مرکز حقایق اسلامی
دهم جمادی الاولی سال 36 هجری قمری سالروز جنگ جمل در تاریخ می باشد که عده ای بعد از بیعت با امیرالمومنین علیه السلام نقض عهد کرده و در مقابل حضرت دست به شمشیر بردند .

مقدمه

دهم جمادی الاولی سال ۳۶ هجری قمری سالروز جنگ جمل در تاریخ می باشد که عده ای بعد از بیعت با امیرالمومنین علیه السلام نقض عهد کرده و در مقابل حضرت دست به شمشیر بردند .

بدون تردید علی بن ابی طالب علیه السلام به نص پیامبر خلیفه بلافصل بعد ایشان بود ولی بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله این مقام از حضرت غصب شد. با غصب خلافت و برنامه ریزی دشمن  کم کم جایگاه علی بن ابی طالب علیه السلام خصوصا در بین تازه مسلمانان  ناشناخته ماند و چون مردم شاخص را برای هدایت از دست داده بودند در انتخاب راهنمای امت دچار مشکل شده و به هر دامنی چنگ زدند لذا می بینیم در اولین جنگی که به امیرالمومنین علیه السلام تحمیل شد عده زیادی از مردم به طرفداری از فتنه گران جمل برخاستند؛ چون در رأس آنها همسر و دو صحابه رسول خدا بودند.

پیشگویی جنگ جمل توسط پیامبر

روایات متعددی به پیشگویی پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد جنگ های علی بن ابی طالب علیه السلام با سه گروه ناکثین ، قاسطین و مارقین اشاره دارد و اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود من بر تنزیل قرآن جنگیدم و علی بن ابی طالب بر تاویل قرآن می جنگد. به عنوان نمونه به یک گزارش از صحابی رسول خدا ابو ایوب انصاری اکتفا می کنیم که:

از علقمه و اسود نقل شده است: هنگامی که ابوایوب از صفّین بازمی گشت، به دیدارش شتافتم و گفتم: ‌ای ابا ایّوب! خدای تعالی تو را گرامی داشت که محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به خانه‌ات قدم نهاد و ناقه‌اش کنار خانه تو به زمین نشست و این همه به سبب موقعیت ویژه تو بود و دیگران از این منزلت بی‌نصیب ماندند.

حالا چه شده است که شمشیرت روی شانه خود گذاشته‌ای و با گویندگان «لا اله الا الله» می‌جنگی؟ (از تو چنین توقعی نبود).

ابو ایوب در پاسخ به این ضرب‌المثل متمسّک شد که: «انّ الرائد لا یکذب اهله»؛ راهنمای کاروان به اهل آن دروغ نمی‌گوید. همانا پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به ما دستور داد، با سه دسته از مردم که با علی (علیه‌السّلام) جنگ می‌کنند، نبرد کنید: با «ناکثان»، «قاسطان»، «مارقان». با ناکثان که پیروان طلحه و زبیر بودند و آتش جنگ جمل را دامن می‌زدند، نبرد کردیم؛ و با قاسطان هم که پیروان معاویه و عمرو عاص‌اند، نبرد کردیم؛ و اکنون از مبارزه با آنان برگشتیم؛ و با مارقان که در راهها در انتظار ما هستند و در نخلستانها و در کنار نهرها جای گرفته‌اند، نبرد خواهیم کرد.[۱]

این دسته از روایات به روشنی به حقانیت حضرت علی علیه السلام و باطل بودن دشمنان آن حضرت اشاره دارد که در واقع دشمن پیامبر هستند هستند. از ابوهریره نقل شده که پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم به علی، حسن، حسین و فاطمه نظر انداخت و فرمود: أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ وَسِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ.[۲]

 

علت برپایی جنگ

اگرچه شعار عاملان جنگ جمل خونخواهی عثمان بود اما این در حقیقت بهانه آنها بود چرا که گزارشهای تاریخی نشان می دهد طلحه و زبیر خود از عاملان اصلی قتل عثمان بودند و گویا آنچه این دو از کشتن عثمان در پی آن بودند خلافت بود چنانچه عثمان خود می گفت: خدايا شرّ طلحه را از من بازدار كه وى اين مردم را اينجا آورده و بر سر من شورانده است و من اميدوارم از خلافت بى‌بهره باشد .[۳]

وقتی طلحه و زبیر در رسیدن به قدرت خود را ناکام یافتند. هر یک نامه ای از معاویه دریافت نمودند که ضمن تحریک آنها به جنگ با  علی بن ابی طالب علیه السلام، به آنها وعده خلافت مسلمین را می داد. این نامه ها که دسترسی به خلافت را در ذهن آن دو سهل الوصول ساخت، موجب شد که آن دو برای در پی گرفتن فتنه ای که در سر داشتند راه مکه را در پیش گیرند.

اینکه نامه نگاری معاویه به آنها سبب تحریک آنها شد امری است که امیرالمومنین علیه السلام نیز خود در خطبه ای که در ذی قار ایراد نمودند آن را گوشزد فرمودند که «و لقد كان معاوية كتب إليهما من الشام كتابا يخدعهما فيه فكتماه عني[۴]»‏

عایشه که خود یکی از عوامل تحریک مردم برای قتل عثمان بود ، وقتی دید مردم با علی بن ابی طالب علیه السلام بیعت کردند،  بخاطر کینه ای که از قدیم الایام با حضرت داشت، علم مخالفت را بلند کرد و داعیه دار خون عثمان شد.

به گزارش طبری، عایشه درباره عثمان گفته بود :اُقْتُلُوا نَعْثَلا فَقَدْ کفَر؛ عثمان را بکشید که او کافر شده است[۵].

زمانی که شورشیان در مدینه بودند مروان بن حکم، از عایشه درخواست کرد تا میان خلیفه و شورشیان وساطت کند. عایشه سفر حج را بهانه آورد و گفت که دوست داشت عثمان را تکه‌تکه کرده و به دریا بیندازد.[۶]

در حالی که علی بن ابی طالب سعی بر این داشت تا خون عثمان ریخته نشود  ولی در نهایت عثمان به قتل رسید.

 

فراموشی غدیر و گم کردن شاخص

بعد از کنار گذاشتن علی بن ابی طالب علیه السلام که به فرموده پیامبر هادی امت بود ، غاصبین خلافت بعد از منع تدوین احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله ، افرادی را به عنوان شاخص و مرجع در جامعه مطرح کردند تا مردم به آن مسیری که آنها می خواهند بروند و در مکان ها و زمان های حساس از این اشخاص به نفع اهداف خود استفاده کنند.

یکی از این افرادی که به چنین جایگاهی رسید عایشه همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و دختر خلیفه اول بود.

به عقیده گروهی از نویسندگان شیعه، عایشه در به خلافت‌ رسیدن ابوبکر نیز نقش داشت و در روزهای آخر عمر پیامبر تلاش‌هایی برای زمینه‌سازی خلافت پدرش انجام داد. او همچنین با نقل روایاتی از پیامبر اسلام در فضیلت ابوبکر و عمر، به تثیبت خلافت آن دو یاری رساند[۷] و با حمایت‌های فکری و فقهی در بیان احادیث و صدور فتواها، سهم فراوانی در پیشبرد سیاست‌های این دو خلیفه ایفا کرد.

در مقابل هم گزارش‌هایی در دست است که دو خلیفه نخست به عایشه، هدایایی عطا کرده و مستمری او را نسبت به سایر همسران پیامبر صلی الله علیه وآله افزایش دادند.[۸]

خلیفه دوم چون معتقد بود عایشه، محبوب‌ترین همسر پیامبر بوده، دوهزار درهم بیشتر از دیگر زنان به او اختصاص داد[۹].

و موارد متعدد دیگری که ذکر آن در این فرصت نمی گنجد.

این شاخص سازی ها و بالا بردن جایگاه عایشه که حتی می گفت نصف دین خود را از عایشه بگیرید، باعث شد که مردم در انتخاب شاخص و مرجع به اشتباه بیافتند و به دنبال او بروند و خلیفه به حق رسول خدا را رها کنند.

 

عدم توجه عایشه به دستور قرآن

قرآن در آیه ۳۳ سوره احزاب به زنان پیامبر دستور می دهد  که در خانه بمانند «وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ» ولی عایشه در جریان فتنه جمل بر خلاف نص قرآن عمل کرده و یک مرحله بالاتر به جنگ خلیفه به حق مسلمین می رود.

 

 حضرت ام سلمه سلام الله علیها و معرفت به امام

عایشه حتی قصد داشت که ام المومنین ام سلمه را برای جنگ با خود همراه کند ، اما ام سلمه که شاخص هدایت  که علی بن ابی طالب علیه السلام بود را می شناخت و به آن معرفت کامل داشت کلام عایشه را نپذیرفت و حتی او را نیز از این کار بر حذر داشت و گفت ….  قرآن دنباله لباس تو را جمع كرده پس آن را پهن مكن و بچه شترهايت را سكنى داده پس آنها را روانه صحرا نكن، خداوند پشت سر اين امت است. اگر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم مى‌دانست جهاد به عهده زنان نهاده شده به تو سفارش مى‌كرد، اما تو سركشى كردى، تكبر ورزيدى! و بلكه پيامبر تو را از راه افتادن در شهرها نهى كرد[۱۰] ولی در عایشه اثری نگذاشت .

حضرت ام سلمه چون در این کار موفق نشد، برای گروهی از انصار و مهاجران سخنرانی کرد و در آن ضمن حمایت از علی بن ابی طالب علیه‌السلام موقعیت و مرتبه او را در جامعه اسلامی و نزد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ یادآور شد و گروه فراوانی را از همراهی سپاه جمل منصرف کرد.[۱۱]

ایشان در سخنانی به مردم گفت : ای مردم شما را به تقوای الهی امر می‌کنم اگر علی بن ابی طالب علیه السلام را تبعیت کردید پس بدان راضی خواهید شد بخدا قسم که کسی بهتر از او در زمان شما ندیدم.[۱۲]

حضرت ام سلمه  بعد از حرکت طلحه و زبیر و عایشه به سوی بصره، نامه‌ای به علی بن ابی طالب علیه السلام  نوشته و در این نامه‌، خروجشان را، به اطلاع حضرت رساند[۱۳]، در این نامه آمده: «…اما بعد طلحه و زبیر و عایشه قصد سوئی دارند آنها به همراهی عبدالله بن عامر به سوی بصره خارج شدند و گمان می‌کنند که عثمان مظلوم کشته شده و طلب خون عثمان می‌کنند خداوند کار ایشان را از تو کفایت کند و شرشان را به خودشان برگرداند ان شاءالله. بخدا قسم اگر نبود نهی خداوند در خروج زنان از خانه‌هاشان و وصیت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله  در زمان وفاتش، هر آینه من شخصاً با تو می‌آمدم و لکن فرزندم عمرو بن ابی‌سلمه که از بهترین مردم نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود را نزد تو فرستادم (تا در خدمت شما باشد)». حضرت (علیه‌السّلام) نیز‌ ام سلمه را مورد ستایش قرار داده، عمل او را ستودند.[۱۴]

از بیهقی نقل شده که چون عایشه بعد از رجوعش از جنگ جمل بر ‌ام‌سلمه وارد گردید، ‌ام‌سلمه قسم یاد کرد که بخاطر جنگ با علی بن ابیطالب علیه‌السّلام هرگز با او صحبت نکند.[۱۵]

 

عایشه و سوء استفاده از مقام همسری پیامبر

عایشه با اشاره به آن که «ام‌المؤمنین» است و حق مادری بر مسلمانان دارد، کوشید تا مردم را به سمت شورشیان جذب کند. زمانی که شورشیان به بصره درآمدند، کعب بن سور رهبر طایفه ازد قصد کناره‌گیری داشت، عایشه نزد او آمد و وی را دعوت کرد. او که در ابتدا اصرار بر کناره‌گیری داشت، گفت: نمی‌‌تواند سخن مادرش را اجابت نکند.[۱۶]

به هر روی نام عایشه برای جذب مردم بسیار مؤثر بود. بعدها طلحه نیز در خطبه خود در بصره گفت: خداوند عایشه را نیز همراه شما کرده است. می‌‌دانید که او چه منزلتی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله داشته و می‌‌دانید که پدر او چه جایگاهی در اسلام داشته است. مردم بصره تنها بخاطر عایشه بود که اعلام کردند از شورشیان دفاع خواهند کرد.[۱۷]

طلحه در وقت شروع درگیری نیز گفت: مردم، علی آمده است تا خون مسلمانان را بریزد. نگویید که او پسر عم پیامبر است، همراه شما همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و دختر ابوبکر صدیق است کسی که پدرش دوست‌داشتنی ترین مردم نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بود.[۱۸]

همین جایگاه باعث شد افراد زیادی در محافظت از عایشه جان خود را از دست دادند . زنی به نام ام‌ اوفی بر عایشه وارد شد و از او پرسید: ای مادر مؤمنان! چه می‌گویی درباره‌ی مادری که فرزند خردسال خود را بکشد؟ عایشه گفت: آتش جهنم بر او واجب می‌شود. ام‌اوفی پرسید: پس چه می‌گویی دربارۀ مادری که بیست هزار تن از فرزندان بزرگش را در یک سرزمین کشته است؟ [کنایه از کردار عایشه در جنگ جمل که موجب کشته شدن بیست هزار تن از مسلمانان شده بود] عایشه گفت: دست این دشمن خدا را بگیرید [و بیرونش کنید]![۱۹]

 

عاقبت و سرانجام

از‌ حضرت ام سلمه نقل شده است که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ از شورش برخی از همسرانش خبر داد و عایشه از این خبر خندید. پیامبر به او فرمود: «مراقب باش‌ ای حمیراء که تو نباشی» سپس رو به علی علیه‌السّلام کرد و گفت: «ای ابوالحسن اگر کاری از امور او را عهده‌دار شدی با او مدارا کن[۲۰]»

وقتی جنگ به پایان رسید و شتر عایشه به دستور امام علیه‌السلام پی شد و کجاوه‌اش سرنگون گردید، امام علیه‌السلام برای جلوگیری از فتنه‌های بعدی و رعایت حال عایشه ندا داد: “بندهایِ هودج او را باز کنید”. سپس به محمد بن ابی‌بکر فرمود: “خواهرت را از جانب من کفایت و مراقبت کن”. محمد بن ابوبکر با سرعت خود را به خواهرش عایشه رساند و بندهای هودج او را باز کرد و گفت و گویی میان آن دو صورت گرفت. سپس امیرمؤمنان علیه‌السلام خود را به کجاوه عایشه رساند و فرمود: آیا رسول خدا صلی الله علیه وآله به تو چنین سفارش کرده بود که شورش کنی و علیه جانشین او جنگ به راه اندازی؟”

عایشه گفت: حال که پیروز شده‌ای گذشت و عفوِ نیکو پیشه کن. امام علیه‌السلام که قبلاً چنین تصمیمی داشت، وی را تکریم نمود و به محمد بن ابی بکر دستور داد خواهرش عایشه را به محل امنی ببرد. و محمد بن ابی بکر به دستور امام علیه‌السلام او را به خانه بنی خلف برد. اما محمد بن ابی بکر می‌گوید: با این که خواهرم مورد ترحم امام علیه‌السلام  قرار گرفت، ولی پیوسته او به من و امام علیه‌السلام ناسزا می‌گفت و برای کشته‌های خود طلب مغفرت می‌کرد[۲۱]!

 

محمد بن ابی بکر نماد ولایت پذیری

محمد بن ابی بکر فرزند دیگر ابوبکر بن ابی قحافه می باشد. او معتقد بود که خلفای پیشین حق علی علیه السلام را در بدست گرفتن خلافت مسلمانان پایمال کرده‌اند، در حالی که کسی سزاوارتر از آن حضرت برای احراز مقام خلافت نیست.[۲۲]

از امام صادق علیه السلام نقل شده است هنگامی ‌‌که محمد بن ابی‌بکر می‌‌خواست با حضرت علی علیه السلام بیعت کند به آن حضرت اظهار داشت: «گواهی می‌‌دهم که تو امامی ‌‌هستی که اطاعت تو واجب است و پدر من در آتش می‌‌باشد[۲۳].

در ماجرای جنگ جمل، محمد بن ابی بکر معتقد بود که ناکثین، خونخواهی عثمان را بهانه‌ای برای پیشبرد اهداف خویش قرار داده‌اند و در خصوص آنها می‌گفت: به خدا سوگند کسی جز آنان قاتل عثمان نیست.[۲۴]

او در این جنگ فرماندهی نیروی پیاده نظام سپاه حضرت را به عهده داشت و در طول جنگ رشادت‌های فراوانی از خود نشان داد و ثور بن عدی یکی از فرماندهان سپاه جمل را از پا درآورد[۲۵].

سرانجام محمد بن ابی بکر در ماه صفر سال ۳۸ هجری در مصر به شهادت رسید.[۲۶]

امیرالمؤمنین علیه السلام پس از شهادت او در مصر در این خصوص گفت: خدا محمد را بیامرزد که هر چه توانست کوشید و تکلیف خویش را انجام داد[۲۷].

 

پی‌نوشت‌ها:

[۱] تاریخ بغداد، خطیب بغدادی ، ج۱۳، ص۱۸۶

[۲] المستدرک علی الصحیحین، ج۳ص۱۶۱

[۳] ابن اثير، الکامل فی التاریخ، ج ۳، ص ۶۳

[۴] شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏۱، ص ۳۱۰

[۵] طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۵۹

[۶] یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۷۵

[۷] سید تقی واردی، نقش همسران رسول‌خدا در حکومت امیرمؤمنان، ص۱۱۴

[۸] ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۵۳

[۹] ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۷

[۱۰] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۷۸

[۱۱] مفید، محمد بن نعمان، الجمل، ص۱۲۷

[۱۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۴

[۱۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۱

[۱۴] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۵۵- ۴۵۶  و ص ۴۰۶

[۱۵] عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۶، ص۱۹۱

[۱۶] اخبار الطوال، ص ۱۴۴، الجمل، ص ۳۲۲

[۱۷] شیخ مفید، الجمل، ص ۳۰۴

[۱۸] ص ۳۲۹ همان ؛

[۱۹] عقدالفرید، ابن عبدربه اندلسی ، ج ۵ ، ص ۷۹

[۲۰] حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۲۹، ح۴۶۱۰

[۲۱] مروج الذهب، ج۲، ص۳۷۶

[۲۲] شیخ مفید، الجمل والنصرة سید العترة فی حرب البصرة، ص ۱۶۲

[۲۳] طوسی، رجال الکشی، ص ۶۴

[۲۴] شیخ مفید، الجمل و النصرة سید العترة فی حرب البصره، ص۲۳۹

[۲۵] ابن اعثم، الفتوح، ص ۴۳۴

[۲۶] الاستيعاب في معرفة الأصحاب، تألیف ابن عبدالبر ، ج ۳، ص ۴۲۲

[۲۷] طبری، تاریخ الامم والملوک، ج ۴، ص ۸۳

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
مطالب مرتبط

6 پاسخ

    1. سلام علیکم
      با تشکر از توجه حضرتعالی
      ان شالله همواره تحت عنایات ویژه اهل‌بیت علیهم السلام باشید

  1. از زاویه نگاهی خاص به این واقعه مهم خوشم اومد. اینکه بحث رو مقایسه دو همسر و یک برادر و خواهر در مقابل خلیفه مسلمین انجام دادید. ممنون از زحماتتون

    1. سلام علیکم
      بسیار متشکر
      ان شالله خداوند توفیق خدمتگذاری اهل‌بیت علیهم السلام و دفاع از حریم ولایت و امامت ایشان را به همه ما عنایت کند

    1. سلام علیکم
      متشکرم
      ان شالله که توفیق عنایت بشه و در رکاب حضرت ولیعصر علیهم السلام حاضر باشیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جمل

نویسنده: علی جلالی (امامت پژوه مرکز حقایق اسلامی)

رتبه علمی: علمی-ترویجی

تعداد صفحه: 10 صفحه

دانلود