با توجه به روایات منابع شیعی بر فرضی که صحت آن ها مورد پذیرش قرار گیرد اما یک مطلب بسیار واضح و روشن خواهد بود که ازدواج حضرت ام کلثوم سلام الله علیها با خلیفه دوم در سنین کودکی ایشان رخ داده و با تهدید و اکراه از سوی عمر بن خطاب صورت گرفته است و هم چنین برخی از علمای بزرگ که قائلند اساسا مرگ عمر بن خطاب قبل از رسیدن به سن بلوغ حضرت ام کلثوم سلام الله علیها بوده است , عبارت پایانی حدیث سوم که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام دستان حضرت ام کلثوم را گرفته و به خانه خویش بردند شاهد خوبی بر مدعایشان خواهد بود.

معرفی اجمالی حضرت ام کلثوم سلام الله علیها

حضرت زینب صغری که با کنیه «ام کلثوم» معروف هستند یکی از فرزندان حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام  و حضرت زهرا سلام الله علیها هستند و القابی هم چون محبوبه و فاضله و عاقله و زاهده برای ایشان ذکر شده است.

طبق نظر مشهور ایشان در سال ششم هجری قمری دیده به جهان گشودند و در ۲۹ جمادی الثانی سال ۶۱ هجری از دنیا رحلت نمودند.

بررسی شبهه ازدواج ایشان با عمر بن خطاب

آن چه که در زندگانی آن حضرت بسیار حائز اهمیت است و مورد بحث و گفتگوی بسیار واقع شده است و جنبه امامتی یافته , مساله ازدواج ایشان است.

اهل‌سنت قائلند که حضرت ام کلثوم سلام الله علیها با خلیفه دوم ازدواج نموده و هدفشان از طرح این مطلب بیان این نکته است که این ازدواج نشانگر روابط بسیار خوب حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام با خلیفه دوم بوده است و اینکه شیعیان ادعا دارند وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه‌السلام با خلیفه دوم دچار مشکل بوده و اساسا ایشان را قبول نداشته و غاصب خلافت رسول الله صلی الله علیه وآله می دانستند , صرفا ادعایی کذب و دروغ خواهد بود.

اما در این مختصر کلام باید عرض شود که حکایت ازدواج خلیفه دوم با حضرت ام کلثوم سلام الله علیها در میان اهل‌سنت بسیار مشهور است ولی در میان شیعیان اختلاف وجود دارد و عده‌ای از جمله مرحوم شیخ مفید و سید مرتضی و مرحوم سید ناصر حسین فرزند مرحوم علامه بزرگوار میرحامد حسین لکهنوی به نقد و بررسی این حکایت پرداخته و آن را اساسا انکار نمودند.

و در مقابل برخی دیگر بنا به روایاتی که حاکی از این ازدواج است قلم به پذیرش آن برده ولی در عین حال آن را ازدواجی از روی اکراه و تهدید دانستند و طبعا فضیلتی برای خلیفه دوم به شمار نیاوردند.

 

برخی روایاتی که در منابع شیعه به عنوان دلیل استفاده شده است در این داستان عبارتند از:

 

حديث يكم:

امام جعفر صادق عليه السلام در مورد ازدواج حضرت امّ كلثوم سلام الله علیها فرمودند: «إنّ ذلك فرج غُصِبنا [۱]» «اين ناموسى بود كه از ما غصب شد»

 

حديث دوّم:

در روايت ديگرى آمده است که امام صادق عليه السلام فرمودند:

لمّا خطب إليه قال له أميرالمؤمنين عليه السلام: إنّها صبيّة.

قال: فلقي العبّاس فقال له: مالي؟ أبي بأس؟

قال: وما ذاك؟

قال: خطبت إلى ابن أخيك فردّني، أما واللّه! لأعورنّ زمزم، ولا أدع لكم مكرمة إلاّ هدمتها، ولأُقيمنّ عليه شاهدَين بأنّه سرق، ولاقطعنّ يمينه.

فأتاه العبّاس وسأله أن يجعل الأمر إليه. فجعله إليه[۲]

«هنگامی كه عمر به خواستگارى آمد، اميرالمؤمنین عليه السلام به او فرمودند: او دختربچّه است!

پس از آن، عمر، عبّاس را ديد و به او گفت: چه شده؟ آيا من عيبى دارم؟

عبّاس گفت: چرا مى پرسى؟

عمر گفت: از پسر برادرت، دخترش را خواستگارى كردم، او مرا رد كرد. به خدا سوگند! چشمه زمزم را پُر خواهم كرد، همه كرامت هاى شما را نابود خواهم ساخت و دو شاهد عليه على اقامه مى كنم كه او دزدى كرده است و دستش را قطع خواهم كرد.

عبّاس به نزد اميرالمؤمنین عليه السلام آمد و ایشان را از آنچه خلیفه دوم گفته بود با خبر كرد و از او خواست تا اين موضوع را به او بسپارد، امام عليه السلام نيز پذيرفت».

 

حديث سوّم:

در روايت ديگرى از سليمان بن خالد، اين گونه نقل شده:

سليمان گويد: از امام صادق عليه السلام درباره زنى كه شوهرش مرده، پرسيدم كه كجا عِدّه نگه دارد؟ آيا در خانه شوهرش عِدّه نگه دارد، يا هر جا كه بخواهد؟

امام عليه السلام فرمودند: هر جا كه بخواهد مى تواند عِدّه اش را نگه دارد.

سپس حضرت فرمودند:

«إنّ عليّاً عليه السلام لمّا مات عمر أتى امّ كلثوم فأخذ بيدها، فانطلق بها إلى بيته[۳]»

«هنگامى كه عمر مُرد، امیرالمؤمنین عليه السلام به نزد حضرت امّ كلثوم آمده و دست دخترشان را گرفته و به خانه خود بردند»

جمع بندی احادیث

با توجه به روایات بالا بر فرضی که صحت آن ها مورد پذیرش قرار گیرد اما یک مطلب بسیار واضح و روشن خواهد بود که ازدواج حضرت ام کلثوم سلام الله علیها با خلیفه دوم در سنین کودکی آن حضرت رخ داده و با تهدید و ارعاب از سوی عمر بن خطاب صورت گرفته است و هم چنین برخی از علمای بزرگ که قائلند اساسا مرگ عمر بن خطاب قبل از رسیدن به سن بلوغ حضرت ام کلثوم سلام الله علیها بوده است , عبارت پایانی حدیث سوم که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام دستان حضرت ام کلثوم را گرفته و به خانه خویش بردند شاهد خوبی بر مدعایشان خواهد بود.

نبودن رابطه دوستانه بین امیرالمؤمنین علیه‌السلام و عمر بن خطاب

بنابراین باید به علمای اهل‌سنت که قصد دارند شیعه را به واسطه این احادیث موجود در منابع شیعی ملزم به پذیرش این ازدواج کنند ؛ گفته شود آیا ازدواجی که از روی تهدید و ارعاب و اکراه بوده است می‌تواند فضیلتی برای عمر بن خطاب به شمار آید؟! و آیا چنین ازدواجی می تواند نشانگر وجود روابط خوب و دوستی بین حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام و عمر باشد؟! یا بالعکس نه تنها روابط خوب و دوستی را ثابت نکرده بلکه اوج انزجار و کراهت بیت وحی را از خلیفه دوم و غصبی که کرده بود نشان می‌دهد؟!!

 

همسر حضرت ام کلثوم سلام الله علیها

در نهایت باید گفته شود با توجه به برخی روایات برداشت می شود که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که وقتی به فرزندان امیرالمؤمنین علیه السلام و جعفر نگاه می کردند فرمودند: «بناتنا لبنينا وبنونا لبناتنا[۴]» «دختران ما، براى پسران ما و پسران ما، براى دختران ما هستند» ؛ دخترانشان را برای پسران حضرت جعفر بن ابیطالب علیه السلام نگه داشته بودند.

و از آنجا که حضرت زینب کبری سلام الله علیها با حضرت عبدالله بن جعفر ازدواج کرده بودند بنابراین حضرت ام کلثوم سلام الله علیها یا با جناب عون بن جعفر یا با محمد بن جعفر ازدواج نمودند.

 

پی‌نوشت‌ها:

[۱] الكافى: ۵ / ۳۴۶ حديث ۱

[۲] الكافى: ۵ / ۳۴۶ حديث ۲

[۳] الکافی: ۶/۱۱۵ حدیث ۲

[۴] من لایحضره الفقیه: ۳/۲۴۹ حدیث ۱۱۸۴

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ome-kolsum-final

نویسنده: سجاد آزاد

امامت پژوه مرکز حقایق اسلامی