارک امام حسین (علیه السلام)
نام مقدس آن حضرت در تورات شبیر و در انجیل تاب است.
پدرشان حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) و مادرشان حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) است.
کنیۀ آن حضرت ابوعبدالله وکنیه خاص آن ابوعلی است. والقاب آن حضرت عبارتند از: الشهید، السعید، والسبط الثانی، والامام الثالث، الرشید، والطیب، والوفی، والسید، والزکی، والمبارک والتابع لمرضاة الله، والسبط که مشهور ترین لقب حضرت زکی است.
اما بهترین لقب از لحاظ رتبه همان لقبی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به حضرت دادند، وآن این است که فرمودند:
حسن و حسین (علیهما السلام) سروران جوان های بهشت هستند.[۲]
نام امام حسین(علیه السلام)ازطرف خداوند متعال:
عن جابر: فلما ولدت الحسین علیه السلام جاء إلیهم النبی صلی الله علیه وآله ففعل به کما فعل بالحسن علیه السلام وهبط جبرئیل علی النبی صلی الله علیه وآله فقال: إن الله – عز وجل ذکره – یقرئک السلام ویقول لک، إن علیا منک بمنزلة هارون من موسی فسمه باسم ابن هارون.
قال: ما کان اسمه؟ قال: شبیر، قال: لسانی عربی، قال: سمه الحسین، فسماه الحسین.
و چون امام حسین علیه السلام به دنیا آمد ……… جبرئیل علیه السلام فرود آمد و پس از رساندن تبریک خداوند تبارک و تعالی عرض کرد: علی برای تو مانند هارون است برای موسی؛ پس، این نوزاد را به نام فرزند هارون نامگذاری کن. پیامبر پرسید: نام او چیست؟ جبرئیل گفت: شُبَیر. پیامبر فرمود: زبان من عربی است. جبرئیل گفت: او را حسین بنام. پیامبر هم نام او را حسین گذاشت.[۳]
با توجه به این روایت و روایات دیگر نام امام حسین علیه السلام یک اسم معمولی نیست بلکه خداوند متعال این نام را برای حضرت انتخاب می کند چون وجود اهلبیت علیهم السلام منحصر به فرد هستند و خود خداوند که آنها را بعنوان امام انتخاب میکند خودش هم نام گذاری حضرات را بعهده میگیرد.
امام حسین(علیه السلام) در قرآن
آیاتی در قرآن کریم برای امامت و افضلیت اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) وجود دارد که خود حاکی از آن است با وجود افضل دیگر مفضول نمی تواند به عنوان امام قرار بگیرد که بعضی از این آیات عصمت اهلبیت علیهم السلام را دلات میکند و بعضی از این آیات علم اهلبیت علیهم السلام را دلالت میکند وآیات دیگر هم که در شأن اهلبیت علیهم السلام است به افضلیت آنها بر سایرین اشاره میکند این آیات به صورت عموم هستند که امام حسین علیه السلام هم جزء حقیقی این آیات بشمار می آید.
۱_آیه تطهیر:
یکی از آیاتی که وجود مقدس امام حسین علیه السلام در آن نقش مهمی دارد و جزء افراد در این آیه هست آیه تطهیر است.
إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا
خدا می خواهد هرگونه ناپاکیرا فقط از شما اهل بیت (محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین) برطرف سازد و شما را کاملا پاک و پاکیزه کند.[۴]
بر اساس روایت های صحیحی که که در کتابها و منابع معتبر اهل سنت آمده است، مقصود از (اهل البیت) در آیه مبارکه تطهیر، حضرت امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) هستند.
شأن نزول آیه تطهیر درباره اهلبیت علیهمالسلام:
1_احمد بن حنبل [م ۲۴۱]
احمد بن حنبل در مسند خود می نویسد:
حدّثنا عبدالله حدّثنی أبی ثنا عبدالله بن نمیر، قال: ثنا عبدالملک، یعنی ابن أبی سلیمان عن عطاء بن أبی رباح، قال: حدّثنی من سمع أم سلمة تذکر أن النبی صلّی الله علیه وآله وسلّم کان فی بیتها، فأتته فاطمة ببرمة فیها خزیرة فدخلت لها علیه فقال لها: أدعی زوجک وابنیک، قالت: فجاء علی والحسین والحسن فدخلوا علیه فجلسوا یأکلون من تلک الخزیرة وهو علی منامة له علی دکان، تحته کساء له خیبری، قالت: وأنا أصلّی فی الحجرة، فأنزل الله عزّوجلّ هذه الآیة (إِنَّمَا یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنْکمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً)قالت: فأخذ فضل الکساء فغشاهم به، ثمّ أخرج یده فألوی بها إلی السماء، ثمّ قال: «أللّهمَّ هؤلاء أهل بیتی وخاصّتی فاذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهیراً أللّهمَّ هؤلاء أهل بیتی وخاصتی فاذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهیراً». قالت: فأدخلت رأسی البیت، فقلت، وأنا معکم یا رسول الله، قال: «إنّک إلی خیر، إنّک إلی خیر»
عبدالله از پدرش، از عبدالله بن نمیر، از عبدالملک بن ابی سلیمان، از عطاء بن ابی رباح حدیث کرد که گفت: کسی که از امّ سلمه شنیده بود برای من نقل کرد که: پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در منزل امّ سلمه بود که فاطمه علیها السلام با دیگی سنگی که در آن خزیره (آردی که با گوشت یا روغن طبخ میشود، مانند حلیم) بود آمد و بر ایشان وارد شد. پیامبر به ایشان فرمود که همسر و دو پسرت را دعوت کن. امّ سلمه گوید: علی، حسن و حسین علیهم السلام آمدند و بر ایشان وارد شده نشستند و مشغول خوردن آن غذا شدند. پیامبر در مکانی که جای خواب ایشان بود نشسته و یک عبای خیبری زیر ایشان بود. امّ سلمه گوید: من در آن اتاق نماز می خواندم که خداوند این آیه را نازل فرمود: (إِنَّمَا یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنْکمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً). سپس پیامبر گوشه عبا را بر سر ایشان کشید و دست خود را بیرون آورده و به آسمان بلند کرده، عرضه داشت: «خداوندا، اینان اهل بیت و خواص من هستند، پس پلیدی را از ایشان دور کن و آن ها را کاملا پاک و پاکیزه ساز. خداوندا، اینان اهل بیت و خواص من هستند، پس پلیدی را از ایشان دور کن و آن ها را کاملا پاک گردان». امّ سلمه گوید: من سرم را داخل اتاق کردم و عرضه داشتم: ای رسول خدا، آیا من نیز با شما (اهل بیت) هستم؟ فرمود: «تو عاقبت به خیر هستی، توعاقبت به خیر هستی».[۵]
طبق روایت که از لحاظ سندی صحیح است امام حسین علیه السلام مثل امیرالمؤمنین و صدیقه طاهره و امام حسن(علیهم السلام) از مقام عصمت برخوردار است
وحتی این آیه علاوه بر عصمت بر افضلیت امام حسین علیه السلام و سایر اهلبیت علیهم السلام نیز دلالت دارد.
2_ابن تیمیه
او نزد گروهی از اهل سنت معاصر بسیار مقبول و مورد اعتماد است به طوری که می توان وی را امام آن ها به ویژه وهابیان دانست. ابن تیمیه در منهاج السنّة درباره حدیث کساء می نویسد:
وأمّا حدیث الکساء فهو صحیح. رواه أحمد والترمذی من حدیث أم سلمة، ورواه مسلم فی صحیحه من حدیث عائشة.
حدیث کساء صحیح است و احمد و ترمذی آن را از امّ سلمه روایت کرده اند و مسلم نیز در صحیح خود از عایشه نقل کرده است.[۶]
3_فخر رازی
وی که در نزد اهل سنت به امام المفسّرین مشهور است، در تفسیر خود پس از نقل حدیث کساء ادعای اتفاق و اجماع کرده، می نویسد:
واعلم أن هذه الروایة کالمتّفق علی صحّتها بین أهل التفسیر والحدیث.
بدان که این روایت مانند احادیثی است که بر صحت آن بین اهل تفسیر و حدیث اتفاق وجود دارد.[۷]
_آیه مباهله:
إِنَّ مَثَلَ عِیسَی عِنْدَ اللهِ کمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَاب ثُمَّ قَالَ لَهُ کنْ فَیکونُ* الْحَقُّ مِنْ رَبِّک فَلاَ تَکنْ مِنْ الْمُمْتَرِینَ * فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنْ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللهِ عَلَی الْکاذِبِینَ * إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَه إِلاَّ اللهُ وَإِنَّ اللهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ * فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللهَ عَلِیمٌ بِالْمُفْسِدِین)
همانا مَثل عیسی نزد خدا هم چون مَثل آدم است که او را از خاک آفرید، سپس به او فرمود باش، پس موجود شد. حق از جانب پروردگار تو است، از این رو از دودلان مباش. پس هر کسی درباره او [عیسی] بعد از آن که بر تو [به واسطه وحی] علم و آگاهی آمد مجادله کند، بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان، و ما زنانمان را و شما زنانتان را، و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنیم. سپس یکدیگر را نفرین نماییم، آن گاه لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم. همانا این از داستان های حق است و خدایی جز الله نیست و او شکست ناپذیر و داناست; پس اگر از حق روی بگردانند [بدانند] که همانا خداوند به حال مفسدان آگاه است.
دومین آیه که امام حسین علیه السلام به همراه پنج تن در آن حضور دارد آیه مباهله است.
شأن نزول آیه:
ابن کثیر در تفسیر خود در این باره می نویسد:
وقال أبوبکر بن مردویه: حدّثنا سلیمان بن أحمد، حدّثنا أحمد بن داود المکی، حدّثنا بشر بن مهران، حدّثنا محمّد بن دینار، عن داود بن أبی هند،عن الشعبی عن جابر، قال:… فغدا رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم فأخذ بید علی وفاطمة والحسن والحسین… قال جابر: «وفیهم نزلت (نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکمْ)…» .
وهکذا رواه الحاکم فی مستدرکه… ثمّ قال: صحیح علی شرط مسلم ولم یخرجاه هکذا.
قالا: وقد رواه أبو داود الطیالسی، عن شعبة، عن المغیرة، عن الشعبی، مرسَلا. وهذا أصحّ.
وقد روی عن ابن عبّاس والبراء نحو ذلک.
ابوبکر بن مردویه، از سلیمان بن احمد، از احمد بن داوود مکی، از بشر بن مهران، از محمّد بن دینار، از داوود بن ابی هند، از شعبی، از جابر نقل می کند که گفت: … رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم سحرگاهان آن گاه که دست علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را گرفته بود، آمد. جابر گوید: «آیه مباهله درباره ایشان نازل شده است که… ».
حاکم در مستدرک نیز این چنین روایت می کند… آنگاه می گوید: این حدیث با توجه به شرط مسلم صحیح است، اما آن را به این صورت نقل نکرده است.
می گویند: ابوداوود طیالسی، از شعبه، از مغیره، از شعبی به صورت مرسل آن را روایت کرده، در حالی که این روایت صحیح تر است.
از ابن عباس و براء نیز به همین ترتیب روایت شده است.[۸]
طبری در تفسیرش روایات متعددی را در این باره نقل می کند. وی می نویسد:
حدّثنا ابن حمید، قال: ثنا عیسی بن فرقد، عن أبی الجارود، عن زید بن علی، فی قوله: (تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکمْ) الآیة، قال: کان النبی صلّی الله علیه وآله وسلّم وعلی وفاطمة والحسن والحسین;
ابن حمید، از عیسی بن فرقد، از ابوجارود، از زید بن علی نقل می کند که درباره آیه (تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکمْ) گفت: ]در مباهله [پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به همراه علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام بودند.[۹]
آیات دیگر هم وجود دارد ولی چون بنا به اختصار است از ذکر آنها پرهیز میکنیم.
امام حسین علیه السلام نزد اهلسنت
«ابوالحسن علی بن احمد بن عمر مقری، از محمد بن حسن نقاش و او از زید بن حباب نقل می کند که
سفیان ثوری، از قابوس بن ابی ظبیان به نقل از پدرش و او از ابوالعباس این گونه روایت می کند
روزی نزد پیامبر صلّی االله علیه وآله بودم. آن حضرت فرزندش ابراهیم را بر روی ران پای چپ خویش و حسین بن علی علیهما السلام را بر روی ران پای راست خود نشانده بود. گاهی این و گاهی او را می بوسید.
در این هنگام جبرئیل علیه السلام نازل شد و وحی آورد. وقتی از نزد آن حضرت رفت، پیامبر صلّی االله علیه وآله فرمود: جبرئیل از سوی پروردگارم آمد و به من گفت: یا محمد! ربک یقرأ علیک السلام و یقول لک: لست أجمعهما لک، فافد أحدهما بصاحبه؛
ای محمد! خداوند به تو سلام می رساند و می گوید: نمی شود هر دوی این ها زنده باشند. یکی از این دو را جایگزین دیگری کن.
رسول خدا صلّی االله علیه وآله به ابراهیم نگریست و گریه کرد آن. گاه به حسین علیه السلام نگاه کرد و گریست.
سپس فرمود: مادر ابراهیم کنیز است، اگر ابراهیم بمیرد، فقط من اندوهگین می شوم. مادر حسین، فاطمه، پدرش علی پسرعمو، گوشت و خون من است. اگر او بمیرد، دخترم فاطمه، پسر عمویم و خودم اندوهگین خواهیم شد. من ترجیح می دهم که خودم اندوهگین شوم. ای جبرئیل! روح ابراهیم را قبض کن. ابراهیم را فدای حسین کردم.
راوی می گوید: پس از سه روز، ابراهیم از دنیا رفت. وقتی پیامبر صلّی االله علیه وآله حسین علیه السلام را می دید که به سویش می آید، او را می بوسید و دو دندان پیشین او را می مکید و به سینه اش می فشرد و می فرمود:
فدیت من فدیته بابنی إبراهیم؛
فدای کسی شوم که فرزندم ابراهیم را فدای او کردم.[۱۰]
عبدالله بن مسعود از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)نقل میکند: «ابنایَ الحَسَنُ و الحُسَینُ سیّدا شباب اهل الجنّه؛ دو پسرم حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتاند.[۱۱]
یعلی بن مُرّه به نقل از رسول خاتم(صلی الله علیه و آله وسلم) میگوید: «حسین منّی و أنا مِنْ حسین، أحَبَّ اللهُ من أحَبَّ حسیناً؛ من از حسین هستم و حسین از من است. خداوند دوست دارد هر آن کس را که حسین را دوست داشته باشد.[۱۲]
پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: مَنْ اَحَبَّ هذا فقد اَحَبَّنی؛ هر کس حسین را دوست داشته باشد، مرا دوست خواهد داشت.[۱۳]
ابوهریره میگوید: «کان رسولُ الله یُحبّه حُباً شدیداً؛رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)، امام حسین را بسیار دوست میداشت.[۱۴]
افضلیت زیارت امام حسین علیه السلام بر سایر زیارات
در لسان روایات به زیارت امام حسین علیه السلام اهمیت فراوانی داده است که درباره هیچکدام از ائمه اطهار علیهم السلام حتی زیارت خانه خدا اینگونه فضیلتی نیامده است خوب این حاکی از این است که وجود مقدس امام حسین علیه السلام خاص است به چند ازاین روایات اشاره میکنیم که البته قطره ای از دریاست.
زیارت امام حسین در روز غرفه
به نقل مرحوم ابن قولویه در کتاب شریف «کامل الزیارات» از حنان بن سدیر از پدرش از امام صادق سلام الله علیه:
إِذَا کانَ یوْمُ عَرَفَةَ اطَّلَعَ اللَّهُ تَعَالَی عَلَی زُوَّارِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَینِ سلام الله علیه فَقَالَ لَهُمُ اسْتَأْنِفُوا فَقَدْ غَفَرْتُ لَکمْ ثُمَّ یجْعَلُ إِقَامَتَهُ عَلَی أَهْلِ عَرَفَاتٍ.
زمانی که روز عرفه فرا برسد، خداوند متعال به زوّار قبر حضرت ابی عبد اللَّه الحسین علیه السّلام توجّه نموده پس به ایشان می فرماید:از ابتداء شروع به عمل نمائید زیرا شما را آمرزیدم سپس با اهل عرفات انس می گیرد.[۱۵]
که طبق این روایت خداوند متعال در روز غرفه که همه حجاج در صحرای عرفات هستند که معرفتشون زیاد شود خداوند متعال اول به زائرین امام حسین علیه السلام نظر رحمت می اندازد بعد اهل عرفات که زائرین خودش محسوب میشوند که در اینجا زیارت امام حسین علیه السلام از زیارت خانه خدا بافضیلت تر است.
زیارت أنبیاء برای امام حسین علیه السلام
عن صفوان الجمال قال قال لی أبو عبد الله(علیه السلام)لما أتی الحیرة هل لک فی قبر الحسین(علیه السلام)قلت و تزوره جعلت فداک قال و کیف لا أزوره و الله یزوره فی کل لیلة جمعة یهبط مع الملائکة إلیه و الأنبیاء و الأوصیاء و محمد أفضل الأنبیاء و نحن أفضل الأوصیاء فقال صفوان جعلت فداک فتزوره فی کل جمعة حتی تدرک زیارة الرب قال نعم یا صفوان ألزم ذلک یکتب لک زیارة قبر الحسین علیه السلام و ذلک تفضیل و ذلک تفضیل»؛
«صفوان گوید: امام صادق در سفری که به عراق داشت، از من پرسید: آیا از قبر امام حسین بهره می گیری و به زیارت آن نایل می شوی؟
عرض کردم: فدایت شوم، شما هم این قبر شریف را زیارت می کنید؟
فرمود: چگونه آن را زیارت نکنم، در حالی که خدا و ملائکه و پیامبران و افضل آنان که پیامبر اسلام است و اوصیا که افضلشان ما هستیم، در هر شب جمعه آن را زیارت می کنند!
عرض کردم: آیا شما هر شب جمعه آن را زیارت می کنید تا به زیارت خدا نایل شده باشید؟
فرمود: آری. ای صفوان! ملازم زیارت امام حسین باش تا در نامه عملت زیارت امام حسین را بنویسند که این تفضیل است. این تفضیل است.[۱۶]
زیارت ملائکه برای امام حسین علیه السلام
عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّی قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یقُولُ مَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً أَکثَرَ مِنَ الْمَلَائِکةِ وَ إِنَّهُ ینْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ کلَّ مَسَاءٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَک یطُوفُونَ بِالْبَیتِ الْحَرَامِ لَیلَتَهُمْ حَتَّی إِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ انْصَرَفُوا إِلَی قَبْرِ النَّبِی (صلی الله علیه و آله) فَیسَلِّمُونَ عَلَیهِ ثُمَّ یأْتُونَ قَبْرَ أَمِیرِ الْمُوءْمِنِینَ (علیه السلام) فَیسَلِّمُونَ عَلَیهِ ثُمَّ یأْتُونَ قَبْرَ الْحُسَینِ (علیه السلام) فَیسَلِّمُونَ عَلَیهِ ثُمَّ یعْرُجُونَ إِلَی السَّمَاءِ قَبْلَ أَنْ تَطْلُعَ الشَّمْسُ ثُمَّ تَنْزِلُ مَلَائِکةُ النَّهَارِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَک فَیطُوفُونَ بِالْبَیتِ الْحَرَامِ نَهَارَهُمْ حَتَّی إِذَا غَرَبَتِ الشَّمْسُ انْصَرَفُوا إِلَی قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَیسَلِّمُونَ عَلَیهِ ثُمَّ یأْتُونَ قَبْرَ أَمِیرِ الْمُوءْمِنِینَ (علیه السلام) فَیسَلِّمُونَ عَلَیهِ ثُمَّ یأْتُونَ قَبْرَ الْحُسَینِ
(علیه السلام) فَیسَلِّمُونَ عَلَیهِ ثُمَّ یعْرُجُونَ إِلَی السَّمَاءِ قَبْلَ أَنْ تَغِیبَ الشَّمْسُ
حسن بن عبد اللّه بن محمّد بن عیسی، از پدرش، از حسن بن محبوب، از داود رقّی نقل کرده، وی گفت:
از حضرت ابو عبد اللّه علیه السلام شنیدم که می فرمود:
خداوند متعال مخلوقی زیادتر از فرشتگان نیافریده، در هر شب هفتاد هزار فرشته از آسمان نازل شده و از اوّل شب تا طلوع صبح بیت اللّه الحرام را طواف می کنند و پس از طلوع صبح به طرف قبر نبی اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم برگشته و به آنجا که رسیدند به حضرتش سلام نموده و بعدا به نزد قبر امیر الموءمنین علیه السّلام رفته و به آن جناب سلام کرده و پس از آن به نزد قبر حسین علیه السّلام آمده و بر آن وجود مبارک سلام داده و قبل از طلوع آفتاب به آسمان عروج می کنند و پس از ایشان فرشتگان روز که آنها نیز هفتاد هزار نفر هستند به زمین آمده ابتداء بیت اللّه الحرام را طواف کرده و طول روز به آن اشتغال دارند و پس از غروب آفتاب به طرف قبر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم رفته و بر آن جناب سلام داده و پس از آن نزد قبر امیرالموءمنین علیه السّلام می آیند و بر آن حضرت سلام کرده و بعد به نزد قبر حسین علیه السّلام حاضر شده و بر آن جناب سلام داده و سپس پیش از غروب آفتاب به آسمان می روند.امیر[۱۷]
دعا کردن رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا و ائمه اطهار علیهم السلام برای زائرین أبیعبدالله الحسین(علیه السلام)
عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ قَالَ لِی یا مُعَاوِیةُ لَا تَدَعْ زِیارَةَ الْحُسَینِ (علیه السلام) لِخَوْفٍ- فَإِنَّ مَنْ تَرَکهُ رَأَی مِنَ الْحَسْرَةِ مَا یتَمَنَّی أَنَّ قَبْرَهُ کانَ عِنْدَهُ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ یرَی اللَّهُ شَخْصَک
وَ سَوَادَک فِیمَنْ یدْعُو لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)
وَ عَلِی وَ فَاطِمَةُ وَ الْأَئِمَّةُ ع- أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَکونَ مِمَّنْ ینْقَلِبُ بِالْمَغْفِرَةِ لِمَا مَضَی وَ یغْفَرَ لَک ذُنُوبُ سَبْعِینَ سَنَةً أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَکونَ مِمَّنْ یخْرُجُ مِنَ الدُّنْیا وَ لَیسَ عَلَیهِ ذَنْبٌ تتبع [یتْبَعُ بِهِ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَکونَ غَداً مِمَّنْ یصَافِحُهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)
از معاویة بن وهب از حضرت ابی عبد اللّه علیه السّلام نقل کرده، وی گفت:
امام علیه السّلام به من فرمودند:
ای معاویة به خاطر ترس و خوف زیارت امام حسین علیه السّلام را ترک مکن زیرا کسی که آن را ترک کند چنان حسرتی بخورد که آرزو کند قبر آن حضرت نزدش باشد و بتواند زیاد به زیارتش برود آیا دوست داری که خدا تو را در زمره کسانی ببیند که حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و حضرات علی و فاطمه و ائمّه علیهم السّلام در حقشان دعاء فرموده اند؟!
آیا دوست داری از کسانی باشی که به واسطه آمرزش لغزشهای گذشته طومار اعمالت تغییر یابد و گناهان هفتاد سال از تو آمرزیده شود؟! آیا دوست داری از کسانی باشی که از دنیا رفته بدون اینکه گناه قابل موءاخذه داشته باشی؟! آیا دوست داری از کسانی باشی که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم با آنها مصافحه می فرمایند؟![۱۸]
زیارت امام حسین علیه السلام با یک حج و عمره معادله میکند
عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ سَأَلَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) عَمَّنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَینِ (علیه السلام) قَالَ تَعْدِلُ عُمْرَةً
پدرم از احمد بن محمّد بن ابی نصر نقل کرده اند که وی گفت:
برخی از اصحاب ما، از حضرت ابا الحسن الرّضا علیه السّلام سوءال کرد و پرسید:
کسی که به زیارت قبر حضرت امام حسین علیه السّلام برود ثوابش چه مقدار است؟ حضرت فرمودند:
ثوابش معادل ثواب یک عمره می باشد.[۱۹]
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) یقُولُ مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَینِ (علیه السلام) کتَبَ اللَّهُ لَهُ حِجَّةً مَبْرُورَةً ، از محمّد بن سنان، وی می گوید:
از حضرت ابو الحسن الرضا علیه السّلام شنیدم که می فرمودند:
کسی که به زیارت قبر حضرت امام حسین علیه السّلام رود خداوند یک حجّ قبول شده برایش می نویسد.[۲۰]
و روایات دیگر که دلالت بر افضلیت زیارت امام حسین علیه السلام دارد تا آنجا که از زیارت خانه خدا هم بالاتر است اگر کسی عمره یا حج مشرف شود معلوم نیست که عملش قبول باشد یا نه ولی زائر امام حسین علیه السلام مثل کسی است که عمره یا حج مقبول انجام داده باشد.
وهمچنین روایاتی به این مضمون که زیارت امام حسین علیه السلام عمر را طولانی میکند و روزی را زیاد میکند که این اثر دنیایی زیارت است و گناهان را می بخشد تا آنجایی که فرموده اند زیارت امام حسین علیه السلام هما زیارت خداوند متعال است که مجال نیست همه ی روایات را در اینجا ذکر شود.
امتیازات امام حسین علیه السلام نسبت به اهلبیت علیهمالسلام
۱ . لقب سیدالشهداء فقط مختص به امام حسین علیه السلام است و بقیه اهلبیت علیهم السلام با اونکه همه شهید شدند ولی اباعبدالله علیه السلام به لقب مزین شدند و این لقب از جانب خداوند متعال است طبق اون روایتی که مرحوم مجلسی در بحارالانوار ذکر فرموده است
پیامبر صلی الله علیه و آله از طرف خداوند حسین بن علی علیهالسلام را سیدالشهداء معرفی کرد و فرمود:
اِنَّه سیدُالشُّهداء مِن الاوَّلینَ وَالاخِرینَ فِی الدُّنیا وَالاخرهِ، وَ سیِّد شَبابِ اهلِ الجَنَّهِ مِنَ الخَلْقِ اَجمَعِینَ
او “حسین” سرور شهیدان از نخستین تا آخرین آنها در دنیا و آخرت است و سرور جوانان همه اهل بهشت است.[۲۱]
۲ . شفاء فقط در تربت امام حسین علیه السلام است و بقیه ائمه از این فضیلت برخوردار نیستند واین فضیلت اختصاص به سیدالشهداء علیه السلام دارد طبق اون روایت که فرمود: جعل الشفاء فی تربته…خداوند متعال شفاء را در تربت امام حسین علیه السلام قرار داد[۲۲] و علاوه براین فقط تربت امام حسین علیه السلام است که برای سجده مورد افضلیت قرار گرفته است که حضرت صادق علیه السلام فرمودند:روی معاویة بن عمار قال: کان لأبی عبد الله علیه السلام خریطة دیباج صفراء فیها تربة أبی عبد الله علیه السلام فکان إذا حضرت الصلاة صبه علی سجادته وسجد علیه، ثم قال علیه السلام: السجود علی تربة الحسین علیه السلام یخرق الحجب السبع معاویه بن عمار (یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام) می گوید: امام صادق علیه السلام را کیسه ای ابریشمین و زرد بود که در آن خاک کربلای حسین بود. چون هنگام نماز فرا می رسید آن خاک را بر سجاده خود می ریخت و بر آن سجده می کرد سپس فرمود:سجده بر تربت امام حسین (علیهالسلام) حجابهای هفتگانه را برطرف میکند[۲۳]
۳ . اجابت دعا در زیر گنبد امام حسین علیه السلام این هم فضیلتی است که هیچ کدوم از ائمه علیهمالسلام ندارند حتی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و امیرالمؤمنین علیه السلام این فضیلت اختصاصی است که خداوند متعال فقط به امام حسین علیه السلام بخشیده است که فرمود:وإجابة الدعاء تحت قبته،[۲۴]
۴ .چهارمین امتیاز برای امام حسین علیه السلام این است که امامت از نسل ایشان تحقق گرفت که فرمود:والأئمة من ذریته«ائمه را از ذریه و نسل امام حسین علیه السلام قرارداد[۲۵]
۵ . پنجمین امتیاز در باب زیارت امام حسین علیه السلام است که زایرنش تا زمانی که در حال زیارت هستند این ایام از عمرشان بحساب نمی آید و فرمود:وأن لا تعد أیام زائریه من أعمارهم[۲۶]
عَنْ هَیثَمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الرُّمَّانِی عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) عَنْ أَبِیهِ (علیه السلام) قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ (علیهما السلام) إِنَّ أَیامَ زَائِرِی الْحُسَینِ (علیه السلام) لَا تُحْسَبُ مِنْ أَعْمَارِهِمْ وَ لَا تُعَدُّ مِنْ آجَالِهِمْ
از هیثم بن عبد اللّه رمّانی از حضرت ابی الحسن الرضا علیه السّلام نقل نموده و آن جناب از پدر بزرگوارشان حکایت کرده اند که ابو عبد اللّه جعفر بن محمّد الصادق علیهما السّلام فرمودند:
ایام زیارت حضرت امام حسین علیه السّلام جزء عمر زائر شمرده نشده و از اجلشان محسوب نمی گردد.[۲۷]
ارادت انبیاء به امام حسین(علیه السلام)
پذیرفته شدن توبه حضرت آدم ابوالبشر علیه السلام بواسطه ندبه بر ابی عبدالله علیه السلام
درسیره و احوالات حضرت آدم ابوالبشر علیه السلام نقل شده که ایشان پس از رانده شدن از بهشت بسیار ناراحت و غمگین شده از روی ندامت و پشیمانی رو به درگاه الهی آورد و به استغاثه پرداخت تا اینکه پس از مدتی در رحمت خود را به روی او گشود و به واسطه امین وحی کلماتی را به او آموخت آدم با خواندن این کلمات به درگاه ربوبی تمسک جست و بدین وسیله توبه اش پذیرفته شد. «فتلقی ءادم من ربه ی کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم؛[۲۸]
سپس آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت (و با آنها توبه کرد) و خداوند توبه او را پذیرفت چرا که خداوند توبه پذیر و مهربان است.»
فتلقی آدم من ربه کلمات ” أنه رأی ساق العرش وأسماء النبی والأئمة علیهم السلام فلقنه جبرئیل قل: یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمة، یا محسن بحق الحسن والحسین ومنک الإحسان.
فلما ذکر الحسین سالت دموعه وانخشع قلبه، وقال: یا أخی جبرئیل فی ذکر الخامس ینکسر قلبی وتسیل عبرتی؟ قال جبرئیل: ولدک هذا یصاب بمصیبة تصغر عندها المصائب، فقال: یا أخی وما هی؟ قال: یقتل عطشانا غریبا وحیدا فریدا لیس له ناصر ولا معین، ولو تراه یا آدم وهو یقول: واعطشاه واقلة ناصراه، حتی یحول العطش بینه وبین السماء کالدخان، فلم یجبه أحد إلا بالسیوف، وشرب الحتوف، فیذبح ذبح الشاة من قفاه، وینهب رحله أعداؤه وتشهر رؤوسهم هو وأنصاره فی البلدان، ومعهم النسوان، کذلک سبق فی علم الواحد المنان، فبکی آدم وجبرئیل بکاء الثکلی.
چون خداوند خواست توبه آدم (علیهالسّلام) را قبول نماید جبرئیل را نزد او فرستاد جبرئیل (علیهالسّلام) به آدم یاد داد که خداوند را به این دعا بخواند: «یا حمید بحق محمد (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) یا عالی بحق علی (علیهالسّلام) یا فاطر بحق فاطمه (سلاماللهعلیهم) یا محسن بحق الحسن (علیهالسّلام) یا قدیم الاحسان بحق الحسین (علیهالسّلام) و منک الاحسان.» آدم (علیهالسّلام) خداوند را به این کلمات مبارکه خواند. زمانی که جبرئیل نام امام حسین (علیهالسّلام) را بر زبان جاری ساخت قلب آدم (علیهالسّلام) گرفت و ق از چشمانش جاری شد. گفت: «ای جبرئیل (علیهالسّلام) چرا در یادکرد پنجمین نفر دلم شکست و اشکم جاری شد» جبرئیل (علیهالسّلام) گفت: «ای آدم (علیهالسّلام) این فرزند تو به مصیبتی بزرگ دچار میشود که تمامی مصیبتها نزد آن کوچک است.» سپس جبرئیل ادامه داد و گفت: «حسین (علیهالسّلام) تشنه و غریب و بی یار و یاور کشته میشود. ای آدم (علیهالسّلام) اگر تو او را ببینی در حالی که میگوید: و اعطشاه وا قلة ناصراه تا به جایی که از تشنگی چشمانش تیره و تاریک میشود و آسمان را به مانند دودی در دیدگان خود میبیند و کسی او را جز دم شمشیر و شربت جواب ندهد تا اینکه او را مانند گوسفند سر از قفا ببرند مرگ و اموال او را غارت کنند و سر او و اصحاب او را بر سر نیزهها نمایند و اهل و عیال او را اسیر سازند و این پیشآمد درعلم خدا آن چنان که گفتم رقم خورده است پس آدم و جبرییل مانند زن پسر مرده گریه کردند[۲۹]
که طبق این روایات و روایات دیگر توبه حضرت آدم علیه السلام بواسطه گریه برولی خدا امام حسین علیه السلام پذیرفته شد.
توسل و گریه حضرت نوح علیه السلام برای سیدالشهداء علیه السلام:
وروی أن نوحا لما رکب فی السفینة طافت به جمیع الدنیا فلما مرت بکربلا أخذته الأرض، وخاف نوح الغرق فدعا ربه وقال: إلهی طفت جمیع الدنیا وما أصابنی فزع مثل ما أصابنی فی هذه الأرض فنزل جبرئیل وقال: یا نوح فی هذا الموضع یقتل الحسین سبط محمد خاتم الأنبیاء، وابن خاتم الأوصیاء فقال:
ومن القاتل له یا جبرئیل؟ قال: قاتله لعین أهل سبع سماوات وسبع أرضین، فلعنه نوح أربع مرات فسارت السفینة حتی بلغت الجودی واستقرت علیه.
در بیان احوالات حضرت نوح علیه السلام اینگونه روایت شده که:
زمانی که کشتی او به محل شهادت سید و سالار شهیدان (علیهالسّلام) رسید کشتی به تلاطم افتاد نوح (علیهالسّلام) از این حالت وحشت زده شد و احساس کرد که کشتی در معرض غرق شدن است پس به درگاه خدا استغاثه نمود و گفت: پروردگارا همه دنیا را سیر کردم اما دلهرهای به مانند دلهرهای که در این سرزمین در دلم ایجاد شد به من دست نداد. جبرئیل (علیهالسّلام) نازل شد و به او فرمود: ای نوح (علیهالسّلام) اینجا همان جایی است که حسین (علیهالسّلام) سبط محمد (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) (خاتم انبیاء) و پسر خاتم اوصیا (علیهالسّلام) کشته میشود. نوح (علیهالسّلام) پرسید قاتل او کیست؟ جبرئیل (علیهالسّلام) پاسخ داد: قاتلش مردی لعین است در نظر اهل آسمانها و زمین. سپس جریان کربلا را برای او بیان نمود. پس نوح (علیهالسّلام) و کشتی نشینان گریستند و بر قاتلش لعن فرستادند و گذشتند.[۳۰]
ارتباط حضرت ابراهیم علیه السلام با امام حسین علیه السلام
در باره سیره حضرت ابراهیم علیه السلام و گریه او بر امام حسین علیه السلام روایات مختلف است که بنده یکی از آن ها را ضمیمه میکنم
عن الفضل قال: سمت الرضا علیه السلام یقول: لما أمر الله عز وجل إبراهیم علیه السلام أن یذبح مکان ابنه إسماعیل الکبش الذی أنزله علیه تمنی إبراهیم أن یکون قد ذبح ابنه إسماعیل بیده وأنه لم یؤمر بذبح الکبش مکانه، لیرجع إلی قلبه ما یرجع إلی قلب الوالد الذی یذبح أعز ولده علیه بیده، فیستحق بذلک أرفع درجات أهل الثواب علی المصائب.
فأوحی الله عز وجل إلیه: یا إبراهیم من أحب خلقی إلیک؟ فقال: یا رب ما خلقت خلقا هو أحب إلی من حبیبک محمد، فأوحی الله إلیه: أفهو أحب إلیک أم نفسک؟ قال: بل هو أحب إلی من نفسی، قال: فولده أحب إلیک أم ولدک؟
قال: بل ولده، قال: بذبح ولده ظلما علی أیدی أعدائه أوجع لقلبک أو ذبح ولدک بیدک فی طاعتی؟ قال: یا رب بل ذبحه علی أیدی أعدائه أوجع لقلبی.
قال: یا إبراهیم فان طائفة تزعم أنها من أمة محمد ستقتل الحسین ابنه من بعده ظلما وعدوانا کما یذبح الکبش، ویستوجبون بذلک سخطی، فجزع إبراهیم لذلک وتوجع قلبه وأقبل یبکی، فأوحی الله عز وجل: یا إبراهیم قد فدیت جزعک علی ابنک إسماعیل – لو ذبحته بیدک – بجزعک علی الحسین وقتله، وأو جبت لک أرفع درجات أهل الثواب علی المصائب وذلک قول الله عز وجل ” وفدیناه بذبح عظیم
در روایتی از امام رضا (علیهالسّلام) نقل شده: «زمانی که ابراهیم (علیهالسّلام) ماموریت یافت تا فرزندش اسماعیل (علیهالسّلام) را به درگاه الهی قربانی نماید فرزندش را برای قربانی کردن به قربانگاه برد اما خداوند امر نمود که ابراهیم (علیهالسّلام) گوسفندی را به جای پسرش اسماعیل (علیهالسّلام) قربانی کند. ابراهیم (علیهالسّلام) آرزو نمود کاش گوسفندی نیامده بود و او پسرش را به دست خود قربانی مینمود تا اینکه دلش شکسته میشد و به درجه رفیع صبر و رضا نائل میگردید. پس وحی شد که: ای ابراهیم (علیهالسّلام) چه کسی محبوبترین خلق در نزد توست؟ عرض کرد: حبیب تو محمد (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم). وحی آمد که: او را بیشتر دوست داری یا خودت را؟ ابراهیم (علیهالسّلام) گفت: البته که او برای من دوست داشتنی تر از جانم است. خداوند فرمود: آیا فرزند او را بیشتر دوست داری یا فرزند خود را؟ ابراهیم (علیهالسّلام) عرض کرد: فرزند او را. وحی آمد: آیا بریده شدن سر فرزند او به تیغ ستم دشمنان بیشتر دلت را میسوزاند یا ذبح فرزندت به دست خودت در راه طاعت من؟ عرض کرد: ذبح او به دست دشمنان بیشتر دل مرا میسوزاند. فرمود: ای ابراهیم (علیهالسّلام) جمعی که گمان میبرند ازامت خاتم انبیاء (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) هستند فرزند او حسین (علیهالسلام) را به ظلم و ستم به مانند گوسفند سر میبرند و به جهت این عمل مستحق غضب و سخط من میشوند. پس ابراهیم (علیهالسّلام) جزع نمود و دلش شکست و گریست. در این هنگام وحی آمد که: ای ابراهیم (علیهالسّلام) به خاطر ناله و شیونی که تو برای حسین (علیهالسّلام) انجام دادی، قربانی ات را پذیرفتم و برای تو درجات رفیع اهل مصائب را واجب نمودم. و این است قول خداوند که: و فدیناه بذبح عظیم؛ ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم.[۳۱]
گریه حضرت موسی کلیم الله برای امام حسین علیه السلام
وروی أن موسی کان ذات یوم سائرا ومعه یوشع بن نون، فلما جاء إلی أرض کربلا انخرق نعله، وانقطع شراکه، ودخل الخسک فی رجلیه، وسال دمه، فقال: إلهی أی شئ حدث منی؟ فأوحی إلیه أن هنا یقتل الحسین علیه السلام وهنا یسفک دمه، فسال دمک موافقة لدمه فقال: رب ومن یکون الحسین؟ فقیل له: هو سبط محمد المصطفی، وابن علی المرتضی، فقال: ومن یکون قاتله؟ فقیل: هو لعین السمک فی البحار، والوحوش فی القفار، والطیر فی الهواء، فرفع موسی یدیه ولعن یزید ودعا علیه وأمن یوشع بن نون علی دعائه ومضی لشأنه.
روایت شده که روزی حضرت موسی (علیهالسّلام) به همراه یوشع بن نون (علیهالسّلام) در مسافرت به سرزمین کربلا رسیدند در این هنگام نعلینش پاره شد و بند آن از هم گسست و خاری در پای او فرو رفت و خون از آن جاری شد، عرض کرد خدایا آیا چیزی از من سر زده است، وحی آمد: (نه گناهی از تو سر نزده است اما) اینجا جایی است که حسین (علیهالسّلام) به شهادت میرسد و این جاری شدن خون تو جهت همراهی و همدردی تو با آن جناب بود. موسی (علیهالسّلام) گفت: حسین (علیهالسّلام) کیست؟ به او گفته شد: سبط محمد مصطفی (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) و پسر علی مرتضی (علیه السلام) . پرسید قاتل او کیست؟ گفته شد: او لعین ماهیان دریا و حیوانات وحشی بیشه زار و مرغان در آسمان است. پس موسی دستانش را بلند کرد و بر یزید لعن فرستاد و او را نفرین کرد و یوشع بن نون آمین گفت.[۳۲]
حضرت عیسی و امام حسین علیه السلام
ابن عباس روایتی را ازامیرالمؤمنین(علیه السلام)نقل می کند که امیرالمومنین علی(علیه السلام)هنگام حرکت به سوی صفّین، هنگام فرود در دشت نینوا، فرمود :
أَنَّهُ(عیسی) مَرَّ بِهَا وَ مَعَهُ الْحَوَارِیونَ فَرَأَی هَاهُنَا الظِّبَاءَ مُجْتَمِعَةً وَ هِی تَبْکی فَجَلَسَ عِیسَی وَ جَلَسَ الْحَوَارِیونَ مَعَهُ فَبَکی وَ بَکی الْحَوَارِیونَ وَ هُمْ لَا یدْرُونَ لِمَ جَلَسَ وَ لِمَ بَکی فَقَالُوا :
یا رُوحَ اللَّهِ وَ کلِمَتَهُ مَا یبْکیک؟!
قَالَ : أَتَعْلَمُونَ أَی أَرْضٍ هَذِهِ؟
قَالُوا : لَا!
قَالَ : هَذِهِ أَرْضٌ یقْتَلُ فِیهَا فَرْخُ الرَّسُولِ أَحْمَدَ(صلی الله علیه و آله وسلم) وَ فَرْخُ الْحُرَّةِ الطَّاهِرَةِ الْبَتُول شَبِیهَةِ أُمِّی وَ یلْحَدُ فِیهَا طِینَةٌ أَطْیبُ مِنَ الْمِسْک لِأَنَّهَا طِینَةُ الْفَرْخِ الْمُسْتَشْهَدِ وَ هَکذَا یکونُ طِینَةُ الْأَنْبِیاءِ وَ أَوْلَادِ الْأَنْبِیاءِ!
فَهَذِهِ الظِّبَاءُ تُکلِّمُنِی وَ تَقُولُ إِنَّهَا تَرْعَی فِی هَذِهِ الْأَرْضِ شَوْقاً إِلَی تُرْبَةِ الْفَرْخِ الْمُبَارَک وَ زَعَمَتْ أَنَّهَا آمِنَةٌ فِی هَذِهِ الْأَرْضِ ثُمَّ ضَرَبَ بِیدِهِ إِلَی هَذِهِ الصِّیرَانِ فَشَمَّهَا وَ قَالَ هَذِهِ بَعْرُ الظِّبَاءِ عَلَی هَذِهِ الطِّیبِ لِمَکانِ حَشِیشِهَا!
حضرت عیسی(علیهالسلام) به همراه حواریون از کربلا می گذشتند و او آهوانی را دید که در اینجا جمع شده اند.
آنها گریان به نزد عیسی(علیه السلام) آمدند و عیسی(علیه السلام)نشست و حواریان نیز نشستند و او گریست و حواریان نیز گریستند، در حالی که نمی دانستند چرا عیسی(علیهالسلام) نشسته و چرا گریه می کند؟
آن گاه گفتند : ای روح خدا و ای کلمه خدا!
برای چه گریه می کنی؟
عیسی(علیهالسلام) فرمود : آیا می دانید که این، چه سرزمینی است؟
گفتند : نه!
عیسی(علیه السلام)فرمود : این ، سرزمینی است که فرزند احمدِ رسول اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و فرزند آن آزاده پاک یعنی بتول که شبیه مادرم مریم بود، در این جا کشته می شود و در تربتی که به سبب سرشت آن فرزند شهید، خوش بوتر از مُشک است، دفن می شود و البتّه سرشت پیامبران و اولاد پیامبران، چنین (خوش بو) است.
این آهوها با من گفتگو می کنند و می گویند :
ما به خاطر اشتیاقی که به تربت این نونهال شهید داریم، در این سرزمین می چریم و یقین دارند که در این سرزمین، در امان اند.[۳۳]
همه انبیاء علیهم السلام با امام حسین علیه السلام ارتباط داشتند و برای مصیبت حضرت گریستند بنده جهت اختصار چند نمونه بیشتر ذکر نکردم
در حقیقت امام حسین علیه السلام خونش را در راه خدا هدیه کرد بخاطر اینکه مردم از جهالت بیرون روند جهالت یعنی عدم شناخت امام واجب الطاعه که بر همگان واجب است امام خودشون رو بشناسند همون هدفی که امام حسین علیه السلام خودش را بخاطر آن فدا کرد که مردم امام شناس شوند و با امامت پیوند بخورند .
پینوشتها
[۱]. بحار الانوار ۴۴/۲۰۲
[۲]. بحار الانوار۴۳/۲۳۷
[۳]. معانی الاخبار ۱/۱۴۳
[۴]. احزاب:آیه۳۳
[۵]. مسند حنبل۶/۲۹۲
[۶]. منهاج السنه ۵/۶
[۷]. تفسیر رازی ۸/۸۵
[۸]. تفسیر ابن کثیر ۱/۳۷۸,۳۷۹
[۹]. تفسیر طبری۳/۴۰۸
[۱۰]. تاریخ بغداد۲/۲۰۴
[۱۱]. الصواعق المحرقه،ابن حجر عسقلانی،ص۱۱۴
[۱۲]. الصواعق المحرقة ص۱۱۴
[۱۳]. مجمع الزوائد، نور الدین علی بن ابی بکر هیثمی، ج۹، ص۱۸۶
[۱۴]. مجمع الزوائد، نور الدین علی بن ابی بکر هیثمی، ج۹، ص۱۸۶
[۱۵]. کامل الزیارات،ص۱۷۹ ح۵۴۲
[۱۶]. کامل الزیارات،ص۱۲۰،ح۳۲۶
[۱۷]. کامل الزیارات ،ص۱۲۱ح۳۲۹
[۱۸]. کامل الزیارات ،ص۱۲۵،ح۳۳۸
[۱۹]. کامل الزیارات ،ص۱۶۲،ح۴۷۱
[۲۰]. کامل الزیارات ،ص۱۶۴،ح۴۸۲
[۲۱]. بحارالانوار۴۴/۲۳۸
[۲۲]. وسائل الشیعه ۱۴/۵۳۷
[۲۳]. بحارالانوار۹۸/۱۳۵
[۲۴]. وسائل الشیعه۱۴/۵۳۷
[۲۵]. وسائل الشیعه ۱۴/۵۳۷
[۲۶]. وسائل الشیعه ۱۴/۵۳۷
[۲۷]. کامل الزیارات ص۱۴۳
[۲۸]. بقره آیه۳۷
[۲۹]. بحار الانوار۴۴/۲۴۵
[۳۰]. بحار الانوار ۴۴/۲۴۳
[۳۱]. بحارالانوار ۴۴/۲۲۵
[۳۲]. بحارالانوار ۴۴/۲۴۴
[۳۳]. بحارالانوار ۴۴/۲۵۳
فهرست منابع و مآخذ
قرآن کریم
بحار الأنوار الجمامعة لدرر أخبار أئمّة الأطهار: العلامة محمد باقر المجلسی، مؤسسة الوفاء، بيروت، لبنان، ۱۴۰۳.
وسائل الشيعة إلی تحصيل مسائل الشريعة: الشيخ محمد بن الحسن الحرّ العاملی، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ۱۴۱۴.
مسند احمد: احمد بن حنبل شیبانی،دارالصادر،بیروت،بي تا
منهاج السنة النبویه: احمد ابن عبدالحلیم بین تیمیة حرامی(ابن تسمیه),دار احد،بی تا
تفسیر الرازی(مفاتیح الغیب): محمد ابن عمر(فخر رازی) دار اخبار التراث العربی،بیروت،چاپ سوم،سال۱۴۲۰
تفسير الطبری(جامع البیان فی تفسیر القران): محمد ابن جریربن یزید طبری،دار الفکر،بیروت،سال۱۴۱۵
تفسیر ابن کثیر(تفسیر القران العظیم): ابومحمد عبدالرحمن بن محمد بن ابی حاتم رازی،المکتبة العصریه،بی تا
تاريخ بغداد: احمد بن على خطيب بغدادى، دار الكتب علميّه، بيروت، لبنان، چاپ اول، سال ۱۴۱۷
الصّواعق المُحرقه: احمد بن محمّد بن محمّد بن على بن حجر هيتمى مكّى، تحقيق عبدالرحمان بن عبدالله تركى و كامل محمّد خرّاط، مؤسسه رسالت، بيروت، لبنان، چاپ اول، سال ۱۴۱۷.
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد: أبو الحسن نور الدين علي بن أبي بكر بن سليمان الهيثمي، مكتبة القدسي، القاهرة.
کامل الزیارات: أبوالقاسم جعفر بن محمّأ بن قولویه القمی، منشورات المؤسسة الأعلمی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۳۰.
معانی الأخبار: الشیخ الصدوق محمد بن علی بن بابویه القمی، نشر صادق، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۶ ش.