مرکز حقایق اسلامی

چکیده

امامت امیرمؤمنان علی علیه السلام مهم ترین رکن دین الهی است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای بیان امامت الهی آن حضرت از اسلوب های مختلفی بهره مند شده است. از جمله ی آن روش ها، استفاده از بیانِ تمثیلی و تشبیهی است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند: امیرمؤمنان علی علیه السلام به منزله ی کعبه است و نگاه به صورت ایشان عبادت است. این مقاله تلاش نموده تا حدیث «النظر الی وجه علی عبادة» را از جهت سند و دلالت مورد بررسی قرار دهد، اما در بخش اول تواتر آن را ثابت می کند و در بخش دوم با معناشناسی و بیان روایات مشابه، توّهم استغراب معنای آن را دفع می نماید و دلالت این حدیث بر امامت بلافصل امیرمؤمنان علی علیه السلام را ثابت می نماید. در تألیف این مقاله از منابع کتابخانه ای استفاده شده و سعی شده تا مطالب آن از منابع معتبر عامه باشد، تا حجت را بر پیروان مکتب سقیفه نیز تمام نماید و از طرف دیگر موجب جلای قلوب بیش از پیش شیعیان امیر المؤمنین علیه السلام گردد. ان شاء الله

 واژگان کلیدی: امیر المؤمنین علیه السلام،  امامت، ولایت، حدیث النظر، عبادت

مقدمه

روایت های متواتری در منابع شیعه و اهل تسنن وجود دارد به این مضمون که «نگاه به صورت امیرمؤمنان علی علیه السلام عبادت است.» اما با توجه به یقینی بودن حدیث متواتر در نزد تمام عقلای عالم، برخی ها از نواصب در اصل صدور این روایت تشکیک نموده اند و برخی دیگر در مورد علتِ مضمون و دلالت آن تردید نموده اند.

پس در اینجا دو بحث مطرح است:

  1. صحت صدور و اعتبار این گزاره ی روایی چه اندازه است؟ که در آن بحث، اثبات خواهیم نمود که روایت «النظر الی وجه علی علیه السلام عبادة». هجده طریق دارد که به حد تواتر رسیده است.
  2. علت عبادت بودن نگاه به صورت حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام چیست؟ و اینکه آیا چنین مطلبی می توان از جهت مفهوم و معنا صحیح باشد یا خیر؟ که در بحث دوم از دلالت این حدیث گفتگو می‌کنیم و شبهات مطرح شده در مورد متن حدیث را پاسخ می‌گوییم.

بخش اول: بحث سند

حدیث شریف «نگاه به صورت حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام عبادت است» یکی از فضائل بی نظیر مولا الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام است. این روایت با ارزش علاوه بر اینکه در بسیاری از مجامع حدیثی شیعه وجود دارد، در کتاب های فراوان اهل سنت نیز آمده است. اما با این وجود، کینه هایی که در دل برخی از نواصب وجود دارد باعث شده تا در اصل صدور این روایت نیز راه انکار را در پیش بگیرند.

ابن تیمیه ناصبی لعنة الله عليه احادیث حاوی این مضمون را کاذبه و غیر صحیح می داند.

ثُمَّ قَالَ: النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ…فِي هَذَا الْبَابِ فِيهِ مِنَ الْأَحَادِيثِ الْمَكْذُوبَةِ مَا لَا يَخْفَى كَذِبُهُ عَلَى مَنْ لَهُ أَدْنَى مَعْرِفَةٍ بِالْحَدِيثِ…وَهَذِهِ الْأَحَادِيثُ مِمَّا يَعْلَمُ أَهْلُ الْمَعْرِفَةِ بِالْحَدِيثِ أَنَّهَا مِنَ الْمَكْذُوبَاتِ…أَجْمَعُوا عَلَى أَنَّهُ كَذِبٌ مَوْضُوعٌ، وَلَمْ يُرْوَ فِي شَيْءٍ مِنْ كُتُبِ الْحَدِيثِ الْمُعْتَمَدَةِ، وَلَا صَحَّحَهُ أَحَدٌ مِنْ أَئِمَّةِ الْحَدِيثِ.[۱]

شمس الدين ذهبی ناصبی بارها با این حدیث شریف متواتر دشمنی کرده و به آن نسبت وضع و کذب داده  است (ذهبی نسبت به فضائل مولا بسیار در عداوت شدید است و مبنای او اکثرا بر ردّ و انکار احادیث فضائل حضرت أمير المؤمنين علیه السلام است) به آدرس چند مورد از انکارهای او در این مورد این حدیث اشاره می کنیم:

  1. النظر إلى وجه على عبادة. وهذا باطل فی نقدی.[۲]
  2. النظر إلى على عبادة، ولا يقبل الله إيمان عبد إلا بولايته والبراءة من أعدائه. هذا من أفظع ما وضع.[۳]
  3. حدیث را جعلی معرفی می کند.[۴]
  4. النظر إلى وجه على عبادة. موضوع.[۵]
  5. النظر إلى وجه على عبادة. وهذا باطل.[۶]
  6. النظر الی وجه علی عبادة قلت: لعله من وضع هارون.[۷]
  7. همچنین ذهبی در کتاب تاریخ الاسلام این حدیث را از مناکیر هارون بن حاتم می شمارد.[۸]

البته این روش و سیره ی قدما و متأخرین و حتی معاصرین از نواصب است که آن را از خلفای خود آموزش گرفته اند. برای اطلاع بیشتر به مقدمه کتاب دلائل الصدق مرحوم مظفر مراجعه نمایید.

به حول و قوه ی الهی و مدد امیرمؤمنان علی علیه السلام قطعی بودن صدور این حدیث شریف را از منابع اهل سنت مطرح خواهیم نمود تا نواصب رسوا شوند و اهل شک نیز از شک، رهایی یابند و بر اهل یقین آرامش قلبی حاصل شود.

روات این حدیث از صحابه

  1. امیرالمؤمنین علیه السلام[۹]
  2. امام حسین علیه السلام[۱۰]
  3. ابوبکر[۱۱]
  4. عایشه[۱۲]
  5. عمر[۱۳]
  6. عثمان[۱۴]
  7. عبدالله بن مسعود[۱۵]
  8. معاذ بن جبل[۱۶]
  9. عمران بن حصین[۱۷]
  10. انس بن مالک[۱۸]
  11. ثوبان مولی رسول الله صلی الله علیه و آله[۱۹]
  12. ابوذر[۲۰]
  13. جابر بن عبدالله انصاری[۲۱]
  14. واثله بن الاسقع[۲۲]
  15. ابن عباس[۲۳]
  16. ابوسعید الخدری[۲۴]
  17. معاذه غفاریه[۲۵]
  18. عمرو بن العاص[۲۶]
  19. معاذ بن جبل[۲۷]

و بسیاری از تابعین و تابعینِ تابعین و صدها راوی این حدیث شریف را روایت نموده اند و  به راحتی می توان با جستجو در مآخذ و منابع مذکور، به اسامی آنها دست یافت.

بعد از یادآوری اسامی راویان این حدیث که همگی از صحابه بودند، طرق این حدیث شریف را ذکر می کنیم و بیان می داریم که این روایت متواتره است و هیچ جای شک و شبهه در اسناد آن نیست و افاده قطع به معنای اعم می کند و موجب تحصیل اطمینان و آرامش خاطر در وثوق به این خبر است.

متن و اسناد روایات

حدیث اول: امیرالمؤمنین علیه السلام

عن جعفر بن محمد عن أبيه عن علي بن الحسين عن أبيه عن أمير المؤمنين عليه السلام و عليهم،قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله: إن الله تعالى جعل لأخي عليّ فضائل لا تحصى كثرة، فمن ذكر فضيلة من فضائله مقرا بها غفر الله له ما تقدم من ذنبه، و من كتب فضيلة من فضائله (مقرا بها غفر الله له ما تقدم من ذنبه) و لم تزل الملائكة تستغفر له ما بقي لذلك المكتوب رسم، و من استمع إلى فضيلة من فضائله غفر الله له ذنوبه التي اكتسبها بالاستماع، و من نظر إلى كتاب من فضائله غفر الله ذنوبه التي اكتسبها بالنظر.ثم قال:صلى الله عليه و آله: النظر إلى علي عبادة، و ذكره عبادة، و لا يقبل الله إيمان عبد إلا بولايته و البراءة من أعدائه.[۲۸]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

همانا خداوند تعالی برای برادرم علی علیه السلام فضائل بیشماری قرار داده است، پس هر کس یکی از آن فضیلت ها را در حالی که به آن اعتقاد دارد، ذکر کند، خداوند گناهان گذشته او را بیامرزد و هر کس یکی از فضائل آن حضرت را بنویسد در حالی که معتقد به آن است خداوند گناهان گذشته او را می بخشد و پیوسته ملائکه بر او طلب مغفرت می کنند تا زمانی که آن نوشته باقی باشد و هرکس یکی از فضائل امیرمؤمنان علی علیه السلام را گوش دهد خداوند گناهانی را که به سبب گوش انجام داده است را می بخشد و هر کس به یکی از فضائل ایشان نگاه کند خداوند گناهانی را که به واسطه چشم انجام داده است را می بخشد. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: نگاه به سوی علی علیه السلام عبادت است و یاد او عبادت است و خداوند ایمان هیچ بنده ای را قبول نمی کند مگر به واسطه قبول ولایت امیرمؤمنان علی علیه السلام و برائت نمودن از دشمنان ایشان.

حدیث دوم: ابوبکر

عائشة قالت رأيت أبا بكر الصديق يكثر النظر إلى وجه علي بن أبي طالب فقلت يا أبة إنك لتكثر النظر إلى علي بن أبي طالب فقال لي يا بنية سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول النظر إلى وجه علي عبادة.[۲۹]

عایشه می گوید: پدرم ابوبکر را دیدم که بسیار به صورت علی بن ابیطالب علیهما السلام نگاه می نمود، گفتم: ای پدر چرا به صورت علی بن ابیطالب علیهما السلام زیاد نگاه می کنی؟ پاسخ داد: ای دخترم! همانا از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که می فرمودند: نگاه به صورت علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت است.

حدیث سوم: عمر

حديث آخَرُ رُوِيَ مِنْ حَدِيثِ أَبِي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ وَعُمَرَ وَعُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ وَعَبْدِ الله بْنِ مَسْعُودٍ وَمُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ وَعِمْرَانَ بْنِ حُصَيْنٍ وَأَنَسٍ وَثَوْبَانَ وَعَائِشَةَ وَأَبِي ذَرٍّ وَجَابِرٍ أَنَّ رَسُولَ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: النَّظَرُ إِلَى وجه علي عبادة.[۳۰]

حدیث دیگری از ابوبکر و عمر و عثمان و عبدالله ابن مسعود و معاذ بن جبل و عمران بن حصین و انس و ثوبان و عایشه و ابوذر و جابر بن عبدالله انصاری روایت شده  از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که حضرت

فرمودند: نگاه به صورت علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت است.

حدیث چهارم: عثمان

وقد روي عن عثمان بن عفان أخبرنا أبو الحسن علي بن أحمد بن الحسن أنا محمد بن أحمد بن محمد الابنوسي أنا أبو نصر محمد بن أحمد بن محمد بن موسى بن جعفر الملاحمي البخاري نا محمد بن الحسين بن بن علي الجرجاني نا محمد بن أبي سعيد الحافظ أنا أ بو العباس أحمد بن هاشم الطريقي حدثني جعفر بن الحسن بن عمر الزيات الكوفي نا محمد بن غسان الأنصاري عن يونس مولى الرشيد قال كنت واقفا على رأس المأمون وعنده يحيى بن أكثم القاضي فذكروا عليا وفضله فقال المأمون سمعت الرشيد يقول سمعت المهدي يقول سمعت المنصور يقول سمعت أبي يقول سمعت جدي يقول سمعت ابن عباس يقول رجع عثمان إلى علي فسأله المصير إليه فصار إليه فجعل يحد النظر إليه فقال له علي مالك يا عثمان مالك تحد النظر إلي قال سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول النظر إلى علي عبادة.[۳۱]

یونس غلام هارون الرشید گوید: بالای سر مامون عباسی ایستاده بودم و در نزد او یحیی بن اکثم قاضی حضور داشت پس بحث فضائل علی بن ابیطالب علیه السلام پیش آمد. مامون عباسی گفت: از هارون الرشید شنیدم که می گفت: از مهدی عباسی شنیدم که می گفت: از منصور شنیدم که می گفت: از پدرم شنیدم که می گفت:از جدم شنیده ام که او می گفت: از ابن عباس شنیدم که می گفت: عثمان به طرف على بن ابی طالب علیه السلام برگشت و از او خواست كه پيشش برود؛ پس ایشان پيش عثمان رفت؛ عثمان چشم از او بر نمى‌داشت، امیر علی علیه السلام به او گفت: تو را چه شده اى عثمان! نگاهت را از من بر نمی داری و همواره به سوی من خیره شد ه ای؟! عثمان گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که می‌فرمودند: نگاه به علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت است.

حدیث پنجم: عایشه

حَدَّثَنَا أَبُو نَصْرٍ أَحْمَدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْمَرْوَانَيُّ النَّيْسَابُورِيُّ قَالَ: ثنا الْحَسَنُ بْنُ مُوسَى السِّمْسَارُ، قَالَ: ثنا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدَكَ الْقَزْوِينِيُّ، قَالَ: ثنا عَبَّادُ بْنُ صُهَيْبٍ، قَالَ: ثنا هِشَامُ بْنُ عُرْوَةَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَائِشَةَ، رَضِيَ اللهُ تَعَالَى عَنْهَا قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ [و آله] وَسَلَّمَ: النَّظَرُ إِلَى عَلِيٍّ عِبَادَةٌ.[۳۲]

عایشه گوید رسول خدا صلی الله علیه و آله ‌فرمودند: نگاه به علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت است.

حدیث ششم: ابوذر

عن أبي ذر قال قال رسول الله صلى الله عليه [و آله] وسلم مثل علي فيكم أو قال في هذة الأمة كمثل الكعبة المستورة النظر إليها عبادة.[۳۳]

ابوذر گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: مَثَل علیّ بن ابی طالب علیه السلام  در میان شما (یا مثل علی بن ابی طالب علیه السلام در میان امت) مَثَل کعبه پوشیده می باشد، نگاه به سوی آن عبادت و قصد نمودن آن واجب الهی است.

حدیث هفتم: واثله بن الاسقع

أخبرنا أحمد بن محمّد، حدّثنا الحسين بن محمّد بن الحسين العدل، حدّثنا محمّد بن محمود، حدّثنا إبراهيم بن مهدي الأبلّيّ، حدّثنا عبد الله بن معاوية الجمحيّ، حدّثنا محمّد بن راشد، عن مكحول، عن واثلة ابن الأسقع، قال: قال رسول الله صلّى الله عليه و آله : النظر إلى عليّ عبادة.[۳۴]

واثله بن الاسقع گوید رسول خدا صلی الله علیه و آله ‌فرمودند: نگاه به علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت است.

حدیث هشتم: ثوبان مولی رسول الله صلی الله علیه و آله

وي عن ثوبان أخبرناه أبو القاسم أنا أبو القاسم أنا حمزة أنا أبو أحمد نا حاجب بن مالك نا علي بن المثنى حدثني الحسن بن عطية البزار حدثني يحيى بن سلمة بن كهيل عن أبيه عن سالم عن ثوبان قال قال النبي صلى الله عليه [و آله] وسلم النظر إلى علي عبادة.[۳۵]

ثوبان خادم رسول الله صلی الله علیه و آله گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله ‌فرمودند: نگاه به علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت است.

حدیث نهم: انس بن مالک

وروي عن أنس بن مالك أخبرناه أبو القاسم بن السمرقندي أنا أبو القاسم بن مسعدة نا حمزة بن يوسف أنا أبو أحمد بن عدي نا حاجب بن مالك نا علي بن المثنى حدثني عبيد الله بن موسى حدثني مطر بن أبي مطر عن أنس بن مالك قال قال النبي صلى الله عليه [و آله] وسلم النظر إلى وجه علي عبادة.[۳۶]

انس بن مالک خادم رسول الله صلی الله علیه و آله گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله ‌فرمودند: نگاه به صورت علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت است.

حدیث دهم: ابن عباس

وَأما حَدِيث ابْن عَبَّاس: أَنْبَأَنَا مُحَمَّدُ بْنُ نَاصِرِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَيْمُونٍ قَالَ أَنْبَأَنَا عَلِيُّ بْنُ المحسن التنوخى قَالَ أَنبأَنَا عبد الله بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ جَعْفَرٍ الزَّيْنَبِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سُفْيَانَ الْحِنَّائِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ يَعْقُوبَ الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَصْرِيُّ عَنْ الْحِمَانِيُّ عَنِ ابْنِ فُضَيْلٍ عَنْ يَزِيدَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ عَنْ مُجَاهِدٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى الله عَلَيْهِ [و آله] وَسَلَّمَ قَالَ: النَّظَرُ إِلَى عَلِيٍّ عِبَادَة.ٌ[۳۷]

عبدالله بن عباس گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله ‌فرمودند: نگاه به علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت است.

حدیث یازدهم: عبدالله بن مسعود

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ بْنِ أَبِي شَيْبَةَ، ثنا أَحْمَدُ بْنُ بُدَيْلٍ الْيَامِيُّ، ثنا يَحْيَى بْنُ عِيسَى، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ عَلْقَمَةَ، عَنْ عَبْدِ اللهِ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ [و آله] وَسَلَّمَ قَالَ: النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ.[۳۸]

عبدالله بن مسعود گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله ‌فرمودند: نگاه به صورت علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت است.

حدیث دوازدهم: جابر بن عبدالله الانصاری

وروي عن جابر بن عبد الله الأنصاري أخبرناه أبو عبد الله الفراوي وأبو القاسم الشحامي قالا أنا أبو سعد الجنزرودي أنا أبو الفضل نصر بن محمد بن أحمد بن يعقوب الطوسي العطار أنا سليمان بن أبي صلابة نا أبو بكر بن إبراهيم نا مقدام بن رشيد نا ثوبان بن إبراهيم نا سالم الخواص‌ عن جعفر بن محمد عن أبيه عن جابر بن عبد الله قال قال رسول الله صلى الله عليه [و آله] وسلم النظر إلى علي عبادة.[۳۹]

جابر بن عبدالله انصاری گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله ‌فرمودند: نگاه به علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت است.

حدیث سیزدهم: ابوسعید الخدری

أخبرني ابن عمي الشيخ الإمام نظام الدين محمد بن علي بن المؤيد الحموئي و الشيخ الإمام أستادي عماد الدين محمد بن أحمد الخطيب الجاجرمي،و نجم الدين محمد بن أبي بكر [ابن] بيراية – رحمهم الله – و الشيخ الإمام أبو عمرو ابن الموفق بقراءتي عليه،بروايتهم عن والدي شيخ الإسلام محمد بن المؤيد الحموئي رضي الله عنه،بروايته عن الشيخ العارف المحقق صدّيق عهده أبي الجناب أحمد بن عمر بن محمد الصوفي قدس الله روحه،قال:أنبأنا محمد بن عمر بن علي الطوسي بقراءتي عليه بنيسابور،أنبأنا أبو العباس أحمد ابن أبي الفضل الشعاني أنبأنا أبو سعيد محمد بن طلحة الجنابذي أنبأنا أبو القاسم السراج إملاء،أنبأنا أبو علي حامد بن محمد الهروي أنبأنا محمد بن يونس القرشي حدثنا إبراهيم بن إسحاق الجعفي حدثنا عبد الله بن عبد ربّه،حدثنا شعبة،عن قتادة، عن حميد بن عبد الرحمن،عن أبي سعيد قال:قال رسول الله صلّى الله عليه و سلّم: النظر إلى وجه علي بن أبي طالب عبادة.[۴۰]

ابو سعید گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله  شنيدم كه فرمودند: نگاه كردن به چهره علي بن ابی طالب علیه السلام، عبادت است.

حدیث چهاردهم: معاذه غفاریه

عن عمرة، قالت: قالت لي معاذة الغفارية: كنت أنيسا برسول الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أخرج معه في الأسفار، أقوم على المرض وأداوي الجرحى، فدخلت على رسول الله صَلَّى الله عَلَيْهِ [و آله] وَسَلَّمَ ببيت عائشة وعلي رضي الله عنهما خارج من عنده، فسمعته يقول:  يا عائشة، إن هذا أحب الرجال إلي وأكرمهم علي، فاعرفي له حقه وأكرمي مثواه وذكر الحديث في  النظر إلى علي عبادة.[۴۱]

از معاذة الغفارية نقل شده است كه: من با رسول خدا صلی الله علیه و آله مأنوس بودم، در سفر او را همراهى مى‌كردم تا بيماران و زخمى‌ها را مداوا كنم. پس زمانى كه آن حضرت در خانه عائشه حضور داشت، بر او وارد شدم؛ در حالى كه امیرمؤمنان علی علیه السلام از پيش او خارج مى‌شد؛ پس شنيدم می فرمودند: اى عائشه! اين مرد مجبوب‌ترين و گرامى‌ترين شخص در نزد من است؛ پس حق او را بشناس و او را گرامى بدار. تا آن جاى كه اين مطلب را نقل كرده: نگاه كردن به چهره علي بن ابی طالب علیه السلام، عبادت است.

حدیث پانزدهم: عمرو بن العاص

النظر إلى وجه على عبادة أخرجه أبو الحسن الحربى. وعن عمرو بن العاص مثله. أخرجه الابهري.[۴۲]

حدیث شانزدهم: معاذ بن جبل

أبى هريرة قال رأيت معاذ بن جبل يديم النظر الى على بن أبى طالب فقلت مالك تديم النظر إلى على كأنك لم تره فقال سمعت رسول الله صلى الله عليه [و آله] وسلم يقول النظر إلى وجه على عبادة.[۴۳]

از ابوهريره نقل شده است كه گفت: ديدم كه معاذ بن جبل به صورت طولانى به على بن أبى طالب عليه السلام نگاه مى‌كند، پس گفتم: تو را چه شده، چرا به على طولانى نگاه مى‌كنى؟! انگار كه او را نديده‌اي؟ پس گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله  شنيدم كه می فرمودند: نگاه كردن به چهره علي بن ابی طالب علیه السلام، عبادت است.

حدیث هفدهم: روایت اول حاکم نیشابوری

حَدَّثَنَا دَعْلَجُ بْنُ أَحْمَدَ السِّجْزِيُّ، ثنا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ مُعَاوِيَةَ، ثنا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ الْجُعْفِيُّ، ثنا عَبْدُ الله بْنُ عَبْدِ رَبِّهِ الْعِجْلِيُّ، ثنا شُعْبَةُ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ حُمَيْدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ، عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَيْنٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ [و آله] وَسَلَّمَ: النَّظَرُ إِلَى عَلِيٍّ عِبَادَةٌ.  هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الْإِسْنَاد.[۴۴]

عمران حصین گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله  شنيدم كه فرمودند: نگاه كردن به علي بن ابی طالب علیه السلام، عبادت است. حاکم نیشابوری بعد از نقل این حدیث، صحت سند را تأیید می کند.

حدیث هجدهم: روایت دوم حاکم نیشابوری

حَدَّثَنَا عَبْدُ الْبَاقِي بْنُ قَانِعٍ الْحَافِظُ، ثنا صَالِحُ بْنُ مُقَاتِلِ بْنِ صَالِحٍ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ بْنِ عُتْبَةَ، ثنا عَبْدُ الله بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ، ثنا يَحْيَى بْنُ عِيسَى الرَّمْلِيُّ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ عَلْقَمَةَ، عَنْ عَبْدِ الله قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ [و آله] وَسَلَّمَ: النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِيٍّ عِبَادَةِ.[۴۵]

عبدالله گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله  شنيدم که  فرمودند: نگاه كردن به چهره علي بن ابی طالب علیه السلام، عبادت است.

حدیث نوزدهم: روایت سوم حاکم نیشابوری

حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى الْقَارِيُّ، ثنا الْمُسَيِّبُ بْنُ زُهَيْرٍ الضَّبِّيُّ، ثنا عَاصِمُ بْنُ عَلِيٍّ، ثنا الْمَسْعُودِيُّ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مُرَّةَ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ عَلْقَمَةَ، عَنْ عَبْدِ الله بْنِ مَسْعُودٍ رَضِيَ الله عَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ [و آله] وَسَلَّمَ: النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ.[۴۶]

عبدالله بن مسعود گوید: از رسول خدا صلی الله علیه و آله  شنيدم كه می فرمودند: نگاه كردن به چهره علی بن ابی طالب علیه السلام، عبادت است.

تصحیح سند

برخی از علمای اهل سنت علاوه بر نقل این حدیث ارزشمند، آن را از جهت سندی صحیح دانسته اند و ما در اینجا به برخی از آنها اشاره می نمایم:

  1. حاکم نیشابوری بعد از نقل حدیث «النَّظَرُ إِلَى عَلِيٍّ عِبَادَةٌ» می نویسد: «هذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الْإِسْنَاد». حدیث صحیح است.[۴۷]
  2. جلال الدین سیوطی این روایت را متصف به وصف حسن (معتبر) می کند.

قال: النظر إلى علی عبادة. إسناده حسن.[۴۸]

از جمله قواعد رجالی که  در نزد عامه مورد قبول است این است که: روایت حسن مثل روایت صحیح قابل احتجاج است. «الحسن كالصحيح في الاحتياج به».[۴۹]

  1. ابن حجر الهیتمی بعد از نقل روایت «النّظر إِلَى وَجه عَليّ عبَادَة»؛ از قول ابوبکر، تصریح به اعتبار آن نموده و می نویسد: «وَمر نَحْو هَذَا وَ أَنه حَدِيث حسن».[۵۰]

این حدیث شریف در منابع اهل سنت هجده طریق دارد که همین مساله  تواتر  این حدیث را ثابت می کند، پس  ما را از بحث در رجال تک تک طرق ها آن بی نیاز می کند. (گرچند برای اتقان این مسئله باز هم مدارکی را از تحسین و تصحیح بعض اسناد ارائه خواهیم داد).

تواتر حدیث النظر در نگاه علمای اهل سنت

کیفیت تواتر بر این منوال است که اگر کثرت در طرق مخبرین حاصل آید به طوری که توافق ایشان بر کذب ممتنع باشد افاده یقین بمعنی الاعم می کند که موجب تصدیق مخبرین و قبول خبر ایشان و ترتب اثر حسب خبر می‌باشد.
برخى از علماى اهل سنت تصريح كرده‌اند كه اين روايت متواتر است و روایت متواتر حتی اگر جمیع طرقش دارای خدشه و ضعف باشد باعتبار بعضها یقوی بعضها اعتضاد میگردد روایت و به صورت کلی و جمع جمیع المصادیق لحاظ می شود که جنبه عمومیت افراد آن را دارد نه لحاظ فردی به هر روایت مجزی از سایر روایات.

محمد بن جعفر كتانى؛

محمد بن جعفر كتانى (م ۱۳۴۵ هـ) از علمای قرن چهاردهم اهل سنت مى‌نويسد:

(ومنها) حديث النظر إلى على عبادة ورد من رواية أحد عشر صحابيا بعدة طرق قال السيوطي في التعقبات وتلك عدة التواتر في رأي جماعة.[۵۱]

حدیث «النظر الی وجه علی عبادة» از طریق یازده صحابه نقل شده با طرق مختلفی و سیوطی بعد از نقل آن می نویسد: این تعداد از طرق نقل شده همان تعداد تواتر است در نظر جماعتی از علمای رجال.

محمد ناصر آلبانی؛

محمد ناصر آلبانی (م ۱۴۲۰هـ) از علمای بزرگ معاصر اهل سنت تصریح می کند بر اینکه در روایات متواتره «سلامة الحدیث من الامراض السندیة» شرط نیست، بلکه ثبوت صحت الحدیث در صورت تواتر به دلیل کثرت ثابت است و به مجموع آن نظر می شود در جایی طرق اِخبار به نحوی کثرت پیدا کند که تبانی و توافق مخبرین بر کذب محال باشد که مفید اطمینان و حالت یقین برای مخبَر ( خبر داده شده) می باشد که از جمله راه های کسب حجت است که حکم مترتب بر پذیرش خبر و سکون قلب حاصل از ظن متآخم به علم است.
«ولا يشترط في الحديث المتواتر سلامة طرقه من الضعف لأن ثبوته إنما هو بمجموعها، لا بالفرد منها».[۵۲]

در حديث متواتر، سالم بودن طرق آن از ضعف، شرط نيست؛ چرا كه اثبات روايت با نظر به مجموع طرق آن است، نه با نظر به تك تك طرق.

جلال الدين سيوطى؛

جلال الدين سيوطى (م ۹۱۱ه) عالم نامدار اهل سنت با دیدن یازده طریق  از طرق روایت «النظر الی وجه علی عبادة» تصريح می کند، اين روايت متواتر است. چنانچه علامه مناوى در فيض القدير فی شرح الجامع الصغير بعد از نقل اين روايت مى‌گويد: «وتعقبه المصنف وغيره بأنه ورد من رواية أحد عشر صحابيا بعدة طرق وتلك عدة التواتر عند قوم».[۵۳]

یعنی مصنف (سيوطی) و ديگران به دنبال اين روايت گفته‌اند: اين روايت از يازه نفر از اصحاب با طرق مختلف نقل شده است، و اين تعداد از ديدگاه عده‌اى متواتر محسوب مى‌شود.

همچنین سیوطی در تعقبات خود بر موضوعات ابن الجوزی متذکر تواتر این روایت می شود که از یازده صحابی نقل شده است و جای شبهه در قبول این خبر نیست.

«وهذا ورد من رواية أحد عشر صحابيا بعدة طرق وتلك عدة التواتر  في رأي جماعة».[۵۴]

وقتی سيوطى و ديگران با ديدن يازده سند از اسناد «النظر الی وجه علی عبادة» حكم به تواتر كرده‌اند، در حالى كه اين روايت از هجده نفر از اصحاب با سند‌هاى متعدد نقل شده است پس بنابراین هيچ ترديدى در متواتر بودن و صحت آن نيست.

بر این مطلب اضافه نمایید که ابن حزم اندلسى (م۴۵۶هـ)، حتی روايتى را كه تنها چهار سند دارد متواتر دانسته است.[۵۵]

البته در حد تواتر کیفیت ملاک نیست صرف تحصل جمع در طرق و کثرت آن به نحوی که افاده علم نماید و توافق بر کذب غیر ممکن باشد کفایت می کند و اگر چه به اقل جمع مثلا سه نفر برسد. زیرا ملاک اصلی تحقق تواتر بعد الکثره، کمیت نیست لذا اقل الکثره هم می تواند اقامه کننده معنی تواتر باشد که کیفیتیست موجود در اخبار بعد از تحقق جمع در کمیت.

از آنچه در بحث تصحیح سند گذشت، باید توجه داشت تصحیحات سندیه حدیث در بعض اسناد وجود دارد و اینگونه نیست که جمیع اسناد این خبر ضعاف باشد.

البته این روایت شریف در مجامع شیعه هم حسب احصای مرحوم بحرانی در غایه المرام متواتر است و به ده طریق نقل گشته که در صحت آن جای شک و شبهه نمی گذارد که ما به جهت اینکه در مقام بررسی آن نیستیم از ذکر آن خودداری می نماییم.

علامه عبد العزيز الغماري که  یکی از علمای اهل سنت است کتاب مستقلی راجع به حدیث بنام «الإفادة بحديث النظر إلى علي عبادة» تحریر نموده در مباحث سندی بسیار پر فایده است.

نتیجه بخش اول

روایت شريف (النظر الی وجه علی عبادة) در مجامع روائي و تراث حدیثی شیعه و اهل سنت به صورت متواتر نقل شده است که ما در اینجا تنها مدارک عامه را آوردیم.

بخش دوم: بحث دلالت

سخن از عبادت بودن نگاه به صورت حضرت  امیرالمؤمنین علیه السلام اسرار و حکمت های بسیار دارد اما آنچه که به صورت  مختصر علت آن را آشکار می سازد یاد آوری می نماییم.

مفهوم شناسی نظر

«نظر» به حسب حیثیت های مختلف و متعلقات گوناگون دارای ابعاد معانی متفاوتی است.

گاه اطلاق بر همین فعل جسمانی بشر می‌شود که به واسطه ی چشم ایجاد می‌شود.

و گاه به معنی فعل قلبی و نظر ادراکی است که مطلوب منطق و کلام و بحث های عقلی است (به معنی اندیشیدن و کسب معرفت نسبت به اطراف و جوانب اشیاء و امور همان تفکر که ترتیب امور ذهنی و حرکت از بین معلومات به سوی مجهولات است).

و گاهی نیز نظر متعلقش علم است و وصفی مستعمل برای آن که حملی بیانی برای حقیقت نوع علم دارد که در تقسیمی به نظری و ضروری منقسم است و ضروری آن علمی را گویند که ما حصل و نتیجه تفکر است (تفاوت است بین مطلق التفکر و ما حصل من التفکر) که در این بعد معلوم به سختی حاصل می گردد نه صرف التفات دفعی که در بدیهیات مطرح است بلکه بر خلافش به مرور حاصل می آید.

بیان اول علت عبادت بودن نگاه به صورت امیرمؤمنان علی علیه السلام

یک بُعد معنوی و مدلولی در این حدیث شریف ناظر به همان فعل جوارحی انسان است و با اعضای جسمانی بشر حاصل می شود . قوه ی بینایی یکی از حواس پنجگانه ی بشر است که به کمک از چشم انسان می‌تواند اشیاء را در خارج مشاهده نماید و دیدن و نظر کردن فعل ایست که از ناحیه بیننده و ناظر ایجاد می گردد. مخفی نیست بر ملتفت که افعال جوارحی بازتاب یافته فعل و انعقاد جوانحی بشر است یعنی افعال ما انسان ها تابع اغراض ماست آنچه که از ما صادر می گردد بحسب لحاظ منویات و معتقدات و انعقادات باطنیه انسان است. نگاه کردن هم که فعلی از افعال است خالی از اعتبار موضوعِ نیّت نیست یعنی نیت انسان است که جهت صدور فعل را مشخص می‌سازند که بر شرّ منعقد شده یا بر خیر. آن نیتی که سبب شده است فعل در راستای آن در خارج محقق گردد و به وقوع بپیوندد ماهیت مصلحتی و مفسدتی آن را واضح می گرداند که به حسب همان حقیقت مصلحت یا مفسده حکمی از احکام بر آن حمل می گردد.

و این مساله روشن و واضح است، حکم مترتب بر مصلحت متباین است بر حکم مترتب بر مفسده لتضادهما و ما یترتب علیهما فهو متضاد.

لذا فعل نظر هم به جهت نیت و کیفیت نفسانی حائز احکام مختلفه می شود. یک بار دیدن از جهت رأفت و رحمت و مودت است و یکبار دیدن از جهت غضب و حقد و عصبیت و سایر اغراض خیر و شرّ می باشد. حالات باطنیه بشر من جمله کیفیات عارضه بر بشر هستند که به اسباب مختلفه در نفس تجلی می یابد و حاصل می آید مثلاً انسان به حسب خیری که از دیگری دیده به آن فرد حالت عطوفت و مهر دارد و از کسی که بدی دیده حالت خشم و غضب دارد، لذا این ساحت فکر و کیفیت نفسانی بشر است که آشکار می نماید جهت فعل صادر شده  از او را. نگاه کردن هم تابع همین حکم یا من باب مودت است یا من باب عداوت.

طبق مقدمات بیان شده به این نتیجه می رسیم، نگاه به امیرمؤمنان علی علیه السلام در زمانی احتساب عبادت می شود که جهت ایجاد آن از جانب انسان جهت مصلحت و خیر باشد که حکم عبادت و در نتیجه ثواب بر آن حمل گردد.

آنچه که مطلوب و مورد مصلحت خداوند متعال است، قبول ولایت و پیروی نمودن از پیامبران و حجت های خویش است که به تبع این پیروی و تولّی حکم مترتب بر آن؛ یعنی محبت و مودت حمل می‌گردد. زیرا از لوازم قبول ولایت مودت نسبت به متبوع است که به ابلاغ رسالت در آیه ۲۳ شوری این مودت درخواست نبی الله صلی الله علیه و آله که همان مصلحت الهی است بیان شده است.

ذَٰلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ الله عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۗ قُلْ لَآ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ ۗ وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا ۚ إِنَّ الله غَفُورٌ شَكُورٌ[۵۶]

این است چیزی كه خدا آن را به بندگانش كه ایمان آورده و كارهای شایسته انجام داده‌اند مژده می‌دهد. بگو: از شما [در برابر ابلاغ رسالتم‌] هیچ پاداشی جز مودّت نزدیكانم را [كه بنابر روایات معتبر اهل بیت- علیهم السلام- هستند] نمی‌خواهم. و هر كس كار نیكی كند، بر نیكی‌اش می‌افزاییم؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و بخشنده پاداش فراوان در برابر عمل اندک است.

این محبت به نص قرآن و روایات متواتره «لا یحبک الا مومن و لا یبغضک الا منافق» شرط ایمان و تدین به سبیل الهی است یعنی حالت باطنیه عباد نسبت به اهل بیت علیهم السلام باید حالتی همراه به خیر و رویت مصلحت باشد و اعتقاد قلبی ایشان باید به مودت اهل بیت علیهم السلام وطن گیرد.

اکنون که «نگاه نمودن» یکی از افعال بشر است و نسبت به موارد خاصی از علت های قلبی و باطنی برانگیخته می شود پس حکم خیر و شر می یابد. «ان خیرا فخیرا و ان شرّ فشرّا» اگر نیت و توطین قلبی یک عزم خیر باشد فعل او هم به حسب نیت خیر است و اگر باطن نگاه کننده  شرّ باشد فعل نیز شرّ است یعنی فعل در حکم، تابع اعتفاد قلب است که ثواب به عبادت یا عقاب به شقاوت بر آن حمل می گردد.

نگاه به صورت بی مثال خورشید فروزان امیرمؤمنان علی علیه السلام علیه السلام هم به همین حکم است که اگر نظر به وجه او از مناشئ خیر منبعث شود به حکم عبادت است زیرا در اعتقاد قلب متوجه و ملتفت شرط ایمان یعنی مودت است که رتبه اولی آن حبّ قلبی و رتبه دوم آن تبعیت عملی است یعنی یک فرد در نظرش با حالت و کیفیت نفسانیه رحمت و محبت به دلیل آنکه ممتثل امر الله یعنی کسب محبت می باشد و ایمان قلبی و معرفتی به ولی الله دارد به سبب منجر شدن این حکم به اطاعت دستور الهی در رتبه اولی برای او عبادت حساب می شود و بر نظرش ثواب مترتب می گردد. فلذا از حضرات معصومین علیهم السلام  روایت شده است: «الايمانُ معرفَةٌ بالقَلبِ و اقرارٌ باللِسانِ و عَمَلٌ بالأركان».

مرحله اول ایمان معرفت قلبی  است، یعنی شناخت به واسطه امر یقینی در ساحت عقلانیت و تفکر که حاکم بر ارکان وجودیه بشر می‌شود و یقین او به آن متیقن تعلق پیدا می کند. نظر به همراه محبت به صورت امیرمؤمنان علی علیه السلام هم اقامه کننده شرط اول ایمان است و چون به مطلوب حضرت حق برگشت دارد، پس در مقام اطاعت امر الهی  است البته در بعد معرفت است و عمل او عین عبادت و به تبع آن ثواب است.
اما اگر نگاه از چشمه های ظلمانی کفر و نفاق و غضب نشأت گیرد چیزی جز شقاوت و عقاب را در پی ندارد؛ مانند نگاه غضب آلود عایشه و ابن ملجم به سلطان سریر ولایت امیر المؤمنین علیه السلام که فقط بیانگر کفر است و عقاب در پی دارد به خلاف نگاه آکنده از حبّ و مودت سلمان ها و ابوذر ها و مقداد ها.
اینجاست که روشن می‌شود، نگاه چشم خبر می‌دهد از سرّ درون پس اگر نگاه و نظر مشیر به مصلحت بود عبادت محسوب می شود و اگر دال بر مفسده و شقاوت باشد معصیت شمرده می شود.

و در روایات فراوان تفسیری که از معصومین علیهم السلام  ذیل آیه ی «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا»[۵۷] وارد شده، آمده است: دین حنیف یعنی ولایت امیرمؤمنان علی علیه السلام.

عن أبی عبد الله علیه السلام فی قول الله عز و جل: فِطْرَتَ الله الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها، قال: التوحید، و محمد رسول الله، و علی أمیر المؤمنین صلی الله علیهما و آلهما.[۵۸]

عن أبی جعفر علیه السلام فی قوله: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنِیفاً، قال: هی الولایة.[۵۹]

ولایت  مفهوم  ذات الاضافه (بین الاثنین) است که حکم معقول در رابطه‌ی بین دو شخص ولی و مولی علیه است. یعنی ولایت در ناحیه علو و دنو مصداق می خواهد که عالی ولی است و دانی مولی علیه. پس ولیّ مورد و مصداق الولایه است از ناحیه علوّ و امیر المؤمنین علیه السلام همان ولی الله است که در روایات متواتره گفته شده [یاعلیّ انتَ وَلیُّ کلِّ مومنِ].

حال ولایت ولی الله یعنی امیر المؤمنین علیه السلام مورد اقامه نظر و اقبال است و این همان مصلحت مطلوبه خداوند متعال است که امتثال آن عبادت است.

بیان دوم علت عبادت بودن نگاه به صورت امیرمؤمنان علی علیه السلام

در این بیان با مثالی دلیل اولویت عبادت را به صورت قیاس موافق استنباط می کنیم.

خداوند عز و جل حتی بعض افعال غیر اختیاریه را هم جعل به عبادت کرده است مانند خواب روزه دار یا خواب عالم یا نفس کشیدن آنها که در روایات فریقین متواترا ثابت شده است. یعنی حتی حالت خوابیدن که فعلی غیر اختیاریست و ما در حالت لایشعری به سر می‌بریم عمل ما عبادت محسوب می شود و ثواب دارد.

به طریق اولی فعل اختیاری نظر هم می‌تواند حیثیت عبادت پیدا کند، البته به جعل و قرار داد الهی یعنی خداوند فقط افعال خاصه مانند نماز و روزه را به عبادت جعل نکرده بلکه این افعال هم من جمله عبادات هستند.
یعنی نگاه به صورت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام در احتساب به عبادت نفسیت پیدا می کند که خود بذاته مجعول مصلحت خداوند منان  بر عبادت است. البته این عمل هم مشروط است به داشتن اعتقاد و ایمان صحیح است که از آن تعبیر به (عارفا بحقهم) می شود.

بیان سوم علت عبادت بودن نگاه به صورت امیرمؤمنان علی علیه السلام

تشبیه به کعبه شاید برای برخی ها جای استغراب و شگفتی باشد که چگونه می شود نگاه کردن به صورت امیرمؤمنان علی علیه السلام عبادت باشد و در امکان آن تشکیک کنند. لذا برای واضح تر شدن امر و محسوس و ملموس شدن آن پیامبر صلی الله علیه و آله مثالی می زنند تا این توهم غریب بودن برطرف شود و آن تشبیه حضرت امیر المؤمنین علیه السلام  به خانه خداوند است.

در روایات فراوانی که از طرف عامه و خاصه وارد شده است یه این نکته تاکید شده است و ما از باب نمونه به چندین مورد اشاره می کنیم که تحقیق در مورد این روایت نیز مجال دیگری می طلبد.

  • وعن علي علیه السلام عن النبي صلی الله علیه و آله : يا علي : إنما انت بمنزلة الكعبة تؤتى ولا تأتي ، فإن أتاك هؤلاء القوم فمكنوا لك هذا الأمر فأقبله منهم ، وأن لم يأتوك فلا تأتهم.[۶۰]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند: یا علی همانا تو به منزله کعبه هستی که می بایست مردم به سوی تو بیایند، نه اینکه تو به سوی آنها بروی. اگر مردم به سوی تو آمدند و این امر را برای تو آماده کردند تو نیز آن را بپذیر و بر آنها حکومت کن و اگر به سوی تو نیامدند تو به سوی آن ها نرو.

  • قال رسول الله صلی الله علیه و آله: يا علي أنت بمنزلة الكعبة.[۶۱]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند: یا علی تو به منزله کعبه هستی.

  • عن أبي ذر قال، قال رسول الله صلی الله علیه و آله مثل علي فيكم أو قال في هذة الأمة كمثل الكعبة المستورة النظر إليها عبادة والحج إليها فريضة.[۶۲]

ابوذر گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: مَثَل علیّ بن ابی طالب علیه السلام  در میان شما (یا مثل علی بن ابی طالب علیه السلام در میان امت) مَثَل کعبه پوشیده می باشد، نگاه به سوی آن عبادت و قصد نمودن آن واجب الهی است.

  • عن رسول الله صلی الله علیه و آله: يا علي أنت بمنزلة الكعبة.[۶۳]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: یا علی تو به منزله کعبه هستی.

  • أَنْبَأَنَا عَبْدُ الله بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ الْقَاهِرِ، أَنْبَأَنا أَبُو غَالِبٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْبَاقِلانِيُّ، إِجَازَةً، أَنْبَأَنَا أَبُو عَلِيِّ بْنُ شَاذَانَ، أَنْبَأَنَا عَبْدُ الْبَاقِي بْنُ قَانِعٍ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا الْغِلابِيُّ، حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ بَكَّارٍ، عَنْ شَرِيكٍ، عَنْ سَلَمَةَ، عَنِ الصُّنَابِحِيِّ، عَنْ عَلِيٍّ، قَالَ رَسُولُ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ [وَآله] و سَلَّمَ: أَنْتَ بِمَنْزِلَةِ الْكَعْبَةِ، تُؤْتَى، وَلا تَأْتِي.[۶۴]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: یا علی تو به منزله کعبه می باشی که می بایست مردم به سوی تو بیایند، نه اینکه تو به سوی آنها بروی.

قوله عليه  [وعلی آله] السّلام: مثل علي في هذه الأمة كمثل الكعبة…

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: مثل علی در میان امت مثال کعبه می باشد.

  • أخبرنا أبو غالب محمّد بن أحمد بن سهل النحويّ إذنا: أنّ أبا طاهر إبراهيم بن محمّد بن عمر بن يحيى العلويّ حدّثهم قال: أخبرنا أبو المفضّل محمّد بن عبد الله بن محمّد بن عبيد الله بن المطّلب الشيبانيّ، حدّثنا محمّد بن محمود ابن بنت الأشجّ الكنديّ الكوفيّ-نزيل أسوان سنة ثماني عشرة و ثلاثمائة حدّثنا محمّد بن عنبس بن هشام‌ الناشريّ، حدّثنا إسحاق بن يزيد، حدّثني عبد المؤمن بن القاسم عن صالح بن ميثم، عن يريم بن العلا، عن أبي ذرّ، قال: قال رسول الله صلّى الله عليه و آله: مثل عليّ فيكم-أو قال في هذه الأمّة-كمثل الكعبة المستورة-أو المشهورة-النظر إليها عبادة و الحجّ إليها فريضة.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:  مثل علی در میان امت مثال کعبه پوشیده (یا مشهور) می باشد. نگاه به سوی او عبادت شمرده می شود و قصد به سوی او واجب الهی است.

  • قال محمّد بن عبد الله بن المطّلب: ذاكرت به أبا العبّاس بن عقدة الحافظ فاستحسنه و قال لي: يريم بن العلا يكني أبا العلاء حدّث عن أبي ذرّ و قيس بن سعد، شهد مع عليّ مشاهده ثمّ مات في حبس الحجّاج، حدّث عنه أبو إسحاق و عمران و صالح بنو ميثم‌.[۶۵]
  • خمس من العبادة: النظر إلى المصحف و النظر إلى الكعبة و النظر إلى  الوالدين و النظر في زمزم.[۶۶]

پنج مورد از عبادت  شمرده می شود: نگاه به قرآن. نگاه به کعبه. نگاه به پدر و مادر. نگاه به چشمه زمزم.

  • خمس من الْعِبَادَة قلَّة الطّعْم وَالْقعُود فِي الْمَسَاجِد وَالنَّظَر إِلَى الْكَعْبَة وَالنَّظَر فِي الْمُصحف من غير أَن يقرأه.[۶۷]

پنج مورد از عبادت  شمرده می شود: کم طعام خوردن. نشستن در مسجد ها. نگاه به سوی کعبه. نگاه به قرآن بدون اینکه آن را بخواند.

  • ابن أبي داود عن عائشة: النظر إلى الكعبة عبادة، والنظر إلى وجه الوالدين عبادة، والنظر في كتاب الله عبادة.[۶۸]

نگاه به سوی کعبه عبادت است و نگاه به صورت پدر و مادر عبادت است و نگاهی در کتاب خدا قرآن کریم عبادت است.

  • أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللهِ الْحَافِظُ، أَخْبَرَنِي أَبُو عَلِيٍّ الْحَافِظُ، أنا أَبُو يَعْلَى أَحْمَدُ بْنُ عَلِيٍّ الْمَوْصِلِيُّ، نا أَبُو يَاسِرٍ عَمَّارٌ الْمُسْتَمْلِي، نا سَعِيدُ بْنُ زَيْدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُجَادَةَ، عَنْ طَلْحَةَ بْنِ مُصَرِّفٍ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ عَلْقَمَةَ، عَنْ عَبْدِ اللهِ، قَالَ: النَّظَرُ إِلَى الْوَالِدِ عِبَادَةٌ، وَالنَّظَرُ إِلَى الْكَعْبَةِ عِبَادَةٌ، وَالنَّظَرُ فِي الْمُصْحَفِ عِبَادَةٌ، وَالنَّظَرُ إِلَى أَخِيكَ حُبًّا لَهُ فِي اللهِ عِبَادَةٌ.[۶۹]

نگاه به پدر عبادت است و نگاه به کعبه عبادت است و نگاه به قرآن عبادت است و نگاه به برادر مومن از روی محبت برای خداوند، عبادت است.

تا اینجا تواتر عبادت بودن نظر به کعبه ثابت گشت که به اسانید مختلف و مضامین متفاوت اخبار دال بر این موضوع است.

عبادت بودن نظر به کعبه برای اصحاب امری در غایت وضوح و از امور بدیهی است. لذا برای فهم عبادت بودن نظر به وجه تمثیل به کعبه شد که عبادت بودن نظر به آن برای اصحاب آشکار است.

عن أبي ذر قال قال رسول الله صلى الله عليه و آله وسلم مثل علي فيكم أو قال في هذة الأمة كمثل الكعبة المستورة النظر إليها عبادة والحج إليها فريضة.[۷۰]

ابوذر غفاری می گوید رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: علی بن ابیطالب علیه السلام در میان شما (یا این که فرمودند در میان امت) مثل کعبه پوشیده است، نگاه به سوی او عبادت و قصد به سوی او واجب الهی است.

هر چند در بخش اول تواتر روایت عبادت بودن نظر به امیر المؤمنین علیه السلام ثابت گشت، دیگر بعید بودن وجه تعلیل و تشبیه این امر (غرض دفع استغراب از عبادت بودن نظر زیرا شاید این توهم پیش آید که عبادت فقط افعال خاصه و مرکبات اعتباریه است) پیامبر صلی الله علیه و آله تمثیل می کنند امام را به کعبه که چگونه نظر به کعبه عبادت است همچنین نظر به صورت مبارک امیر المؤمنین علیه السلام هم عبادت است.

لازم به توضیح است که عبادت بودن نظر به کعبه هم تواتر دارد همانند عبادت بودن نظر به مولی علیه السلام و روایت تشبیه امیرمؤمنان علی علیه السلام به کعبه حد وسط و تمثیل مولی به کعبه است که عبادت بودن نظر هر دو ثابت است.

اما چنانچه در ابتدای مقاله یاد آور شدیم ابن تیمیه حرانی (م ۷۲۸ه) از جمله منکران حدیث شریف «النظر الی وجه علی عباده» است اما خود او معتقد است که تعدد طرق باعث تقويت روايات می باشد ابن تيميه معتقد است اگر يك روايت طرق متعددی داشته باشد همديگر را تقويت می كنند و آن روايت مورد قبول است و گاه علم به صدور آن حاصل می شود هرچند روايان آن فاسق و فاجر هم باشند.

فإن تعدد الطرق و كثرتها يقوى بعضها بعضا حتى قد يحصل العلم بها و لو كان الناقلون فجارا فساقا فكيف إذا كانوا علماء عدولا.[۷۱]

دلالت حدیث نظر، بر امامت امیرمؤمنان علی علیه السلام

اين فضيلت بزرگ تنها راجع به امیرمؤمنان علی علیه السلام بیان شده است و در خصوص فرد دیگری چنین مطلبی نداریم، چنانچه بزرگان عامه نیز بر این ادعا صحه گذاشته اند.

تنها امیر المؤمنین علیه السلام این فضیلت را داراست:

ابن شاهین (م ۳۸۵ ه) از علمای اهل سنت بعد از نقل حدیث شریف (النظر الی وجه علی عبادة) می گوید:

این فضیلت، فضیلتی است که هیچ فردی در آن با حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام مشارکت ندارد بلکه خاص حضرت می باشد و ایشان در این ویژگی منحصر به فرد است.

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ حُمَيْدِ بْنِ الرَّبِيعِ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ عُبَيْدِ بْنِ عُتْبَةَ، ثنا عَبْدُ الله بْنُ سَالِمٍ الْقَزَّازُ، ثنا يَحْيَى بْنُ عِيسَى الرَّمْلِيُّ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ عَنِْ عَلْقَمَةَ، عَنْ عَبْدِ الله، قَالَ رَسُولُ الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ [و آله] وَسَلَّمَ: (النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ) تَفَرَّدَ عَلِيٌّ بِهَذِهِ الْفَضِيلَةِ، لَمْ يَشْرَكْهُ فِيهَا أَحَدٌ.[۷۲]

از این مطلب به افضلیت امیرمؤمنان علی علیه السلام بر دیگران پی می بریم. و امامت شخص افضل و برتر امری عقلی است که مورد تایید کتاب و سنت نیز است که در جای خود مفصلاً ادله بیان شده است.

برای اطلاع بیشتر از قاعده ی افضلیت به کتاب جواهر کلام فی معرفه الامامه و الامام جلد ۹ از ص۲۵ تا ۵۲ تالیف حضرت آیت الله سید علی میلانی دام عزه مراجعه نمایید.

پس بنابراین، ثبت ولایة علي بن ابي طالب عليه السلام.

نتیجه بخش دوم

در بخش دوم بعد از معنا شناسی نظر و توضیح عبادت، وجوه مختلفی از عبادت بودن نگاه به صورت امیرمؤمنان علی علیه السلام بیان شد و روایات نظیر آن نیز از منابع عامه بحث شد تا هر گونه استبعاد معاندان را دفع نماییم و در پایان با توجه به قاعده ی امامت افضل، امامت حضرت امیر المؤمنین علیه السلام را طبق حدیث «النظر الی وجه علی عباده» نتیجه گرفتیم.

نتیجه مقاله

 این مقاله در دو بخش مجزا به بررسی حدیث «النظر الی وجه علی عبادة» پرداخته است. اما در بخش اول این روایت شريف را از ۱۸ نفر از صحاب با ۱۸ سند متفاوت نقل نمودیم که در مجامع روائی اهل سنت به صورت متواتر نقل شده است. که برخی از علمای عامه نیز شهادت به صحت سند برخی از آنها داده بودند پس صدور این حدیث ثابت است.

اما در بخش دوم بحث معنا شناسی نظر و توضیحی راجع به ملاک عبودیت امور بیان شد، سپس وجوه مختلفی از عبادت بودن نگاه به صورت امیرمؤمنان علی علیه السلام توضیح داد شد و روایات نظیر آن نیز از منابع عامه ذکر شد تا هر گونه استبعاد دشمنان را دفع نماییم.

و در پایان نیز با توجه به قاعده ی امامت افضل، امامت حضرت امیر المؤمنین علیه السلام را طبق حدیث «النظر الی وجه علی عباده» نتیجه گرفتیم.

پی‌نوشت‌ها

[۱] . منهاج السنة النبوية لابن تيمية ج ٥ ص ٤٢

[۲] . ميزان الاعتدال ج۳ ص۲۳۶

[۳] . همان  ص۴۶۷

[۴] . همان ص ۴۸۵

[۵] . همان  ج۴ ص۱۲۴

[۶] . همان ص۲۸۳

[۷] . همان ص۴۰۱

[۸] . تاریخ الاسلام ج۵ ص ۱۲۶۸

[۹] . فرائد السمطین، جوینی شافعی ج ۱ ص۱۹

[۱۰] . همان

[۱۱] . تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص ۳۵۰ / البدايه والنهايه، ابن كثير ج۷ ص ۳۹۴

[۱۲] . تاريخ مدينة دمشق  ج۴۲ ص ۳۵۰ /البدايه والنهايه ج۷ ص ۳۹۴ / حلية الأولياء وطبقات الأصفياء، أبو نعيم الأصبهاني ج۲ ص ۱۸۲

[۱۳] . البدايه والنهايه، ابن كثير ج۷ ص ۳۹۴

[۱۴] . البدايه والنهايه، ابن كثير ج۷ ص ۳۹۴  / تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص ۳۵۰

[۱۵] . البدايه والنهايه، ابن كثير ج۷ ص ۳۹۴  / المعجم الكبير، الطبرانی ج ۱۰ ص ۷۶ / المستدرك على الصحيحين، الحاكم نیشابوری ج۳ص ۱۵۲

[۱۶] . البدايه والنهايه، ابن كثير ج۷ ص ۳۹۴

[۱۷] . البدايه والنهايه، ابن كثير ج۷ ص ۳۹۴  / المستدرك على الصحيحين، الحاكم نیشابوری ج۳ص ۱۵۲

[۱۸] . البدايه والنهايه، ابن كثير ج۷ ص ۳۹۴  / تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص۳۵۵

[۱۹] . البدايه والنهايه، ابن كثير ج۷ ص ۳۹۴  / تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص۳۵۵

[۲۰] . البدايه والنهايه، ابن كثير ج۷ ص ۳۹۴  / تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص۳۵۶

[۲۱] . البدايه والنهايه، ابن كثير ج۷ ص ۳۹۴  / تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص۳۵۵

[۲۲] . مناقب أمير المؤمنين علي بن أبي طالب علیه السلام، ابن المغازلي ج۱ ص ۱۹۸

[۲۳] . الموضوعات، ابن الجوزي  ج ۱ ص ۳۵۹

[۲۴] . فرائد السمطین، جوینی شافعی ج ۱ ص۱۸۱

[۲۵] . اسد الغابه، ابن الأثيرج۷ ص ۲۵۸

[۲۶] . ذخائر العقبى، محب الدين الطبري ج ۱ص۹۵

[۲۷] . تاريخ بغداد، الخطيب البغدادي ج۲ ص ۴۹

[۲۸] . فرائد السمطین، جوینی شافعی ج ۱ ص۱۹

[۲۹] . تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص ۳۵۰

[۳۰] . البدايه والنهايه، ابن كثير ج۷ ص ۳۹۴

[۳۱] . تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص ۳۵۰

[۳۲] . حلية الأولياء وطبقات الأصفياء، أبو نعيم الأصبهاني ج۲ ص ۱۸۲

[۳۳] . تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص ۳۵۶

[۳۴] . مناقب أمير المؤمنين علي بن أبي طالب علیه السلام، ابن المغازلي ج۱ ص ۱۹۸

[۳۵] . تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص ۳۵۵

[۳۶] . تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص ۳۵۵

[۳۷] . الموضوعات، ابن الجوزي  ج ۱ ص ۳۵۹

[۳۸] . المعجم الكبير، الطبرانی ج ۱۰ ص ۷۶

[۳۹] . تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص ۳۵۵

[۴۰] . فرائد السمطین، جوینی شافعی ج ۱ ص۱۸۱

[۴۱] . اسد الغابه، ابن الأثيرج۷ ص ۲۵۸

[۴۲] . ذخائر العقبى، محب الدين الطبري ج ۱ص۹۵

[۴۳] . تاريخ بغداد، الخطيب البغدادي ج۲ ص ۴۹

[۴۴] . المستدرك على الصحيحين، الحاكم نیشابوری ج۳ص ۱۵۲

[۴۵] . همان

[۴۶] . همان

[۴۷] . المستدرك على الصحيحين، الحاكم نیشابوری ج۳ص ۱۵۲

[۴۸] . تاریخ الخلفاء ص۲۹۱

[۴۹] . تدريب الراوي في شرح تقريب النواوي،عبد الرحمن بن أبي بكر السيوطي، ج ۱ ص۱۶۰

[۵۰] . الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ابن حجر الهيتمي  ج ۲  ص ۵۱۷

[۵۱] . نظم المتناثر من الحديث المتواتر،ابوعبد الله محمد بن جعفر الكتاني ج۱، ص۲۴۳

[۵۲] . إرواء الغليل في تخريج أحاديث منار السبيل،محمد ناصر ألباني ج۶ ص ۹۵

[۵۳] . فيض القدير شرح الجامع الصغير، محمد عبد الرؤوف بن علي بن زين العابدين المناوي ج۶ ص۲۲۹

[۵۴] . النکت البدیعات علی الموضوعات، لسیوطی  ص ۳۴۱

[۵۵] . فَهَؤُلاَءِ أَرْبَعَةٌ من الصَّحَابَةِ رضي الله عنهم فَهُوَ نَقْلٌ تَوَاتَرَ وَلاَ تَحِلُّ مُخَالَفَتُهُ. المحلى، ابومحمد علي بن أحمد بن سعيد إبن حزم الأندلسي الظاهري، ج۹ ص۷

[۵۶] . سوره شوری، آیه ۲۳

[۵۷] . فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ الله الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ الله ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُون.َ

پس [با توجه به بی‌پایه بودن شرک] حق‌گرایانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوی این دین [توحیدی‌] روی آور، [و پابرجا و ثابت بر] سرشت خدا كه مردم را بر آن سرشته است باش برای آفرینش خدا هیچ گونه تغییر و تبدیلی نیست؛ این است دین استوار؛ ولی بیشتر مردم معرفت [به این حقیقت اصیل‌] ندارند. سوره رم ۳۰

[۵۸] . تفسير قمی ج۲ص۱۵۴

[۵۹] . بحار الأنوار، ج۳، ص۲۷۷/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۴۲۷/ القمی، ج۲، ص۱۵۴/ نورالثقلین/ البرهان

[۶۰] . فردوس الأخبار بمأثور الخطاب المخرج على كتاب الشهاب، شيرويه بن شهردار بن شيرويه الديلمي   ج۵ ص ۴۰۶

[۶۱] . کنوز الحقائق فی حدیث خیر الخلائق، لمناوی ص۲۰۳

[۶۲] . تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر  ج۴۲ ص ۳۵۶

[۶۳] . ينابيع المودة لذوي القربى، سليمان بن ابراهيم القندوزي ج۲  ص۸۵

[۶۴] . اسد الغابه، عزالدین ابن الأثير ج ۴ ص۱۰۲

[۶۵] . مناقب أمير المؤمنين علي بن أبي طالب علیه السلام، ابن المغازلي    ج۱ ص۱۳۳

[۶۶] . الجامع الصغير، جلال الدين السيوطي  ج۱ ص۶۱۴

[۶۷] . الفردوس بمأثور الخطاب، الدَّيْلَمي  ج۲ ص۱۹۵

[۶۸] . كنز العمال، المتقي الهندي ج۱۲ ص۲۱۲ ح ۳۴۷۱۴

[۶۹] . شعب الإيمان، أبو بكر البيهقي  ج ۱۰ ص ۲۶۷

[۷۰] . تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر ج۴۲ ص ۳۵۶

[۷۱] . كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية، أبو العباس أحمد عبد الحليم ابن تيميه الحراني الحنبلي ج۱۸ ص ۲۶

[۷۲] . شرح مذاهب أهل السنة، ابن شاهين   ج ۱ ص ۱۴۵

 فهرست منابع

– قرآن کریم

– الإستيعاب في معرفة الأصحاب، ابن عبدالبر، يوسف بن عبدالله، متوفای ۴۶۳ هجری قمری، دار الكتب العلمية، محقق: شـيـخ عـلـى مـحمد معوض و شـيـخ عـادل احـمد عبدالموجود، چاپ اول، ۱۴۱۵ هجری قمری، بیروت، لبنان.

– أسد الغابة في معرفة الصحابة، ابن اثیر جزری، علی بن محمد، متوفای ۶۳۰ هجری قمری، دار الكتب العلمية، چاپ سوم، ۱۴۲۹ هجری قمری، بیروت، لبنان.

– الافاده بطرق حدیث النظر الی وجه علی عباده، المغازی المغربی، جمال الدین عبدالعزیز( متوفای ۱۴۱۸هجری قمری) تصحیح سید حسن الحسینی الشیرازی، اصدار وحدة النشر الثقافي، كربلا، عراق.

– أنساب الأشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، متوفای ۲۷۹ هجری قمری، دار الفكر، محقق: دکتر سهیل زکار و دکتر ریاض زرکلی، چاپ اول، ۱۴۱۷ هجری قمری، بیروت، لبنان .

– بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار، علامه مجلسی، محمد باقر، متوفای ۱۱۱۱ هجری قمری، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ هجری قمری، بیروت، لبنان.

– البداية و النهاية، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، متوفای ۷۷۴ هجری قمری، دار الكتب العلمية، محقق: احمد أبو ملحم، علی نجيب عطوی، فؤاد سید، مهدی ناصر الدین و علی عبد الساتر، چاپ پنجم، ۱۴۰۹ هجری قمری، بیروت، لبنان .

– الإصابة في تمييز الصحابة، ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، متوفای ۸۵۲ هجری قمری، دار الكتب العلمية، چاپ چهارم، ۲۰۱۰ میلادی، بیروت، لبنان.

– تاريخ الإسلام و وفيات المشاهير و الأعلام، ذهبي، محمد بن احمد، متوفای ۷۴۸ هجری قمری، دار الكتاب العربي، محقق: دکتر عمر عبد السلام تدمري، بيروت، لبنان.

– تاریخ بغداد أو مدينة السلام، خطیب بغدادی، احمد بن علی، متوفای ۲۶۳ هجری قمری، دار الكتب العلمية، بيروت، لبنان.

– تاريخ الخلفاء، سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، متوفای ۹۱۱ هجری قمری، محقق دکتر محمد کمال الدین، عالم الكتب، چاپ اول، ۱۲۲۳ هجری قمری، بیروت، لبنان.

– تاریخ دمشق الكبير، ابن عساكر، علی بن حسن، متوفای ۵۷۱ هجری قمری، دار إحياء التراث العربي، محقق: على عاشور الجنوبي، چاپ اول، ۱۴۲۱ هجری قمری، بیروت، لبنان.

– تذكرة الحفاظ ، ذهبی، محمد بن احمد، متوفای ۷۴۸ هجری قمری، دار الكتب العلمية محقق: شیخ زكريا عمیرات، چاپ دوم، ۱۴۲۸ هجری قمری، بیروت، لبنان.

– الجامع الصغير من أحاديث البشير النذير، السيوطي جلال الدين، الطبعة ۳۰۵ علوم الحديث، محرم جمادى الثانية ۱۴۱۹هـ  العدد ۳ الرابعة، ط البابي الحلبي  بمصر سنة ۱۳۷۳هـ.

_ جواهر الکلام فی معرفه الامامه و الامام(مجلد ٩) میلانی، سید علی، قم، انتشارات الحقائق، ۱۳۹۵ه ش

– حلية الأولياء وطبقات الأصفياء، أبو نعيم اصفهانی، احمد بن عبدالله، متوفای ۴۳۰ هجری قمری، دارالفکر، ۱۴۱۶ هجری قمری، بیروت، لبنان.

– خصائص أمير المومنین علیه السلام، نسائی، احمد بن شعیب، متوفای ۳۰۳ هجری قمری، مكتبة نينوى الحديثة، محقق: محمدهادی امینی، تهران، ایران. ۱۳۰۴

– الدر المنثور في التفسير بالمأثور، سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، متوفای ۹۱۱ هجری قمری، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۲۱ هجری قمری، بیروت، لبنان

– دلائل الصدق لنهج الحق، شیخ محمد حسین مظفر، متوفای ۱۳۷۵ هجری قمری، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، چاپ اول، ۱۴۲۲ هجری قمری، قم، ایران.

– الصواعق المحرقة في الرد على أهل البدع والزندقة، ابن حجر هیثمی مکی، متوفای ۹۷۴ هجری قمری، محقق: عبدالوهاب عبداللطيف، مكتبة القاهرة، قاهرة، مصر.

– العقد الفريد، ابن عبد ربه اندلسی، احمد بن محمد، متوفای ۳۲۸ هجری قمری، دار الكتاب العربي، چاپ سوم، ۱۳۸۴ هجری قمری، بیروت، لبنان.

– فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين و الائمة من ذريتهم، جويني ابراهيم بن محمد، متوفای ۷۳۰ هجری قمری، دار الحسيب، محقق: محمدباقر محمودی، چاپ اول، ۱۴۳۸ هجری قمری، قم، ایران.

– فيض القدير شرح الجامع الصغير من أحاديث البشير النذير، مناوی، محمد عبدالرؤوف، متوفای ۱۰۳۱ هجری قمری، محقق: احمد عبدالسلام، دار الکتب العلمية، چاپ اول، ۱۴۱۵ هجری قمری، بیروت ، لبنان .

– الکافی ، کلینی، محمد بن یعقوب، متوفای ۳۲۸ یا ۳۲۹ هجری قمری، دار الكتب الإسلامية، محقق: على اكبر غفاری، ۱۳۹۱ هجری قمری، تهران، ایران.

– كفاية الطالب في مناقب أميرالمؤمنين علي بن أبي طالب علیه السلام، گنجی، محمد بن يوسف، متوفای ۶۵۸ هجری قمری، مجمع إحياء الثقافة الإسلامية، محقق: شیخ محمدکاظم محمودی، چاپ اول ۱۴۲۲هجری قمری،  قم، ایران.

– کنز العمال في سنن الأقوال والأفعال، متقى وفای ۹۷۵ هجری قمری، مؤسسة الرسالة، محقق شيخ بكري حساني و شيخ صفوه السقا، چاپ پنجم، ۱۴۰۵ هجری الرسالة، بیروت، لبنان.

_غایة المرام و حجة الخصام في تعيين الإمام ، السيد هاشم بن إسماعيل البحراني ( م ۱۱۰۷ ق ) ، تحقيق : السيد على عاشور ، بیروت : مؤسسة التاريخ العربي ، ۱۴۲۲ ق . التراث الإسلامي ، السيد عبدالعزيز ق .

– مجمع الزوائد و منبع الفوائد، هیثمی، علی بن ابی بکر، وفای ۸۰۷ هجری قمری دار الكتب العلمية، ۱۴۰۸ هجری قمری، بیروت، لبنان.

– المحلی، ابن حزم، علی بن احمد، متوفای ۴۵۶ هجری قمری، دار الآفاق الجديدة، تحقيق: لجنة إحياء التراث العربي، بيروت، لبنان.

– المستدرك على الصحيحين، حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، متوفای ۴۰۵ قمری دار الكتب العلمية، محقق: مصطفى عبدالقادر عطا، چاپ دوم، ۱۴۲۲ قمری، بیروت، لبنان.

– مجموعة الفتاوى ابن تيميه، احمد بن عبد الحليم، متوفای ۷۲۸ هجری قمری، محقق عامر جزار و انور باز، موسسه دار الوفا، چاپ دوم، ۱۴۲۱ هجری قمری.

– المعجم الصغیر، طبرانی، سلیمان بن احمد، متوفای ۳۶۰ هجری قمری، دارالفكر: عبدالرحمن محمد عثمان، چاپ دوم، ۱۴۰۱ هجری قمری، بیروت، لبنان.

– المعجم الكبير، طبرانی، سلیمان بن احمد، متوفای ۳۶۰ هجری قمری، دار إحياء التراث العربي، محقق: حمدی عبدالمجید السلفی، چاپ دوم، بی تا، بی جا.

– معرفة الصحابة، ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، متوفای ۴۳۰ هجری قمری، دار الكتب العلمية، چاپ اول، ۱۴۲۲ هجری قمری، بیروت، لبنان .

– المناقب، خوارزمی، موفق بن احمد، متوفای ۵۶۸ هجری قمری، محقق: شيخ مالك محمودی، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۴۲۵ هجری قمری، قم، ایران.

– مناقب علي بن أبي طالب، ابن مغازلی، علی بن محمد، متوفای ۲۸۳ هجری قمری، المكتبة الإسلامية، چاپ دوم، ۱۴۰۲ هجری قمری، تهران، ایران.

– منهاج السنة النبوية في نقض كلام الشيعة القدرية ، ابن تيميه ، احمد بن عبدالحليم ، متوفای ۷۲۸ هجری قمری ، محقق : دکتر محمد رشاد سالم ، موسسه الريان ، ۱۴۲۴ هجری قمری ، بیروت ، لبنان .

– الموضوعات، ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، متوفای ۵۹۷ هجری قمری، دارالفکر، تحقيق: عبدالرحمن محمد عثمان، چاپ دوم، ۱۴۰۳ هجری قمری، بیروت، لبنان.

– ميزان الإعتدال في نقد الرجال، ذهبی، محمد بن احمد، متوفای ۷۴۸ هجری قمری، دارالفكر، محقق: على محمد البجاوي، بی تا، بیروت، لبنان.

– ينابيع المودة لذوي القربى، قندوزی، سلیمان بن ابراهيم، متوفای ۱۲۹۴ هجری قمری، دار الأسوة، محقق: سيد على جمال أشرف الحسيني، چاپ دوم ۱۴۲۲ هجری قمری، قم، ایران.

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Untitled-1 (4)

نویسنده: علی قربانی امیرآبادی

امامت پژوه مرکز حقایق اسلامی

رتبه علمی: علمی-ترویجی

تعداد صفحه: 34 صفحه

دانلود