بیانات ارزشمند حضرت آیت الله سید علی حسینی میلانی دامت برکاته _ اعتقاد به مهدویت از ضروریات

فایل تصویری بیانات حضرت آیت الله سید علی حسینی میلانی دامت برکاته

 

 

فایل صوتی بیانات حضرت آیت الله سید علی حسینی میلانی دامت برکاته

 

 

متن کامل بیانات حضرت آیت الله سید علی حسینی میلانی دامت برکاته
با موضوع : اعتقاد به مهدویت از ضروریات

 

به مناسبت فرا رسیدن میلاد با سعادت حضرت حجت بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه شریف_شعبان المعظم ۱۴۴۳ق

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی خیر خلقه و اشرف بریته محمد و آله الطاهرین، لاسیما بقیة الله في الارضین و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین.

 

ولادت حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را تبریک عرض می‌کنم.

 

به نظرم رسید به این مناسبت سه مطلب را تذکر بدهم:

مطلب اول اینکه اعتقاد به وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که ایشان مهدی آل محمد صلی الله علیه و آله هستند، این از ضروریات است، بلکه بر همه‌ی غیر شیعیان هم واجب است که راجع به این موضوع تحقیق بکنند و از حالت تقصیر بیرون بیایند، معرفت پیدا کنند به حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تا بدانند اعتقاد آن حضرت بر آن‌ها هم ضروری است، به خاطر اینکه احادیثی که در مورد امام زمان ما داریم و اینکه عنوان المهدی منطبق هست بر ایشان فقط، این احادیثی که از پیغمبر اکرم وارد شده قابل حد و حصر نیست، واقعا قابل احصاء نیست.

خود علماء و محققین اهل سنت مُقرّ هستند به اینکه شاید حدود دو هزار حدیث از پیغمبر اکرم راجع به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وارد شده باشد در کتب خود آن‌ها؛ و لذا کلام ابن خلدون را رد می‌کنند، که حالا او روی چه جهتی روی این موضوع حرف زده اجمالا مسئله امام زمان و مهدی اُمت عجل الله تعالی فرجه الشریف از ضروریات است، احادیث در این مورد در روایات خاصه و عامه این احادیث لاتحصی است.

به نظرم رسید سه تا از احادیثی که متواتر هستند یقینا، این احادیثی که قطعا صادر شده‌اند از پیغمبر اکرم، به نظرم رسید این سه حدیث قطعی الصدور را اینجا به طور خلاصه مطرح کنم، که البته در بحث‌های مفصل متعرض شده‌ام.

حدیث اول این است که پیغمبر اکرم می‌فرمایند: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة، یا میتة جاهلیةٍ».

این حدیث یقینا متواتر است، در کتب فریقین و به الفاظ مختلف روایت شده است که مفاد این الفاظ یک معنا بیشتر نیست، و آن این است که در هر زمان بایستی امامی وجود داشته باشد، امام بر حقی، و بر اُمت واجب است که او را بشناسند و از او اطاعت داشته باشند، و معلوم است که مقصود از امام حاکم نیست، این حکومت‌هایی که الان در بلاد اسلامی الان است و یا سابقا بودند معلوم است که مراد این‌ها نیستند به خاطر اینکه اگر کسی حاکم فلان کشور را نشناسد مات میتة جاهلیة قطعا نیست، مراد امام بر حق که جانشین رسول الله باشد به تمام معنا است، این حدیث دلالت دارد بر اینکه در هر زمانی باید امامی باشد، و مؤیدات این حدیث در کتب ما فراوان است که «لا تخلوا الارض» در کلام امیرالمؤمنین در نهج البلاغه و امثال ذلک.

حدیث دوم حدیث ثقلین است که «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا وانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض» این حدیث باز متواتر است قطعا، الفاظ متفاوتی دارد ولی معنا متحد است و مصداق این الفاظ هم معین است و این حدیث دلالت دارد بر اینکه آن امامی که در حدیث اول خواندیم باید از اهل بیت رسول الله باشد نه از غیر اهل بیت رسول الله.

که البته تفصیل اینکه از اهل بیت رسول الله هست و کدام اهل بیت و کدام فرزندان رسول الله آن در کتب مفصله باید رسیدگی شود. بنابراین  دایره مشخص شد که آن امامی که در حدیث اول خواندیم در دایره اهل بیت است.

حدیث سوم این حدیث است که «الائمة بعدی اثنی عشر»، این حدیث باز متواتر است قطعا، الفاظ مختلف دارد لکن معنا متحد است، این حدیث دلالت دارد بر اینکه ائمه که در حدیث اول و دوم خواندیم ۱۲ نفر هستند و بیشتر نیستد، لا محال به این حدیث می‌شود استناد کرد که امام زمان امام دوازدهم است، از ائمه اثنی عشر و از اهل بیت است، و ایشان الان هستند، البته غائبا از انظار عموم مردم.

این مطلب اولی بود که به طور اختصار خواستم عرض کنم.

مطلب دوم که می‌خواهم عرض کنم عبارت است از اینکه سؤال می‌شود که آیا امام زمان را در زمان غیبت می‌شود دید؟ می‌شود به او رسید؟ ‌می‌شود ملاقات کرد و تشرف حاصل کرد یا نه؟

بنده عرض می‌کنم به طور خلاصه ما علم اجمالی داریم که در طول این مدت کسانی خدمت حضرت رسیدند، ایشان را هم شناختند و مکاشفه هم نبوده، ما علم اجمالی داریم، و تفصیل این قضیه در جای خودش، بنابراین در طول این هزار سال علم اجمالی داریم بر تشرف و وقوع ملاقات و در این جهت ما هیچ شکی نداریم، بلکه در زمان خودمان و در همین زمان معاصر خودمان مرحوم پدرم رحمة الله تعالی علیه ایشان کتابی را تألیف کردند در امامت در خصوص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فصلی را اختصاص دادند به کسانی که با حضرت ملاقات کردند از معاصرین، که خود ایشان با آن‌ها جلسه داشتند و از نزدیک مطالب آن‌ها را شنیده‌اند و قضایای تشرفشان را مرحوم پدرم ضبط کردند که این نوشته از ایشان الان موجود است، بنابراین نباید در این جهت تشکیک کرد البته هرکسی هم که ادعا بکند نباید تصدیق کرد، این معلوم است. پس تشکیک ملاقات با حضرت و تشرف خدمت حضرت سلام الله علیه درست نیست بلکه بنده خوف این را دارم که بعضی از مشککین مغرض باشند، و مقاصد دیگری داشته باشند که اهل ایمان و متدینین بایستی حواسشان جمع باشد.

مطلب سوم که می‌خواستم عرض بکنم عبارت از این است که از آقایان خطباء و اهل منبر خواهش کنم با کمال احترام از آن‌ها تقاضا کنم که مطالبی را که در منابر می‌فرمایند مطالبی باشد که ایمان مردم را تقویت کند، مطالبی باشد که توجه مردم را به امام زمان بیشتر کند، آنچه که مربوط است به ولیعصر بیشتر به مردم گفته بشود، مطالب مورد اتفاق بین علماء از قدیم تا به امروز آن‌ها برای مردم گفته شود، مطالب اختلافی مبادا در منابر و مجالس مطرح شود، طرح مطالب اختلافی در امور امامت و آنچه که متعلق به مقامات ائمه علیهم السلام و الصلاة، آن هم در مجالس عمومی موجب اختلاف بین شیعیان می‌شود، قطعا امام زمان راضی به اختلاف نیستند، قطعا امام زمان راضی به دو دستگی بین شیعیان نیستند، لذا چرا مطالب اختلافی مطلب شود در منابر، در مجالس عمومی که موجب تشویش اذهان بشود و موجب اختلاف بشود؟ از بنده مکرر سؤال شده راجع به برخی امور متعلق به اهل بیت که دیدم مصلحت نیست به گفتنش سکوت کردم و حتی به اشخاص گفتم که آقا از ضروریان نیست شما راجع به این موضوع صحبت بکنید. بنابراین باید در این جهت آقایان توجه داشته باشند که ان شاء الله تعالی وجودشان، سخنرانی‌هاشان در مسیر اتحاد بین شیعیان و اهل ولایت و اهل ایمان باشد که یقینا مورد رضای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همین است.

 والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته